بازگشت ترکیه از ‘انزوای ارزشمند’ – حبیب حسینی‌فرد , کارشناس مسایل بین‌الملل


برخی از مولفه‌‌های اقتصادی، امنیتی و ژئواستراتژیک چرخش بارزی را در سیاست‌ منطقه‌ای ترکیه رقم زده‌اند. احیای رابطه با روسیه و اسرائیل و تغییر موضع نسبت به براندازی رژیم سوریه جنبه‌هایی از این چرخش هستند.

سال ۲۰۰۲ که رجب طیب اردوغان (حزب عدالت و توسعه) در ترکیه به قدرت رسید همراه با احمد داوداوغلو که نظریه‌پرداز سیاست خارجی حزب بود جمله واحدی را در سخنرانی‌های مختلف تکرار می‌کردند: «سلام بر سارایو، سلام بر باکو، سلام بر قاهره و مکه و مدینه». داود اوغلو این ترجیع‌بند را با این توضیح تکمیل می‌کرد که ترکیه می‌خواهد پلی باشد میان شرق و غرب که همه را به هم ارتباط دهد.
مبانی تئوریک سیاست خارجی دولت جدید (ساختن یک نوعثمانی جدید از ترکیه) را داوداوغلو که مشاور اردوغان بود در کتابی با عنوان “عمق‌ استراتژیک” تبیین کرده بود.

مبانی تئوریک سیاست خارجی دولت جدید (ساختن یک نوعثمانی جدید از ترکیه) را داوداوغلو که مشاور اردوغان بود در کتابی با عنوان “عمق‌ استراتژیک” تبیین کرده بود.اصل مهم داود اوغلو برای ارتقای نقش منطقه‌ای و بین‌المللی ترکیه، zero problem policy toward Turkey´s neighbours یا حل همه مشکلات با همسایگان ترکیه بود. گرچه این اصل در مورد اسرائیل از سال ۲۰۰۹ با چالش‌هایی توام شد ولی در مجموع موفقیت‌آمیز بود و آنکارا تا سال ۲۰۱۱ رفتار و رویکردی داشت در راستای حسنه‌کردن مناسبات با همسایگان دور و نزدیک ترکیه. تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا که از جمله می‌توانست اهرمی هر چه قوی‌تر در بیرون‌راندن ارتش ترکیه از ساحت سیاسی کشور و دفع خطر کودتا از جانب آن باشد نیز، هم در سیاست‌های داخلی و هم در سیاست‌های خارجی ترکیه انعطافی ملموس را رقم زده بود.

یکی دیگر از اصول مندرج در کتاب عمق استراتژیک تاکید روی انسجام و ثبات داخلی ترکیه است. از نظر داوداوغلو، تنوع قومی و فرهنگی ترکیه را باید مزیت به حساب آورد و عرصه را برای شکوفایی آنها باز کرد. او همچنین ثبات و دمکراسی در کشور را مکمل یکدیگر می‌داند و هشدار می‌دهد که محدودکردن بی‌محابای دمکراسی به بهانه حفظ ثبات و امنیت، هم دمکراسی را نابود می‌کند و هم موجد ثبات و امنیت نمی‌شود.

شکی نیست که بخشی از آرای حزب اردوغان به اقشار مذهبی و سنتی جامعه ترکیه برمی‌گشت که می‌خواستند در وهله اول از ضریب و شدت سکولاریسم نهادی‌شده در ساختار حکومتی ترکیه بکاهند و در مرحله بعد هم، ساحت زندگی در ترکیه را تا حد ممکن تابع قوانین و مقررات مذهبی دلخواه خود کنند. اما بخش عمده محبوبیت حزب عدالت و توسعه در دو دوره اول زمامداری‌اش به رشد و رونق اقتصادی کم‌سابقه در ترکیه برمی‌گشت. مدارا در درون و انعطاف در برون کمک کرده بود که شرایط مساعدتری برای رشد و همگرایی اقتصاد ترکیه در سطح منطقه و بین‌المللی پیدا شود و اقشار هر چه بیشتری از این رونق برخوردار شوند.
جنبه‌های مثبت سیاست داخلی و خارجی حزب حاکم عدالت و توسعه به ویژه از زمان بروز “بهار عربی” کم‌رنگ شدند و ترکیه وارد محاسباتی اشتباه در ارزیابی وضعیت منطقه و توان و قدرت خود شد
چرخش منفی

این جنبه‌های مثبت سیاست داخلی و خارجی حزب حاکم عدالت و توسعه به ویژه از زمان بروز “بهار عربی” کم‌رنگ شدند و ترکیه وارد محاسباتی اشتباه در ارزیابی وضعیت منطقه و توان و قدرت خود شد. تعلل و بی‌اعتنایی اتحادیه اروپا در جدی‌گرفتن مذاکرات مربوط به ورود ترکیه به این اتحادیه هم در سمت‌گیری منفی سیاست خارجی آنکارا بی‌تاثیر نبود.

دولت اردوغان در شرایط ضعف قدرت‌های عمده منطقه مانند مصر و ایران و اسرائیل که هر کدام با بحران‌هایی درگیر بودند خود را به عنوان قدرت باثبات و شکوفا در شرایطی دید که علاوه بر ادامه تنش و سردی روابط با اسرائیل نقشی فعال در درگیری‌ها و مناقشات ناشی از بهار عربی به عهده بگیرد، به شدت در صدد یارگیری از میان نیروهای همفکر (اخوان‌المسلمین) برای صدور مدل حکومتی خود به کشورهای بهار عربی برآید، اسلامیت خود را پررنگ کند و قسما به یکی از طرف‌های این مناقشات بدل شود.

به عبارت دیگر، از ۲۰۱۲ در کنار سیاست‌های کم‌وبیش اشتباه‌آمیز قدرت‌های دیگر منطقه مانند ایران و عربستان، مایه‌هایی از توهم و جاه‌طلبی منطقه‌ای بر رویکرد آنکارا هم سایه انداخت و به خصوص به نوعی شرط‌بندی در برانداختن رژیم سوریه راه برد. آنکارا در این راستا از مماشات یا حتی همکاری مشکوک و سوال‌انگیز با برخی نیروهای افراطی اسلام‌گرا هم ابایی نکرد. ترکیه همچنین با موضع منفی شدیدی که بر ضد کودتای عبدالفتاح السیسی و علیه سرنگونی دولت اخوان‌المسلمین گرفت عملا وارد دورانی از تنش با مصر شد. مناسبات تنگاتنگ ترکیه با محافل سنی عراق و دولت اقلیم کردستان نیز عاملی در سردی و تشنج گهگاهی در رابطه آنکارا و دولت عمدتا شیعه عراق بوده است. ایران حامی رژیم اسد که در عین حال درصدد حفظ ظرفیت ولو محدود هسته‌ای خود بوده نیز در نگاه ترکیه آن همسایه بی‌مشکل سابق تلقی نشده و گهگاه نوسان‌هایی در رابطه دو کشور روی داده است.

اما وجه اصلی سیاست منطقه‌ای ترکیه در ۵ سال گذشته تا همین اواخر، تلاش برای برانداختن رژیم اسد و تقابل با کردهای سوریه برای ممانعت از دستیابی آنها به منطقه‌ای یکپارچه و خودمختار (یا مستقل) در شمال این کشور بوده است. پیوندهای تنگاتنگ کردهای سوریه با حزب کارگران کردستان ترکیه عملا محملی شد که روند مذاکرات صلح دولت با این حزب هم به تعلیق درآید و دوباره سلاح و خشونت به زبان گفت‌وگوی دو طرف بدل شود.
از سپتامبر سال گذشته که روسیه با نیروی هوایی خود به طور فعال وارد مناقشات درونی سوریه شد ترکیه در موضع باز هم سخت‌تری قرار گرفت و ابتدا حاضر به پذیرش این رویکرد روسیه نشد
“انزوای ارزشمند”

مجموعه این سیاست‌ها سیاست خارجی ترکیه را که بر مبنای تلاش برای فقدان مشکل با همسایگان استوار بود به مسیری متفاوت انداخت. در عرصه سیاست داخلی نیز مناقشات قومی بالا گرفت، تلاش اردوغان برای تغییر نظام سیاسی کشور به سود افزایش قدرت خویش افزایش یافت و رفتار با اپوزیسیون و رسانه‌ها نیز با مولفه‌هایی از محدودسازی توام شد.

متحدان غربی ترکیه هم با این رویکردهای ترکیه دچار مشکل شدند و آن را قابل حمایت ندانستند. به خصوص کشورهای غربی در دو سال گذشته و در پی قدرت‌گیری داعش در عراق و سوریه اولویت را به مقابله با این نیرو داده‌اند و لذا حاضر نشده‌اند که با اولویت آنکارا در برانداختن رژیم سوریه همراه شوند. آمریکایی‌ها در عین حال نیروهای کرد سوری را هم متحدی قابل اتکا در مقابله با داعش گرفته‌اند و به رغم مخالفت‌های ترکیه با آنها از در همکاری درآمده‌اند.

رهبران ترکیه سال گذشته سعی کردند که موقعیت خود در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی را که مولفه‌هایی از یک رویکرد ایدئولوژیک به خود گرفته بود با عنوان «انزوای ارزشمند» توصیف کنند. گفته می‌شد که رهبری کشور در سیاست منطقه‌ای خود بر «مبانی اخلاقی» ایستادگی می‌کند تا از بار و پیامد منفی این سیاست در چشم هواداران و رای‌دهندگان به حزب حاکم کاسته شود.

اما از سپتامبر سال گذشته که روسیه با نیروی هوایی خود به طور فعال وارد مناقشات درونی سوریه شد ترکیه در موضع باز هم سخت‌تری قرار گرفت و ابتدا حاضر به پذیرش این رویکرد روسیه نشد. دو ماه بعد، اقدام ارتش ترکیه در سرنگونی یک هواپیمای جنگی روسیه در نزدیکی مرزهای ترکیه مناسبات روسیه و ترکیه را که کم و بیش از آسیب دیدن از موضع متفاوت دو طرف در عرصه سوریه در امان مانده بود را متشنج کرد و دوری از تحریم‌های اقتصادی مسکو علیه آنکارا را رقم زد.

اقتصاد ترکیه گرچه در ۵ سال گذشته کم و بیش از بحران سوریه و موج آوارگان این کشور ضررهایی را دیده بود اما رشد و رونق خود را داشت و آسیب جدی متحمل نشده بود. ولی تحریم‌های روسیه و قطع سفر توریست‌های این کشور ضرری ملموس برای اقتصاد ترکیه بود. سال ۲۰۱۴، ۴ میلیون و ششصد هزار توریست روسی به ترکیه رفتند، و حتی در سال ۲۰۱۵ هم که اقتصاد روسیه از قبل تحریم‌های اتحادیه اروپا و کاهش قیمت نفت به رکود افتاد، سه میلیون از شهروندان این کشور به عنوان توریست راهی ترکیه شدند.

روسیه از خریداران عمده مواد غذایی و نساجی ترکیه است و شرکت‌های ساختمانی ترک نیز تا آغاز تحریم‌های روسیه حضور فعالی در این کشور داشته‌اند. ولی به خصوص ضرری که متوجه بخش توریسم ترکیه شده با توجه به زیان‌های دیگری که این بخش در یک سال گذشته متحمل شد برای اقتصاد ترکیه اثرات مخرب فاحشی داشته است.
در ماه‌های گذشته، صرفا درگیری‌های نظامی ارتش و پلیس ترکیه با حزب کارگران کردستان ترکیه ضریب بی‌ثباتی در این کشور را افزایش نداده است.
اولویت‌ها تغییر می‌کنند

در ماه‌های گذشته، صرفا درگیری‌های نظامی ارتش و پلیس ترکیه با حزب کارگران کردستان ترکیه ضریب بی‌ثباتی در این کشور را افزایش نداده است. با چرخش تدریجی ترکیه از مناسباتی مشکوک و بحث‌انگیز با داعش به سوی مقابله با این نیرو داعش نیز ابایی ندیده است که ترکیه را نیز صحنه اقدامات تروریستی خود کند. با تخریب هر چه بیشتر چشم‌انداز موجودیت حکومت اسلامی در سوریه و عراق و نیز با این انگیزه که با همکاری در مقابله با داعش شاید بهتر بتوان در معادلات مربوط به آینده سوریه و عراق سهم گرفت، چرخش ترکیه نسبت به این نیرو رقم خورده است. ترورهای چند ماه گذشته داعش در خاک ترکیه هم پیامد این چرخش به شمار می‌آیند.

ورای تحریم‌های روسیه، اقدامات ترویستی یادشده نیز ورود توریست‌ها از سایر کشورها، از جمله آلمان که حرف اول را در توریسم ترکیه می‌زده است را نیز به شدت کاهش داد.

حدود ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی ترکیه را توریسم تشکیل می‌دهد و حدود دو میلیون نفر نیروی کار ترکیه (۸ درصد) در این رشته مشغول به کار بوده‌اند. با توجه به نقشی که رونق اقتصادی در گسترش پایگاه اجتماعی حزب عدالت توسعه داشته، پسرفت اقتصادی و رکود در این عرصه عملا به نوبه خود، تضعیف موقعیت حزب حاکم را در پی خواهد داشت.

ناامنی و بی‌ثباتی صرفا برای توریسم ترکیه حیاتی نیست و کل زندگی اقتصادی و اجتماعی کشور نیز از آن متاثر است. از همین رو رهبری ترکیه هم، اولویت مقابله با داعش را جایگزین برانداختن رژیم اسد کرده است و حتی در مقابله با کردهای سوریه و ممانعت از موفقیت آنها در ایجاد یک قلمرو منسجم و واحد در شمال سوریه که زمینه‌ مساعدتری برای خودمختاری یا حتی استقلال آنها به وجود می‌آورد نیز، خود را با رژیم سوریه دارای همپوشانی منافع دیده است. خبرهای مربوط به مذاکرات محرمانه مقامات ترک و سوری در هفته‌های اخیر از این منظر قابل توجه‌اند. ولی همانگونه که آمد، هم فاصله‌گرفتن کشورهای غربی از اولویت‌بخشیدن به سرنگونی رژیم سوریه و هم حضور فعال‌تر روسیه در دفاع از این رژیم برانداختن آن را برای ترکیه نیز از چشم‌انداز دور کرده است. آنکارا همچنین احیای رابطه با روسیه را هم در خدمت تاثیرگذاری احتمالی بیشتر در معادلات آتی سوریه دیده است.

به این ترتیب هم، مبرمیت حفظ منافع و مصالح اقتصادی و هم تغییر اولویت‌های امنیتی و ژئواستراتژیک که مقابله با داعش و کردهای سوریه در راس آنها نشسته است تغییر سیاست آنکارا را هم در قبال روسیه و احیای رابطه با آن و هم به طور نسبی در قبال رژیم اسد در پی داشته است. این سیاست تبعا بر رابطه ترکیه با ایران نیز اثر مثبتی بر جا می‌گذارد.
همین مصالح و منافع و اولویت‌ها محملی شدند که ترکیه رابطه خود با اسرائیل که از سال ۲۰۰۹ در پی حمله کماندهای اسرائیلی به کشتی امدادی مرمره در نزدیکی غزه سرد و متشنج بود را نیز احیا کند.
احیای رابطه با اسرائیل و منافع چندگانه

همین مصالح و منافع و اولویت‌ها محملی شدند که ترکیه رابطه خود با اسرائیل که از سال ۲۰۰۹ در پی حمله کماندهای اسرائیلی به کشتی امدادی مرمره در نزدیکی غزه سرد و متشنج بود را نیز احیا کند. آنکارا به همه خواست‌ها و شرط‌های خود در احیای رابط با تل‌آویو، از جمله رفع حصر غزه دست نیافت، ولی امتیازهایی که گرفت، خود رهبری حماس در نوار غزه هم با توجه به فشارها و محدودیت‌های اقتصادی که این منطقه تحمل می‌کند از آنها استقبال کرد.

مناسبات اسرائیل و ترکیه البته با توجه به موضع حزب عدالت و توسعه در قبال مسئله فلسطین و شعارهایی که داده و حساسیتی که در پایگاه اجتماعی خود نسبت به مسئله قدس برانگیخته، بعید است که مثل سابق جنبه استراتژیک پیدا کند، ولی همین سطح از رابطه نیز برای هر دو کشور مطلوب است. به خصوص ترکیه در تبادلات اطلاعاتی با اسرائیل اشراف بیشتری بر تحولات منطقه خواهد داشت، در مسئله فلسطین تاثیرگذاری‌اش فزون‌تر خواهد شد، گاز اسرائیل را هم، هم خود استفاده خواهد کرد تا انحصار نیاز به ایران و روسیه در این زمینه بشکند و هم کریدوری برای فروش این گاز به اروپا می‌شود. ترکیه از طریق اسرائیل تاثیرگذاری بیشتری هم در صحنه سیاسی آمریکا خواهد داشت.

سیاست منطقه‌ای ترکیه که حالا از «انزوای ارزشمند» به «یارگیری و یافتن دوستان هر چه بیشتر» تغییر کرده، در زمینه مصر نیز غیرفعال نمانده و در آنجا نیز بنا بر شواهد، حمایت از اخوان‌المسلیمن رانده‌شده از قدرت به سود احیای رابطه با دولت السیسی تغییر جهت می‌دهد.

یکی از مولفه‌های این سیاست منطقه‌ای عمل‌گرا و غیرایدئولوژیک گرچه شاید ضربه‌ای به کردهای سوریه باشد، ولی در مجموع بدون پیامدهای مثبت بر امنیت و اقتصاد ترکیه نخواهد بود. این تاثیرات زمانی می‌توانند بهینه‌تر شوند که در عرصه داخلی ترکیه نیز برخی گرایش‌ها در بازگشت به مصالح و مذاکره با کردها پررنگ‌تر شود، حل مسئله قومی دوباره به جریان بیافتد و در عین حال برخی‌ تلاش‌های حزب حاکم برای محدود‌سازی‌ دموکراسی و آزادی‌ها نیز ادامه نیابد.
bbc

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است