خروجی اول :ضیا مصباح



*برآمده از وظیفه ای ملی در مسیر همراه و همگام شدن تمامی دلبستگان و علاقمندان راستین این آب و خاک و کوشش در راه ارتقاء مُلک و ملت در تمامی زمینه ها و با حد اکثر توان ، به مصداق:
بر سر آنیم که گر ز دست بر آید دست به کاری زنیم که غصه سر آید….و همین طور با نیت :
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم …..
با متفکرین این وادی برای دست یابی به یگانگی و ایفای نقش برای پیشرفت کشور، با اینهمه معضل خود ساخته حکومت و نحوه عملکرد ها در زمینه چگونگی دستیابی به اتحاد و ارایه پیشنهادات کارشناسی و برنامه ها ی هماهنگ برای تقویت منافع ملی … آنهم در صحنه عمل …
به گفتگو پرداخته با همراهی رسانه های معتبردرون و برون مرزی به انتشارآن بپردازیم……
*باشد که ادای این تکلیف و رسالت اجتماعی مقبول صاحبنظران نیک پندار، سلیم النفس ،میهن دوست ومردم خواه از همه مهمتر پیروان وحدت و همراهی انهم در مقابل سیستمی مجهز به زر ،زور و تزویر در شرایطی که بدون اغراق برامده از نیازهای زندگانی – اکثریت را بلطایف الحیل متفرق ساخته – قرار گیرد…
و با سعه صدر- با حضور در این گفتگو یاریمان فر مایند .
*سعی براینستکه با انتشار گفتگو ها – حاصل نشست و تبادل نظر نمایندگان سازمانهای سیاسی فعال درون کشور ، برای روشن شدن نحوه اندیشه ،نگاه به آینده آنهم با خیل میلیونی جوانان میهن دوست ،اندیشمند ،فرهیخته ،شاهد و ساکت نیک پندار ومهمتر از همه مشتاق و ازرده از تمامی عملکردها … در حد امکان ایفای نقش نموده ……با خوش بینی به دریافت نظر صاحب نظران – با استعانت از ایزد متعال – به گزارش اولین دیدار«بصورت گفت و شنود » مبادرت میورزیم :
** پرسش : چند گانه اندیشی، جدائی عملی غیر قابل انکار – البته غیر سازنده اما آشکار فعلی و همینطور عدم هماهنگی …. کوشش برای دست یابی برای وحدت رویه انهم در این شرایط اجتماعی – سیاسی – اقتصادی ، ما بین ملی خواهان پاکد ست شناخته شده را چگونه توجیه باید کرد ؟
**پاسخ: اندیشه هرگز نباید یگانه باشد. مثال آنرا که حاکم بر ماست مشاهده وپیوسته تجربه میکنیم.
همه باید تفکرات سازنده خود را اعلام کنند ،طبعا دیدگاهی که بیشترین پذیرش را داشته باشد حاکم میشود، آنهم برای مدتی کوتاه تا اندیشه بهتری مطرح شود .
نمیتوا ن دربرابرحکومت فرصت طلب انحصار جوی فعلی همانگونه عمل کرد که در آغازاز سر احتیاط برای ماندگاری …. راه اندیشه را بر دیگران نباید بست و سد راه دیگران نباید بود .
آزاد اندیشی یا دگراندیشی دوگانگی نیست، شمعی است که برای بیرون آوردن دیگران از تاریکی و گمراهی افروخته میشود.
**پرسش : رفع «چند گانه اندیشی» برای احیاء ارزشهای اجتماعی و پیشرفت کشور مخصو صا در زمینه سیاست های بین المللی، اقتصادی و فرهنگ ، آنهم با کم وکیف موجود، با این همه مخاطرات که میهنمان را تهدید و تحدید مینماید را آیا از ضرورت های اصلی باید دانست ؟
**پاسخ: چرا باید چند گانه اندیشی را “رفع” کرد؟ چندگانه و دگراندیشی باید باعث تبادل دیدگاهها ، کنکاش و دستیابی به راهکارهایی بهتر باشد. یکسونگری و توقف اندیشه همانست که ما در رژیم های ایدئولوژیک با ان مواجه ایم .
نباید از اندیشه دیگران حتی اگر رادیکال باشد ترسید، بویژه در این دوران بحرانی و مخاطراتی که میهنمان را از درون و بیرون “تهدید و تحدید” میکند، باید در پی نوآوری، دانش، تخصص و آزادی کنکاش باشیم.
آنان که نمیتوانند اندیشه های نو را تحمل کنند در گذشته باقی مانده اند.
نباید در پی سهم خواهی بود ، کسانی را که در رابطه با نیاز جامعه تحول یافته جوان ….. بهتر می اندیشند ،کارشناس و شجاعتر هستند را باید ارج نهاد .
میهن ما، بویژه در زمان حاضر، نیاز به اندیشه های نو، دیدگاههای تازه و راه کارهای جدید از همه مهمتر تبادل اندیشه ها دارد، نه خفتگی در گذشته و در مواردی بسیار با تعصب و حکومت احساس ….
**پرسش : آیا مانعی واقعی در زمینه یگانگی تشکیلات که مورد بهره برداری سیستم هشیار فرصت طلب گرفتار بینش محدود خود وطبعا مغایر منافع ملی و مصلحت جامعه ، قرار گرفته و در عواقب آن همه عزیزان مسئول بشمار میروند، وجود دارد که از چشم وطن دوستان دور مانده باشد ؟
**پاسخ: “هشیاران فرصت طلب” ناتوانتراز آنند و عملکردها گواه آن، مانع واقعی خود ما هستیم. در تشکیلات فعال سیاسی- اجتماعی همیشه کسانی بوده اند که فقط میخواستند “مطرح و بنوعی تفوق داشته باشند” و حتی در “صدر” بنشینند ، بدون انکه طی دهه های گذشته « نمودی از توانمندی و ابتکار سیاسی، نوآوری سازمانی یا شهامت سیاسی » از خود نشان داده باشند.
رقابت سالم همیشه در سازمانهای سیاسی سراسر جهان وجود دارد و نکته ای بسیار مهم و اثر بخش ، تا بهترین ها نماینده سازمان بشوند ،اگر تصور کنیم که کارها و ترفندها را «مردم »نمیبینند و یا نمیفهمند، بمنزله سررا در برف فروکردن است. همیشه پشتیبان تزریق خون تازه به سازمانهاباید بود، بهمین دلیل در پی جوانان و دانشجویان بودن هنریست لازمه فعالیت های اجتماعی …..
بیقین زمان ،درایت و بردباری پیش کسوتان با تجربه در سازماندهی و مدیریت – نتیجه دلخواه را به سود مردم و میهن به بار خواهد آورد….. نباید ازگشودن آغوش بروی نوآوری پرهیز کنیم و از آزمایش و خطا واهمه داشته باشیم.
«سیاست » هنر ممکن ها و میدان رقابت و کارزار اندیشه و کاربرد راه کارهای بهینه است.
**پرسش : با وقوف به حضور اندیشمندان شناخته شده هزینه پرداز، مطلع و پویا، آیا ادامه چند گانه بودن و فعالیت غیر هماهنگ موجود که بگواه دلسوزان راستین وطن که نا خود اگاه این جماعت «با تعریفی نیالوده » را بشدت به خودزنی مشغول داشته را میتوان مورد تدبیر و «سو دادن در مسیر اصولی »قرار داد ؟
**پاسخ: دانش و هنر سیاست آموزش دادنی نیست، آموختنی و تجربه کردنیست.
آنان که هوشمند هستند پیش از اینکه خویشتن سیاسی را بشناسند و الگوهای تجربه شده را به تن خود آزمایش نمایند، ناهماهنگی را پیش نمیگیرند.
آنان که چندان هوشمند نیستند و یا دچار شتابزدگی برای خودنمایی هستند، گاهی با تکیه به پشتیبانان نابخرد و بی توجه به شرایط بحرانی و غیرعادی کشور، سطح توانمندی در تحلیل رویدادها، بر پایه تخیلاتشان – راهکارهای نامناسبی را پی میگیرند و در نتیجه سودمندی خود را از دست میدهند…….. این رویداد تازه ای در سازمانهای سیاسی جهان نیست، ولی در ایران به علت خفقان سیاسی تاریخی کشور و کم تجربگی ها در گفتمان و کنکاش، بیشتر رخ میدهد ، باید بردبار و بخشاینده باشیم، هرچند که در شرایط بحرانی و استثنایی که اکنون در کشور جاریست، رفتار ناهماهنگ میتواند بطور موقت به توانمندی و درجه نفوذ سیاسی سازمان های فعال انهم با همه محدودیتها آسیب بزند.
**پرسش : بدون اغماض – کدامین جریان در این تفرق و خودزنی ها که «به هزینه شدن سازمان های مخلص خیر خواه مبری از هر گونه پلیدی » می انجامد … بیشتر نقش آفرین شده اند ؟
**پاسخ: عبارت “هزینه شدن ” توصیف درستی نیست؛ حکومتها ی حزبی باید پاسخگوی نیازهای روز کشورشان باشند.
حتی قوانین اساسی هم باید در هر دوران پاسخگوی نیازهای زمان خود باشند.
در ۱۷۸۷ «شورای بنیانگذاران جمهوری ایالات متحده »که قانون اساسی را مینوشتند،«توماس جفرسون» گفت :
این قانون باید هر ۱۹ سال یکبار بازنگری شود، زیرا ما حق نداریم برای نسل های آینده قانون تعیین کنیم.
بهمین دلیل قانون اساسی امریکا طی ا ین مدت بیش از ۲۷ متمم داشته یعنی میانگین هر ۹ سال یک اصلاح.
نکته قابل توجه اینکه اعضای شورای قانونگذاری امریکا، بجز «بنجامین فرانکلین ۸۱ ساله» که آنرا مدیریت میکرد، همه بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن داشتند.
** با توجه به نیازو اقدامات جسورانه نسلهای تازه بالغ، نباید نیازهای نسلهای پسین و پیشین را پایمال کرد و فهم این امر نیازمند هوشمندی و بلوغ فکری است که خوشبختانه قانون نویسان امریکا وبعضی دول اروپائی از آن برخوردار بوده اند.
**همه اندیشمندان وارسته ملی و مذهبیون مخلص مخالف دخالت دین در حکومت – با احترام به باورهای انان ….
با توجه به نیازهای کشور، بحران مدیریت و سیاست های اقتصادی، اجتماعی ونحوه ارتباطات خارجی که بر پایه نادانی، فساد، خشونت ، حفاظت از مقام و ثروت شخصی و بی توجهی مطلق به منافع ملی و آینده کشور- استوار شده و روز بروز شد ید تر میشود …. و اینکه نظام فاقد برنامه و نظم – برامده از جهل و فساد نهادینه شده که با تاسف میتوان این حالت را برامده از عدم احساس مسئولیت اکثریت در گیر مسائل روز مره زندگانی دانست ….
به فروپاشی و ازبین رفتن زیرساختها و سرمایه های ملی از ان مهمتر جان انسانها «با این روش و منش دد منشانه» بصورت اشگارو اسفناکی نزدیک و نزدیکترشده ایم …..
برای ممانعت از خسارت افزونتر نیاز به جهشی اساسی در کیفیت مدیریت جامعه در تمامی ابعاد فرهنگی – اجتماعی و سیاسی، شهامت و از خود گذشتگی بدون نیاز به کسب مشروعیت از گذشته داریم …..
(در این گزارش به چگونگی حضور ونظریات پر حرف و حدیث نمایندگان خبره اصلاح طلبان که میتوان انان را «توابیون »اگاه به نتایج مصیبت بار اقدامات گذشته شان – دانست و حسابشان را از استمراریون !؟ جدا کرد به دلایلی فعلا نپرداخته ایم )

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است