بیاد دکتر حسین فاطمی در شصت و پنجمین سالروز نبود او- ضیاء مصباح ، جبهه ملی تهران


آنچه ملت ایران را در طی هزاران سال با همه فراز و نشیب‌ها پابرجا، سربلند و آزادمنش نگه داشته، تبعیت از راه و روش شهیدان ملی راه آزادی و قانونمندی میباشد، که برای استقلال سیاسی کشورمان، رفاه و آسایش مردم، طرد ستم، خودکامگی و فساد مبارزه کردند تا روحیه ستم زدائی ملت را زنده نگه داشته و ایرانمان را در صحنه گیتی پویا و جاویدان بنمایانند.
دکتر حسین فاطمی ازجمله این دلاورمردان تاریخ معاصر وطنمان است.
مردی که می خواست: مجلس و دولت، برگزیده مردم باشد، و ایرانیان بتوانند آزادنه رای بدهند و رای‌شان خوانده شود و هیچ کس و هیچ گروهی که مردم برنگزیده‌اند بر آنان حکومت نکرده و فراتر از قانون کوچکترین اقدامی صورت نگیرد.
هدف او و همفکران و همراهانش به رهبری شادروان دکتر محمد مصدق این بود تا از صدماتی که مجموعه نظام مشابه امروز میخواست بر شرف، اعتبار و انسانیت ایرانیان وطن دوست تعمدا با تند روی های نا بخردانه و دشمن پنداری وارد نماید و نبود خود را معادل از دست دادن تمامی زیر ساختها و سر مایه های ملی میدانست … ممانعت نماید
این مرد ماندگار تاریخ معاصر ایران در آخرین لحظات زندگی، هنگام اعدام  می گوید « مرگ بر دو قسم است. مرگی در خواب ناز و مرگی در راه شرف و افتخار، و من خدای را شکر می کنم که در راه مبارزه با فساد شهید می شوم…… من از مرگ ابائی ندارم، آنهم چنین مرگ  پر افتخاری، من می میرم که نسل جوان ایران از مرگ من درس عبرتی گرفته و با خون خود از وطنش دفاع نماید و نگذارد جاسوسان اجنبی براین کشور حکومت نمایند».
میتوان گفت توجه اغلب پژوهشگران و نویسندگان به شخصیت دکتر مصدق آن چنان بر جنبش ملی سایه افکنده که فرصت برای بررسی و پژوهش دقیق و بایسته در مورد وارسته بزرگی چون دکتر فاطمی نماند و اورا به درجه شناسایی و ستایشی که سزاوارش میباشد نرساند.
پدیده دکتر فاطمی بایستی در این برهه که به چنین اندیشه و مبارزاتی «برای برون برد وطن که از حاصل سوءنیتها ، دشمن پنداری و نبود تدبیر با همه ادعا – رنج میبرد » بشدت نیازمند است مورد دقت بیشترقرار گیرد.
مصدق، مردی به عظمت تاریخ ایران به فاطمی احترام می گذاشت، به این وطن دوست متفکر تکیه می کرد و به او اعتماد داشت .
به چه دلایلی در میان اینهمه افراد تحصیل کرده ، خوشنام و باتجربه، مصدق یک جوان سی و سه ساله را به وزارت خارجه ، معاونت پارلمانی ، مشاور و سخنگوی دولت خود بر گزید؟
چرا شاه و دربار با فاطمی دشمن بودند و سفارتخانه های انگلستان ، شوروی و امریکا همه از او واهمه داشتند ، تا جاییکه خبرگزاری انگلیسی « رویتر» که توسط  فاطمی از ایران اخراج شده بود، او را « مردی با نبوغ شیطانی» خواند؟ و بالاخره چرا دشمنان خودی و بیگانه او را مرکز ثقل جنبش ملی میدانستند؟
فاطمی اندیشمندی استثنایی، مبارزی تیزهوش و یک نابغه سیاسی بود و در سردبیری روزنامه باختر امروز شجاعانه مینوشت و در تیراژ انبوه منتشر میکرد.
فاطمی یکی از ۲۰ نفری بود که در تاریخ ۲۲ مهر ماه ۱۳۲۸ در تحصن اعتراض به نبود آزادی انتخابات شرکت فعال داشت و تشکیل سازمانی بنام « جبهه ملی ایران» را پیشنهاد نمود.
او سخنی گفت که ما امروز هم بر زبان داریم: « ما زنده انقلاب دنیا هستیم. ما از میان دریای خون رسته ایم، دیگر دنیا بطرف بربریت و بسوی امتیازات قرون وسطائی نمی رود».
درسرمقاله ای دیگر نوشت « بیست سال در ایران آزادی  بیان، مقهور اراده و اسیر یک رژیم خود کامه و خطرناک بود، بسیاری ازعزیزترین فرزندان لایق این مملکت را بجرم مبارزه با رژیم خودسر و مستبد کشتند» امروز پس از شصت و چهار سال ما چه میگوییم؟
مرد آزاده تاریخ معاصر ایرانمان آگاه سازی را رسالت زندگی خود می دانست و هیچوقت روزنامه نگاری و نردبام مطبوعات را وسیله پیشرفت و استفاده شخصی قرار نداد، هر چند از این وسیله اطلاع رسانی در مسیر منافع ملی کشورمان بخوبی و فراترازامکانات ان روزگار استفاده و جامعه را هادی بود.
او پیوسته براین باور بود که استقلال میهن و آزادی مردمان زمانی میسر است که زندگی شرافتمندانه بر آمده از تامین امکانات معیشتی، فرهنگی و بهداشتی در شرایط برابر برای همه فراهم باشد و « تنگناهای معاش، سلامت جسم و روان، تفکر و انسانیت را تحت الشعاع قرار ندهد» و جامعه را به روزمره گی، خود محوری، فساد و تک روی « انچه که امروز بشدت گریبانمان را به دلیل جهل و فساد سیستم گرفته» نیندازد.
دکتر فاطمی نه تنها هوش فوق العاده ای داشت و در مسایل سیاسی تیزبین بود، از شهامت ، صراحت، پاکدستی و نیت انسانی بی نظیری نیز برخوردار بود. او می دانست چه می خواهد و به کجا می رود، او مصمم بود که توان، هوش و زندگی خود را وقف مبارزه با فساد، خیانت و دیکتاتوری کند و آماده پرداخت هزینه آن نیز بود.
شادروان دکتر محمد مصدق پیشوای بزرگ سلیم النفس و آزادمنش وارسته در باره این خدمتگذار وطن، شجاع، اندیشمند و کارآمد می گوید: ا گر ملی شدن صنعت نفت خدمت بزرگی به مملکت میباشد باید از اولین فردی که در منزل نریمان این پیشنهاد را مطرح کرد ستایش نمود.
وقتی در پاریس خبر ترور محمد مسعود، که دوست و همفکر او بود، به وی رسید، گفت « حسین تو هم بعد از مسعود خواهی رفت» هفت سال بعد، این پیش بینی در روز ۱۹ آبان ماه ۱۳۳۳ تحقق پذیرفت. روانش شاد باد!

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است