برای چه واشنگتن در مساله شناسایی نسل کشی ارمنیان تعلل می ورزد؟ لوس آنجلس تایمز-


زمانی بود که فعالینی که برای شناسایی کشتار ارمنیان توسط ترکان در ١٩١۵ به عنوان “نسل کشی” توسط دولت ایالات متحده تلاش می کردند، از مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری برای گرفتن قول و وعده از نامزدهای انتخاباتی برای این منظور استفاده می نمودند. اما، سال ٢٠١۵، به برکت پشتک واروهای سیاسی خانم هیلاری کلینتون، به عنوان سالی ثبت خواهد شد که این موضوع از حیطه مبارزه برای جلوس در کاخ سفید، خارج شده است.

بسیاری از این فعالین به دلیل سرخوردگی از سابقه عمل کلینتون در این موضوع دیگر وعده شناسایی نسل کشی را به عنوان ملاک تعیین کننده برای انتخاب رای دهندگان مطرح نمی کنند.

مثال دیگری در این زمینه جورج کلونی، هنرپیشه مشهور است. کلونی از طرفداران پروپا قرص شناسایی رسمی روز ٢۴ آوریل توسط ایالات متحده به عنوان روز یادبود نسل کشی ارمنیان است، که در امریکا با توصیف مبهم “روز ملی یادبود جور و ستم انسان علیه انسان” پاس داشته می شود. کلونی قرار است به ایروان سفر کند و یک میلیون دلار “ازجانب بازماندگان نسل کشی و جهت تقدیر از آنهایی که به کمک و نجاتشان شتافتند” اهدا نماید. کلونی در اشاره به عملکرد دولتهای ایالت متحده در این موضوع چنین اظهارداشته است” چطور می توانید از نسل کشی های تازه جلوگیری کنید، در حالی که جرات کاربرد کلمه “نسل کشی” را برای جنایتی که صد سال پیش اتفاق افتاده ندارید؟”.

اما، اصلا برای چه مقامات واشنگتن هنوز در مورد کاربرد یک کلمه ساده اینقدر یک پا دوپا می کنند؟ در پاسخ به این سئوال در اکتبر گذشته در ایستگاه رادیویی کالیفرنیای جنوبی (KPCC)، کلونی بااستهزا گفت: “برای اینکه ما در ترکیه پایگاه نظامی داریم …، بسیاری از سیاستمداران ما که قبلا می گفتند “بله، نسل کشی اتفاق افتاده”، یکمرتبه زبانشان بند می آید و فقط پاسخ می دهند که راجع به آن فعلا نمی توانیم صحبت کنیم. من با چندین سناتور در این مورد صحبت کرده ام و همگی می گویند “مطلقا در این باره چیزی نمی شود گفت، برای اینکه ترکها هم پیمان ما در مبارزه با ترور هستند””.

لکن، کلونی خود هفته گذشته به جمع آوری منابع مالی برای کلینتون کمک می کرد. جالب اینکه خود اقرار کرد که مبالغ “دور از انصاف و اخلاقی” جمع آوری شده است.

اما، شمار اندکی از سیاستمداران می توانند در بازی الله کلنگ سیاسی با کلینتون رقابت کنند. در ژانویه ٢٠٠٨ ، در مبارزه اولیه انتخاباتی با باراک اوباما، کلینتون اطلاعیه ای صادر و باتبختر اعلام کرد که “در میان کاندیداهای ریاست جمهوری سابقه من در حمایت از تصویب قطعنامه شناسایی نسل کشی طولانی تر ازهمه است”. قطعنامه مورداشاره کلینتون که بیش از یک دهه در نسخه ها و با متنهای مختلف در مجالس ایالات متحده در گردش بوده، صرفا دولت را به شناسایی صریح نسل کشی با نام خود فرامی خواند.

“در صورت انتخاب شدن به عنوان رییس جمهوری نسل کشی ارمنیان را به رسمیت خواهم شناخت …”.

هیلاری کلینتون در ٢٠٠٨

کلینتون آن زمان چنین ادامه داد: اصول اخلاقی مشترک و اعتبار و پرستیژ ملت ما به عنوان صدایی در پاسداری از حقوق بشر ما را به وا می دارد که کنگره و ریاست جمهوری نسل کشی ارمنیان را صریحا به همان نام بشناسند”.

با اینحال، هنگامی که فرصتی طلایی برای آزمون اخلاقیات مورد ادعایش در سمت وزیر امور خارجه به او سپرده شد، به سادگی زیر قولش زد.

در ژوییه ٢٠١١ ، کلینتون در مقام بالاترین دیپلمات ایالات متحده در سفرش به ایروان از بنای یادبود بازدید کرد، اما از به کار بردن کلمه جادویی خودداری نمود. سپس، وزارت امور خارجه اش به شیوه مضحکی اعلام کرد که سفر کلینتون “سفری شخصی” بوده است! بعد هم در کنگره برای جلوگیری از رسیدن قطعنامه نسل کشی به مجلس نمایندگان به لابی گری و چک وچانه زدن پرداخت. در ژانویه ٢٠١٢، به سئوال یکی از کارمندان وزارت خارجه طی یک گردهم آیی عمومی، که آیا این بدقولی “ربطی به روابط ما با ترکیه دارد؟”، کلینتون به سبک سیاستمداران ترک چنین جواب داد: “این موضوع همیشه به درستی به عنوان یک موضوع و یک نتیجه گیری تاریخی، و نه سیاسی، انگاشته شده است”.

پشتک واروی حیرت انگیز کلینتون باعث شد که در ژوئن گذشته، یکی از مفسران معروف امریکایی- ارمنی، هاروت ساسونیان، ضمن اصرار بر هم وطنانش به کنار گذاشتن موضوع شناسایی به عنوان محک ارزیابی نامزدها، این توصیه اکید را هم اضافه کرد: لازم است توجه شود که آن نامزدهای ریاست جمهوری که جامعه ارمنی را پس ازانتخاب شدن فریب داده اند، دیگر هیچ وقت به عنوان کاندیدا توسط ما درنظر گرفته نشوند. یکی از اینها هیلاری کلینتون است”.

اما، همان طور که نمونه کلونی نشان می دهد، احتمال کمی هست که از این بابت زیانی متوجه کلینتون شود. این امر، تا اندازه ای به این دلیل است که حتی قوی ترین حامیان یک موضوع انتخاباتی الزاما فقط به یک موضوع واحد توجه ندارند. مثلا، کیم کارداشیان، حامی پروپاقرص دیگری برای شناسایی نسل کشی است که دعوت به رای به هیلاری کلینتون داده است. مورد کلینتون درمورد حریف انتخاباتی سابق و رییس بعدی او نیز صادق است. سابقه اوباما در شکستن قولی که در ٢٠٠٨ به ارمنیان داد، بدون اینکه مجبور به پرداخت بهای بالایی برای بدقولی اش شده باشد، کمتر مشعشع نیست.

در ژانویه ٢٠٠٨ ، اوباما این وعده صریح را داد که “به عنوان ریاست جمهوری من واقعه نسل کشی ارمنیان را به رسمیت خواهم شناخت”. حتی، مشاور انتخاباتی او، کارشناس و پژوهشگر معروف نسل کشی، سامانتا پاور، از طریق یوتیوب فراخوان پراحساسی را خطاب به جامعه ارمنیان امریکا منتشر و اطمینان داد که این بار به آنها خیانت نخواهد شد. نیازی به گفتن نیست که نه پاور و نه اوباما، بعد از به دست گرفتن سکان سیاست خارجی ایالات متحده، هیچ کدام به قول خود وفا نکرد.

واقعیت شنیع اینست که حضور نظامی فزاینده ایالات متحده در جهان رویکرد تملق و چاپلوسی دربرابر افتضاحات فاحش شرکای راهبردی اش را از آنکارا گرفته تا ریاض با خود به ارمغان آورده است. حتی “اخلاقی” ترین مداخلات، اقدامهای غیراخلاقی سوای کشتار انسانها را با خود به همراه می آورد. نتیجه آنست که هرقدرهم شما به صداقت و شرافت یک نامزد ریاست جمهوری، خواه دموکرات، خواه محافظه کار، اطمینان پیدا کنید، همین که عمل به قول و وعده پیش از انتخابات برایشان دردسرساز باشد، خیلی ساده شما را فراموش خواهند کرد.

این فیلمی است که خیلی دوست دارم کلونی دست به ساختنش بزند.

_____________________________________________________________

* مَت ولِش سردبیر نشریه اینترنتی “منطق” (http://reason.com/covers/all) و ستون نویس صفحه نظر و تفسیر برای این نشریه می باشد.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است