اگر بشود چه میشود …؟! توصیه ای که عملی نشد: ضیاء مصباح


 

22 May 2014 _ Andreas Schleicher - Acting Director for the Directorate of Education and Skills and Special Advisor on Education Policy to the Secretary-General. 
Photo: OECD/Marco Illuminati

 

در سال ۱۹۶۴ وقتی آقای Andreas Klaus Reinhold Schleicher ازآلمان از طرف OECD «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» که معاونت این سازمان را به عهده داشت، پس از بررسی های همه جانبه و عمیق در جوامع مختلف با توانمندی های متفاوت به این نتیجه رسیده بود که:

رابطه‌ی بسیار قوی بین پولی که کشورها از منابع طبیعی خود به دست می‌‌آورند و خلاقیت، دانش و مهارت‌هایی که جوانان آن کشور از آن برخوردارند، وجود دارد و این منطق کماکان مطرح و قابل توجه میباشد.

این اندیشمند جوانان کشورهای فنلاند، کره جنوبی و ژاپن را با بهره‌ی ناچیزی که مملکت آنان از منابع طبیعی دارد، دارای خلاقیت، بهره‌ی هوشی و پویایی بیشتری نسبت به جوانان قطر، عربستان وکویت میداند و مثال می زند. وی توصیه میکند ،اگر واقعاً می‌‌خواهید بدانید که در قرن حاضر چه باید کرد که ثروت‌ها و نیروی اجتماعی به جای تصور کاذب اتکا به منابع طبیعی، ملاک پیشرفت باشد، بایستی اتکاء به استخراج و صادرات منابع طبیعی و واردات بی رویه، روز به روز کاهش یابد.

عموم مردم باید بدانند که کشور با داشتن دانش و مهارت به پیش می‌رود و این موضوع با کیفیت تحصیلات و سیستم آموزشی مرتبط بوده و مهارت و توانایی جوانان شانس آنان را رقم می‌زند. بنابراین لازم است فرهنگ و سیستم آموزشی کاملی را بر این مبنا بنا نهند.

کشورهایی که بیشترین تعداد کمپانی‌ها را دارند، چینهنگ‌کنگتایوانهندکره‌ و سنگاپور هستند و هیچ کدام از منابع طبیعی برای پیشبرد اهداف خود بهره‌ نمی‌برند.

انگیزه در این کشورها تنها راه معقولی است که مسیر خود را از طریق فراهم نمودن دانش و مهارت برای افراد بیشتری به منظور رقابت، همکاری و ارتباط میپیماید و پیشرفت کشور را فراهم میکنند.

در اقتصاد قرن حاضر دانش و مهارت تبدیل به پول رایج شده و بانک مرکزی که پول را چاپ کند وجود ندارد و هرکس مجبور است که خود تصمیم‌ بگیرد که چه قدر پول چاپ خواهد کرد!

البته داشتن نفت و گاز خوب است و فرصت‌های شغلی ایجاد می‌کند، اما در دراز مدت جامعه را ضعیف می‌سازد مگر اینکه برای ایجاد فرهنگ یادگیری، از این سرمایه‌ها استفاده شود.

یقیناً براساس این مطالعات چیزی که مردمان کشورها را به جلو می‌برد و باعث پیشرفت آنها می‌شود چیزهایی است که خودشان آنها را ساخته‌اند.

کشورهایی که از داشتن معادن زیرزمینی و حتی جنگل‌ها محروم‌اند و امروز فرهنگ تقویت مهارتهایشان را توسعه داده‌اند، حرف اول را در اقتصاد جهانی می‌زنند، چیزی که با ارزش ترین و مهمترین منبع پویایی جوامع می‌باشد.

با این توضیح وزارت علوم تحقیقات و فناوری وکلیه‌ی مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی که کم هم نیستند ( البته از لحاظ کمی)، با نیروی انسانی کلانی که در اختیار دارند و فرصت‌های بیشماری که به راحتی در هر لحظه از بین می‌رود واینگونه تحقیقات و مطالعات و مجموعه‌ی مطالبی( ترجمه شده و یا نشده) به رویتشان می‌رسد و از این ایده های نو و مترقی مطلع‌اند، ضروری است همت کرده و در همین شرایط در جهت نجات کشور بکوشند.

بر مبنای آنچه که آمد سیستم آموزشی وعلمی کشور به بنیادی دیگر نیاز دارد و باید به دولت تدبیر و امید توصیه کنند که در دور دوم زمامداری در پیش، در این مسیر برنامه‌ریزی انجام دهد و باور کنند که ابتکار و خلاقیت در نبود منابع زیر زمینی حاصل میشود.

با ید پرسید آیا می‌توان به جای استخراج آنچه را که به عنوان نفت و معدن در زیرزمین وجود دارد: ذهن و اندیشه‌ی ایرانیان را به سوی کشف استعداد، انرژی و ذکاوت جوانان بدون توجه به جنسیت آنان، از طریق علم و دانش و تحقیقات اصولی، آن هم با ایجاد انگیزه، خلاقیت، اندیشه و تولید فکر هدایت کرد و بخشی از درآمد های ناشی از منابع طبیعی را صرف این مطالعات نمود؟

این مطلب در ارتباط با نظریاتی که در مورد اختصاص بخشی از بودجه های نظامی به امور پژوهشی و علمی در گذشته های نه چندان دور بیان شد و بشدت مورد انتقاد قرار گرفت و نهایتا فراموش شد، مطرح میشود. ضمن اینکه میدانیم بودجه بسیار عظیمی براساس برنامه های سرمایه داران غربی و صاحبان کارخانه های اسلحه سازی کشورهای منطقه صرف خرید سلاحهای متنوع مینمایند و حدود سی در صد تولیدات کارخانجات فعال در این زمینه به خاورمیانه صادر میشود.

اندیشمندان وطن لازمست دراین هنگامه برضرورت توجه مجدد به این پیشنهاد را در شرایطی که جامعه با مسایل بسیاری مواجه میباشد، تاکید نمایند .

طبعا ضرورت ایجاد زمینه آرامش وآسایش مردم گرفتار کشورهای منطقه و پرهیز از خصومتهای خود کشته و خود ساخته موافق سرمایه داران جهانی در منطقه، عامل اصلی دراین مسیر بشمار میرود وافکار و شعارهای امثال آقای ترامپ و بعضی مقامات تکیه زده بر مناصب امور اینگونه کشورها، نباید مانعی در تحقق اهداف و برنامه ریزی در این مسیر مثبت و انسانی و سازنده ، شمرده شود

این مهم در دولت روحانی، در پی توافق برجام و تکیه بر مذاکره بثبوت رسید و قطعا دولت عاقل و با تدبیر فعلی در دور دوم بعداز انتخابات اردیبهشت ماه، با عبور از شایعات و توهماتبا حمایت اصولی همه متولیان برآن تاکید خواهد داشت.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است