به مناسبت چهلمین خزان مهندس عباس امیرانتظام- الاهه میزانی(امیرانتظام)


در بارگه داد به کس داد ندادند
بیدادگران فرصت فریاد ندادند
دیدند به کنج قفس مرغ اسیری
رحمی به دل تیره صیاد ندادند.
(نوشته شده بر روی سلول انفرادی امیرانتظام)

امروز ۲۸ آذر است. چهل سال قبل در چنین روزی همسرم مهندس عباس امیرانتظام به جرم عشق به میهن و ملت و تعهد ابدیش به راه دکتر مصدق که همانا سعادت ملت ناشی از حاکمیت ملّی بود، با اتهامات واهی، ابتدا محکوم به اعدام و سپس حبس ابد گردید. این اتهامات ظالمانه هرگز اثبات نشد، اما محکومیت تا آخرین لحظه حیات وی را رها ننمود. در جلد یک «آن سوی اتهام» خود چنین می‌گوید: «ساعت ۷ صبح روز سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ از استکهلم به تهران آمدم، تا در جلسه‌ای که قرار بود با حضور سفرای ایران در اسکاندیناوی، فرانسه و آلمان با آقای قطب‌زاده وزیر خارجه در تهران تشکیل شود، شرکت کنم. جلسه مشترک سفرای اروپا و وزیر خارجه قرار شده بود که در ساعت ۹ شب چهارشنبه در دفتر وزیر برگزار شود. ساعت ۹ شب به کاخ وزارت خارجه رفتم و به‌محض ورود به داخل ساختمان شخصی نامه‌ای را به من داد که در آن از طرف دادستانی کل انقلاب خواسته شده بود، تا برای توضیحاتی به دادستانی مراجعه کنم. ناچار همراه با سه اتومبیل مسلح به دادستانی رفتم. گفته بودند که آقای قدوسی دادستان کل در انتظارم است. نمی‌دانستم که مسئله چیست!».
اما این مسئله به مرور مشخص شد: توطئه‌ برای سرنگونی دولت موقت با دست‌آویزی قربانی کردن عباس امیرانتظام که یار وفادار شادروان مهندس مهدی بازرگان تا واپسین لحظات زندگیش ماند.
نام و یاد و خاطره این اسطوره استقامت و آزادگى همواره با ما جاوید

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است