ترکیه ۲۰۱۵، دیگر چه چیزی باقی مانده؟ از: یاووز بایدار برگردان: آرسن نظریان


استانبول – سال ٢٠١۵ را با پس مانده های سیاسی و حقوقی بسیار بیشتری نسبت به سال گذشته پشت سر می گذاریم. سیاست عامدانه تخریب همراه با امواج متوالی دروغ و کژاندیشی، جریان وقفه ناپذیر تئوری های توطئه و اهریمن سازی های مداوم بخشهایی از جامعه ما، ما را در پایان سال ٢٠١۵ از هرگونه حس عدالت عاری ساخته و تصویر بغایت تحریف شده ای از واقعیت را پیش رویمان نهاده است.
دو ستونی که مباحثه عمومی را در قلمرو منطق حفظ و اعتماد به نظام را برپا نگه می دارند، یعنی رسانه ها و دادگستری، درهم شکسته و فرو ریخته اند.
در نوشتار قبلی ام، شرحی مفصل از موضوعات و مسایل داخلی که به جای حل شدن هم چنان برروی هم انباشته می شوند دادم. آنچه که نگران کننده تر است، این واقعیت است که سوء مدیریت فراگیر ناشی از این واقعیت که قشرهای بالای حزب حاکم ترجیح می دهند در دنیایی موازی زندگی کنند، سیاست خارجی کشور را نیز در اغتشاش و سردرگمی فروبرده است.
از این لحاظ، انصافا می توان گفت که ٢٠١۵ برای ترکیه سال سقوط اعتبار سیاست “به صفر رساندن اختلافات با همسایگان” بود که زمانی اعتبار و وجهه ای برای خود داشت. اکنون، تصمیمات بی رویه ترکیه در مورد نحوه رویارویی با مسایل حاد در اطراف مرزهایش فقدان هرگونه استراتژی هم آهنگ در سیاست خارجی را نمایان ساخته و موجب تنش با ایران و عراق و بحرانی خطرناک با همسایه شمالی اش روسیه گردیده است. سیاست “به صفر رساندن اختلافات با همسایگان” چند سال پیش با روند عادی سازی روابط با ارمنستان آغاز شد، لکن پس از شکست این روند، یکی پس از دیگری به اختلافات علنی با اسراییل، مصر و سوریه منجر گردید، به طوری که اکنون ترکیه به جزیره ای بزرگ در محاصره همسایگانی تبدیل شده که علنا یا پنهانی موضع خصمانه ای نسبت به وی دارند. این وضعیت ظرفیتها و توانایی های ما را در اعمال سیاستهای پویایی که منافع راهبردی ما را تامین کنند، به شدت به تحلیل برده است.

در واقع، سیاست خارجی مورد عمل حزب عدالت و توسعه ترکیه را “جزیی از مشکل ساخته و نه بخشی از راه حل”. از منظر بسیاری از صاحب نظران، مشکل اصلی داوری بغایت غلط حزب عدالت و توسعه درمورد توانایی های آنکارا و بلندپروازی های نابخردانه سران حزب می باشد.
به یک عبارت استعاره ای می توان گفت که حزب عدالت و توسعه توپهای زیادی را به هوا انداخته که به طور چشمگیری از گرفتن و کنترل آنها عاجز است.

ظاهرا، سال ٢٠١۵ سالی بوده که حزب عدالت و توسعه متوجه شده است که ترک سیاست “قدرت نرم” و اتخاذ نقش “براندازنده رژیم” چقدر کوته بینانه و فاصله گرفتن از متحدان و پیوندها غربی اش، چقدر اشتباه بوده است. آنچه که چنین تحول نامیمونی را به ارمغان آورد توهم عظمت طلبانه توام با بلندپروازی های نئو-عثمانی، اهداف و مقاصد خام و عدم درک ذهنیت اعراب نسبت به ترکیه بود. پرزیدنت رجب طیب اردوغان ممکن است هنوز در میان پاره ای قشرهای سنی از محبوبیت برخوردار باشد، اما برای حکام و رهبران جهان عرب جاذبه خود را از دست داده است. اکنون تونس به عنوان منبع الهام در جهان عرب جای ترکیه را گرفته است.

درحال حاضر دو مشکل عمده وجود دارد که ذهن ترکیه را در سال آینده نیز مشغول خواهد داشت و دشواری های تازه ای را نیز به وجودخواهد آورد. اولین مشکل اینست که سطوح بالای حزب آ.کا.پ. ظاهرا هنوز درباره مبارزه مشترک علیه داعش موضع مبهمی دارند و پیامهای منتاقضی را از خود بروز می دهند. دلیل عمده این امر اینست که اشتغال ذهنی آنها در مورد “تغییر نظام حکومتی” ترکیه – به نظامی با اقتدارات وسیع برای ریاست جمهوری – از دل مشغولی آنها به حفظ و نگه داری یک پایگاه رای مقتدر سنی ناشی می شود.

مساله دوم، پایان دادن به روند صلح با کردها توسط پرزیدنت اردوغان است که توام شده است با یک اجماع مشهود میان حزب آ.کا.پ. و ارتش دایر برجلوگیری از پیشروی کردها فراسوی مرز ترکیه با سوریه. گزینه سیاست “ضد کردی” که حاکی از فقدان یک راهبرد واقعیت گرایانه و عقل سلیم است ریسک تصادم منافع با متحدان غربی آنکارا را در بردارد. هیچ نشانه ای وجود ندارد که ایالات متحده و یا اروپا از حمایت خود نسبت به کردهای سوریه دست برخواهند داشت. بعلاوه، سیاست “ضدکردی” آ.کا.پ. روسیه و ایران را نیز در جهت اقدام به تحلیل بردن باقیمانده وزنه و توان ترکیه در منطقه تشویق خواهد کرد.

گذشته ازاین، سرنگون کردن جت روسی، با هر قصد و هدفی که بوده باشد، واشنگتن و مسکو را به رویارویی تقریبی با یکدیگر مواجه ساخت، در حالی که حرکت نسنجیده اعزام نظامیان به موصل نشان داد که بغداد برای آینده خود به تهران بسیار بیشتر اتکا می ورزد تا به آنکارا.

همان طور که همکار برجسته من، سمیه ایدیز در المونیتور نوشت: “سیاستهای حزب عدالت و توسعه ترکیه را در عراق رودرروی ایالات متحده، ایضا رودرروی ایران و روسیه، قرار داده است. در سوریه نیز ترکیه در برابر روسیه و ایران قرارگرفته، جایی که با ایالات متحده نیز سیاست هماهنگی ندارد. هیچ کدام از اینها حکایت از امکان بهبود موقعیت ترکیه در منطقه نمی کند”.
________________________________________________________
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=71251
منبع:
http://mobile.todayszaman.com/columnist/yavuz-baydar/turkeys-year-of-nullification_408340.html

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است