ساختار اقتصاد کشور ما ن با همه شعارها ی انکار کننده ، دچار مشکل است. بانک مرکزی مستقل نداریم و تقریبا بعبارتی تحقیقا تحت آمریت حکومت و دولت‌ها قرار گرفته و هر بار که نظام در تنگنای مالی قرار می‌گیرد به بانک مرکزی رجوع و بانک هم سراغ نشر اسکناس وبالا بردن پایه پولى میرود چون می‌خواهد نیاز حکومت را برآورده کند.
در این میان رئیس جدید بانک مرکزی در سمینار بانکداری اسلامی که بعد از ۴ دهه کاملا غیر اسلامی مانده !!همین دیروز میگوید :خطر نقدینگی عامل اصلی نابسامانی اقتصادی است.
طبعا با نشر اسکناس، پایه پولى وبه تبع آن نقدینگی بالا می رود، تورم افزایش پیدا می‌کند و مردم مجبور می شوند این افزایش را از جیب خود پرداخت کنند.
چنانچه این روزها از خود پردازها پول رایج خفت پذیرمان را که تا حدود ۳ برابرارزش ناچیز ان طی مدت کوتاهی مجددا سقوط کرد – دریافت کرده باشید که حتما با این گرانی ها چندین با ردریافت نموده اید، ملاحظه فرموده اید که تماما نو و جدیدالاچا پ میباشد.
ظریفی در رابطه با توزیع پول های بدون پشتوانه میگفت: زمانیکه ارزش سکه از ۶۰۰ هزار تومان به بیش از ۴میلیون تومان میرسد پشتوانه پولمان ۷ برابرشده و میتوان ۷ برابر اسکناس چاپ نمود و مجموعه حاکم بلا منازع از این بابت مطلقا نگرانی ندارند !!
متاسفانه دست آورد تمامی سیاستهای اقتصادی تحت الشعاع سیاست جماعت با همه تبلیغات، امد و شدها ب رکناری ها، استیضاح ها ، طرح سئوالها، انتصابات ، تهدیدها و تحدیدهای حتی خودی هایشان و… فعلا تورم‌های دو رقمی است تا ببینیم با پیشرفت سریعی که در پیش است کی به ونزوئلا میرسیم تا ملت درمانده به عراق و افغانستان هجوم ببرند.
نا گفته هویداست که آثار این روش بانکی همواره بر لایه‌های زیرین، دهک‌های پایین جامعه و قشر متوسط با در آمد ثابت یعنی جامعه ای برابر با حدود ۷ میلیون نفر ( کارمند با عناوین مختلف و کارگر ) با افراد خانواده شان بیش از نیمی از جمعیت کشورمان اثر گذار است و معیشت آن‌ها را دچار مشکل می‌کندو دور از انتظار نیست که دولت مکرمه حقوق و دستمزدها را افزایش دهد و این دور و تسلسل ادامه یابد.
.نگارنده بیاد سیاستهای رزیم گدشته و تمهیدات دولتهای مکرر انزمان میفتد که بناگهان در اوایل سال پنجاه و هفت ۷۵۰تومان ( ۷۵۰۰ریال) که برابر ارزش ۳ عدد سکه در ان روزگاران بود به حقوق و دستمزدها افزود و ملت را بدنبال آزادی ها …
– با این تشریح ودر این شرایط حاکمیت در تلاش است تحریمهاى یک جانبه دولت آمریکا وبى اثر کردن برجام را عامل اصلى این گرانی ها ونابسامانى ها دانسته و انرا به جامعه إلقاء تا سیاستهای خود را توجیه کند.
نظام حتی تا انجا پیش میرود که آثار برآمده از سوء مدیریت خود را با دوران شادروان دکتر مصدق این چهره پاک دست ملی مبری از آلودگی و خود رائی، مقایسه نماید – تا انجا که آقای ظریف با ساده لوحی «انتخاب ملت » را در قبول تنگناها و چگونگی روابط بین المللی عنوان نمود.
عدم امکان تامین نیازهای ضروری مثل آب، گاز ، برق ، نان و … در سراسر کشور با نادیده گرفتن اعتراضات مدنی که در تنگناهای مادی رنگ می بازد، به تظاهرات پراکنده انجامید … کاین هنوز از نتایج سحر است.
اشاره به این قضیه بی مناسبت نیست که تعدادی از هشیاران معترض جامعه میگویند همان طور که استان قدس رضوی بفر مان امام از پرداخت مالیات معاف است پرداختن پول آب و برق و… که ایشان مجانی اعلام کرد در وظیفه ملت نیست!!
وقتى رییس جمهور در پاسخ به سؤال نمایند گان مجلس میگویند « بوالله ما دچار بحران نیستیم» چه انتظارى میرود که دولت یک برنامه مدون علمى منطقى براى بسامان کردن اقتصاد داشته باشد زیرا ایشان معتقد نیست که کشور با بحران اقتصادى روبه روست ومردم در چنین شرایطی نسبت به حاکمیت بی‌اعتماد شده و ترجیح می‌دهند دلار بخرند. همین هجمه‌ها تاثیر منفی خود را در بازار ارز و به تبع آن بدنه اقتصاد کشور می‌گذارد.
-از سوی دیگر فساد گسترده‌ای که در دستگاه بروکراتیک دولت ایجاد شده باعث شکل گرفتن موسسات مالی اعتباری و دامن زدن به نابه سامانی‌های اقتصادی و منجر به عدم توزیع عادلا نه درآمدها گردیده و همه این‌ها باعث شده که دلار در کشور حالت کالایی پیدا کرده و حساسیت های شدیدی نسبت به محرک‌های داخلی و خارجی از خود نشان دهد.
طنز گونه اینکه هر زمان روحانی یا ترامپ در این باب صحبت میکنند برابری ارز خارجی افزونتر میشود که باید پرتقال فروش را پیدا کنیم.
سوء استفاده از درآمدهای ارزی و ناشی از نفت باعث می شود که امنیت اقتصادی و سرمایه گذارى بشدت تحت تأثیر آثار منفى آن قرار گیرد و ریسکهاى ترکیبى افزایش یابد و اقتصاد در برابر تصمیمات بین المللی مقاومتی از خود نشان ندهد.
اگر صندوق ارزی ما پر و پیمان بود و ما هم مانند بسیاری از کشورها، با قرار دادن هر چیز در جای خود بدون دخالت نیروهای نظامی در اقتصاد کشور، اختصاص کمکهای بیدریغ به کشورهای همسایه و اقلام نجومی به نهادهای تبلیغاتی، انتصابات درست بر مبنای شایستگی ، پاسخگوئی در مقابل ملت معادل اختیارات و مسئولیتها و…..درآمدهای ارزی خود را سرمایه‌گذاری کرده بودیم، اقتصاد میهنمان تا این اندازه به ارز و خروج امریکا با گستاخی ترامپ از برجام که اسرار را هویدا کرد ، وابستگی پیدا نمی‌کرد.
از منظری دیگر باید گفت: تجارت خارجی نباید محدود شود و اگر از این منقبض تَر شود به تدریج در انزوای اقتصادی قرار می‌گیریم و معضلات اقتصادی تازه‌تری به عرصه ظهور میرسد که نوک کوه یخ پیدا.
امروز با همه انکار بهره‌وری بسیار پایین و انباشت سرمایه کم است و نیازمند جذب سرمایه‌گذاری های خارجی هستیم. اگر قرار باشد که این روابط ناچیز با دنیا هم از بین برود یا تقلیل پیدا کند که چنین سرنوشتی در انتظارمان، مسلما کشور دچار آسیب‌های جدی تر میشود و روزهای سخت‌تری در انتظار مردم خواهد بود.
در مورد fatf دولت باید روابطی بر اساس دیپلماسی مطلوب و شفاف سازى گردش پولى داشته باشد تا اعتماد بین المللى را بشفافیت عملکرد پولى خود در رابطه با پولشویی و عدم تامین مالى تروریسم و مبارزه با جرایم سازمان یافته جلب نماید که انچه به جائی نرسد فریاد است .
خیلی از کشورها به این معاهده پایبندند و کشورهای معدودى مانند ایران هنوز به این قرارداد بین‌المللی نپیوسته‌اند.
شرط حفظ برجام با همه چند وچون برای طرف اروپایی هم همین Fatf است.
علی رغم اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام پالرمورا که یکى از بندهاى FATF است تایید نکرده ولی اگر درنهایت این لوایح چهارگانه به تصویب مجلس برسد و توسط شورای نگهبان تنفیذ گردد می تواند راه تنفس جدیدی برای اقتصاد ایران باز شود.
حتی در مواردی پیوستن به گروه مالى اقدام مشترک میتواند بهتر از برجام ناتوان فعلی، عمل کرده و اقتصاد ما را سرپا نگه دارد.
فراموش نکنیم که تحریم‌های تازه – دوباره کلید خورده‌اند. فاز اول تحریم‌ها آغاز و تحریم فلزات گرانبها نظیر طلا و سایر فلزات از جمله آلومینیوم و فولاد و اقلامی مانند فرش آغاز شده.
۱۳ آبان هم تحریم‌های اصلی یعنى نفت و میعانات گازى و بیمه هاى بین المللى و بانکى شروع می شود که متاسفانه هنوز روند وشیوه مواجهه و مدافعه با آثار نا گوار آن اعلام نشده.
اقتصاد مقاوم اقتصادى است که در برابر شوکهاى اقتصادى و سیاسی داخلی وخارجی تاب بیاورد و این ضرورت ملی و بازدارنده خطا و انحرافات عدیده اجتماعی- تخصص و سلامت عمل بدون شعار و سخنرانی های مکرر درد سر آفرین میطلبد تا از انحطاط بیشتر ممانعت نماید.