به کجا میرویم و عاقبت کار چیست؟! ضیاء مصباح


بدون مقدمه و بر خلاف سایر یادداشتها، فهرست وار در توصیف وقایع اخیر دیدگاه خود را که با نقد ، ابراز نگرانی ، توصیه و تا حدودی تحلیل همراه است مطرح میسازد ، تا آینده نه چندان دور چگونگی این تصویر را با واقعیتها و حقیقت انطباق داده و ارزیابی نماید:

نسل گذشته یعنی آنانکه در اواسط دهه ۵۰ با سنینی بالاتراز ۱۵سالگی امکان مشاهده و بررسی شرایط خاص کشورمان را از ابعاد مختلف داشتند و در رخ دادهای منجر به تحول سیاسی « که انقلاب نام گرفته» سهیم یا حداقل ناظر و ساکت و بشکلی همراه بوده اند این روزها مورد پرسش فرزندان و نوه هایشان یعنی ۲ تا ۳ نسل بعد خود قرار دارند که به کجا میرویم و عاقبت کار چیست؟!

نگاه هدفمند و تحلیل گر مبسوط، جهت دار و پیوسته تریبونهای خارج از کشور با دسترسی به تکنولژی روز، فیلمها و تصاویر مستند، تسری تظاهرات از یک شهر به دیاری دیگر، نوع شعارها، تا حدودی تست وضعیت بوسیله کنار گود نشینان .

چگونگی حضور طیف های مختلف اجتماعی در میان معترضین که عملکرد موسسات اعتباری و گرانی ها را در آغاز مطرح میساختند و حتی ذوبی ها در میان معترضین دیده میشوند .

نحوه برخورد نیروهای امنیتی انتظامی، بخشنامه ها، تذکرات و به نعل و میخ زدنهای وزارت کشور، موضع گیری به اصطلاح نمایندگان مجلس و سخنان نفی گونه، تایید کننده و تذکر مابانه و هشدار دهنده آنان و حتی استناد به قانون اساسی که تشکیل اجتماعات بدون اسلحه نیاز به مجوز ندارد.

تفاسیر مطبوعات دو جبهه، نگاه جهت دار اهالی منبر، که پاسخگویان اصلی این شرایط بایستی باشند. سکوت نسبی گروههای سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا که جایی برای دیگران قائل نبوده و تا حدودی هر دو طیف سر در زیر برف دارند و ممکنست دیر از خوابی که عمدا به آن متظاهرند بیدار شوند.

اظهارات ضد و نقیض مفسرین سیاسی نزدیک به حاکمیت که با دقت زبان می گشایند و در پوشش تعابیرشان ملاحظات را رعایت و با تامل پیشنهاد و توصیه هایی در مطبوعات اصلاح طلب مینمایند که برخورد فیزیکی و بگیر و ببند راه بجایی بجز تشدید اوضاع نخواهد برد و شاید پارکی را برای اعلام نظریات و اعتراضات لازم داریم!

از سویی دیگر رندانه جهت خراب نکردن پل های پشت سر و از آن مهمتر جهت حفظ منافع و موقعیت اجتماعی حتی الامکان به این مقوله تا روشن شدن بیشتر ابعاد ورود نمی نمایند.

راه و روش موقت را رهبران و مفسرین مطبوعات اصلاح طلب و قلم به دستان این وادی با هماهنگی زیرکانه اتخاذ نموده و بیش از همه در تکاپوی رفع و رجوع شرایط نابسامان برآمده اند تا بطور نمونه اشغال سفارت را در این میانه به فراموشی بیشتر برسانند و واژه « توابین» را بیشتر وصف الحال خود و اطرافیانشان بدانند.

از سوی دیگر همراهی نسل زیر۵۰ سال بی خبر از عواقب اینگونه حرکات سازمان نیافته یا یافته در درون و بیرون کشورمان در قحط الرجالی فعلی، بدون هدف و در حد تفنن بدون در نظر داشتن عواقب غیر قابل گمان و پیش بینی اجتماعی، که میتواند به دلایل بسیاری مخاطره آمیز نیز باشد.

انبوه میلیونی نیازمندان و مخاطرات جدی حفظ یکپارچگی وطن با کم و کیف فعلی … عناد مطلق آنانکه برآمده از تنگناهای معیشتی و تضاد طبقاتی به مصداق « من لا معاش له لا معاد له» مرزی نمیشناسند، کوچکترین واهمه و تردیدی در خطرات احتمالی حتی از منظر منافع ملی نمیبینند.

جامعه ای که اصولا به این وادی و تعاریف یعنی تحلیل شرایط نمیتوانند وارد شده و بیندیشند و بی تفاوتیهاییکه در این مقوله بسیار خسارت آمیز تواند بود.

عوام نیازمندآماده به بسیج و سرکوبی که خطرات و خطیرات جابجایی حکومت در اواخر سال ۵۷ بطور جهت دار به آنان تلقین شده و با کوچکترین شعار عنان از کف میدهند.

پاسخ گویی تمامی سر در آخورها به همه خطاها، سوء نیتها و عدم صداقتها و متولیان ریز و درشتی که خود را مواجه با مطالبات جامعه میبینند و اگر موضوع از کنترل خارج شود با تمهیداتی که دیده اند فرار را بر قرار ترجیح میدهند.

جامعه در جبین رانت جویان و رانت خواران، ضرورت پاسخگویی را که دیر و زود پیش می آید و سوخت و سوز ندارد بخوبی رویت مینماید.

در وضعیتی که ایمان و صداقت از جامعه عوام مصرف کننده نیازمند رخت بر بسته و با کوچکترین تلنگر سر از پای نشناخته همه زیر ساختها را به نابودی میکشاند و شاید برای چنین روزی آماده شده اند تا اعتراضات معقول به این بهانه سرکوب گردد.

سر در گریبان بودن خواص سهیم در تحول سال ۵۷ در پایان میانسالی که با تاسف از عملکرد ۴ دهه قبل
ناخواسته مسیر منفی و فاقد ارزشها را شاهد بوده اند.

تجزیه مملکت با دغدغه تخریب جدی و وسیع سرمایه های ملی که با هزینه بسیار فراهم و در رابطه با رشد اجتناب ناپذیر برآمده از گذشت زمان – بی بهره از آن نمانده ایم.

موج سواری گروهی دیگر از همین جامعه با عناوینی جدید شاید در پوشش ملی یا سلطنت طلبی که پیوسته بگواه تاریخ مترصد استفاده از شرایط بوده وآمادگی دارند که به هر رنگی بت عیار در می آید.

و دهها بل صدها دلهره ، دغدغه ، تصور و تفکر در این شرایط کار تحلیل و پیش بینی وضع را بسیار دشوار مینماید .

باید اذعان نمود که اوضاع بسیار حساس و ملاحظاتی بسیار همراه است و همفکران خارج از کشور را باید به رعایت مصالح ملی فراخواند و از این وطن خواهان درخواست داشت که بی گدار به آب نزنند که قلندر بیدار و مترصد فرصت در مسیر اهداف نه چندان موافق منافع ملیمان، که آزموده را آزمودن خطاست.

از چاه عمیق فعلی به عمق فاجعه نزدیک شدن تکرار داستان پر آب و چشم دگرگونی ۴۰ سال قبل است.

اگر برنامه ای در نبود سازمانهای متشکل، فعال و دلسوز مام وطن که از ابعاد مختلف و لازم میتواند ضرورت داشته باشد که دراواسط دهه ۵۰ با هر تعریفی وجود فعال داشتند و چنین محصولی را ببار آوردند – باید در این هنگامه دقیق با انتظام کامل و اصلاح تدریجی که رفورم نام گرفته بدون هرگونه تخریب سرمایه های ملی اقدام کرد ، هرچند ملت بموقع رهبران صالح را در آستین دارد.

بالاخره اینکه حکومت در این معرکه:

& اگرنظام در نبود عقلای قوم برخورد سخت و کوبنده « با امکانات لازم آنکه طی سنوات تدارک دیده» بنماید – ضمن عدم توفیق در سرکوب با توجه به گستردگی وسایل ارتباط جمعی فراگیر و لحظه ای، حتی در میان همراهان و وابستگان خود و حضور اعتراضی آنان در این جمع، تتمه اعتبار منطقه ای حاصل سالیان تبلیغ و بذل و بخششها و ادعای ام القرای اسلامی و مدافع ملتها در مقابل زور و ظلم و … را بسرعت از دست میدهد.

& چنانچه مماشات نماید دامنه اعتراضات فراگیر و از کنترل خارج خواهد شد.

& در صورت کوشش در مسیر تایید اعتراضات و جهت دار ساختن شعارها و پاسخ گویی به خواسته های منطقی جامعه از ابعاد سیاسی، اجتماعی و مادی – با توجه به خواست اصولی جامعه متحول جوان، نظامی دیگر را باید تدارک ببیند و مقدمات کار را بسرعت فراهم سازد که آنهم بمعنای واگذاری اقتدار پوشالی و حکومت خواهد بود که در باور اینان با تکیه به منبر نبوده و با بودن مریدان … از این جماعت ساخته نیست.

واقعا چه باید کرد و نقش دلسوزان وطن و انسان دوستان در این میانه چیست ؟؟؟

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است