اقبال اقبالی: اتحادهای قومی–قبیله‌ای، ویرانگرانه است!


در سایت “العربیه” گزارشی مفصل در باره دومین کنفرانس «شوراى دموکراسی خواهان ایران» بازتاب داده شده است. کنفرانسی که شرکت کنندگان با ماسک قومی در آن حضور دارند و گوئی عصر قاجار است و اتحادهای قبیله ای می تواند جامعه ایرانی را از منجلاب حکومت اسلامی بیرون بکشد.
اتحاد قومیتی آذری، عرب، کرد، بلوچ و  همراهان، حکایت از عمق فاجعه عقب ماندگی سیاسی نیروهای شرکت کننده دارد.
هنگامی جامعه ایرانی با هویت های اجتماعی و ورای تعلقات دینی، تباری – قبیله ای علیه حکومت اسلامی مبارزه می کنند، برافراشتن پرچم اتحاد قبیله ای گامی به قهقرای سیاسی بوده که تبعات ویرانگرانه آن، کمتر از سیاست اسلامیزاسیون جامعه توسط اسلامگرایان نمی باشد. تشکلی که با نام غلط انداز «شوراى دموکراسی خواهان ایران»  از اتحادهای قومپرستانه دفاع کرده و برآنند تا جامعه ایرانی را در مسیر تقسیم اراضی کشور قرار دهند، درگیرها و جنگ های قومی و کشمکش بر سر حقوق قومی را به موضوع اصلی جامعه ما تبدیل کنند.
جامعه ایرانی آمادگی کامل برای هضم زندگی در یک نظام سوسیال و لائیک دمکراتیک را داراست و نظام حاکم مانع اعمال اراده دمکراتیک و ملی آنها می باشد.
در حاکمیت، اسلامگرایان و در اپوزیسیون، قومپرستان و فرصت طلبان، خاک در چشم مردم می پاشند و آنها را بجای راهنمائی، چاه نمائی می کنند.
امروز بخشی از نیروهای قومی در کنار ائتلاف ایران ستیز عربستان – امریکا قرار گرفته و به سیاست مستقل و ملی پشت پا زده اند. با نگاهی گذرا به برنامه های این گروه ها و اعترافات مسئولان آنها می توان اهداف آنها را شناخت، که “فدرالیسم” شعار تاکتیکی برای استراتژی تقسیم کشور است. من به استناد اعتراف یکی از شیوخ خوزستان می نویسم که در برنامه آنها تاکتیک فدرالیسم برای دوره ۵ ساله در نظر گرفته شده تا پس از آن موضوع جدائی در دستور رای گیری قرار گیرد.
این گروه ها زیر سایه پان ترکیسم و پان عربیسم (کنگره قومپرستان “ملل” ایران) قرار دارند. برای روشن گشتن ابعاد سیاستی که قومپرستان آغاز کرده اند به نمونه مشخص خوزستان اشاره می کنم. یکی از احزاب شرکت کننده در دومین کنفرانس «شوراى دموکراسی خواهان ایران»، محفلی بنام “حزب همبستگى (تضامن) دمکراتیک أهواز (عربستان)” حضور دارد.
در مرامنامه این حزب آمده است:
“بر این اساس و طبق اصول مسؤولیت قومی، ما بنیانگذران حزب همبستگى دمکراتیک أهواز بر خود لازم دیدیم دست به تأسیس چنین تشکیلاتى زده، اعلام وجود حزب را ضرورتی تاریخى در این مرحله سرنوشت ساز مبارزات ملى بر شمردیم. خط مشی سیاسی حزب ما مبنى بر منافع خلق عرب و مطالبات آن از یک سو و ضرورتهاى برخواسته از شرایط محلى منطقه اى و بین المللی از سوى دیگر میباشد.حزب براى حق تعیین سرنوشت خلق عرب أهواز به مثابه حق طبیعى انتخاب آینده سیاسی اش مبارزه مى کند”.
برنامه این حزب طبق “اصول مسؤولیت قومی”، اشغالگرانه و در تقابل با حاکمیت اکثریت جمعیت لر بر منطقه می باشد. طرح عربستان در ایران و انهم در منطقه لرنشین، بازی با آتش و آغازگر جنگی ست که زندگی در خوزستان را برای تجزیه طلبان ناممکن خواهد ساخت.
اما راه سومی وجود دارد، که آن برون رفت از مدار گذشته گرائی و رجحان همبستگی جامعه ایرانی بر منافع حقیر گروهی، فرقه ای، تباری و قومی است.
ما باید جامعه ایرانی را در برابر تبلیغات مسموم قومپرستانه مصون بداریم و این امر از طریق پاسخ امروزی، مدرن، لائیک دمکراتیک و سوسیال به نیازهای جامعه ایرانی میسر است. پاسخ سیاسی ما در برابر تفرقه انگیزی و سیاست های ویرانگرانه قومپرستان، همانا تاکید بر آزادی، دادگری، نفی تبعیض در جامعه و پیگیری استقرار یک جمهوری خودمدیریت لائیک دمکراتیک و سوسیال است.
ما با چنین سیاستی می توانیم زهر سیاست های قومپرستانه را خنثی و جنبش همبستگی ملی و لائیک دمکراتیک جامعه ایرانی  را تقویت نمائیم.
حکومت اسلامی دیر یا زود توسط جنبش همگانی به زباله دان تاریخ فرستاده خواهد شد. وظیفه ما از هم اکنون روشنگری، روشنگری، روشنگری و در کنار آن سازماندهی مهستان های خودمدیریت در محیط کار و زیست است تا در جمهوری فردا (رژیم جمهوری لائیک دمکراتیک و سوسیال)، ایرانیان از همه اقشار و طبقات اجتماعی، سیاسی، قومی، نژادی بتوانند از بیشترین آزادی های خودمدیریتانه و تصمیم گیری در مسائل خود و میهن شان برخوردار باشند.
الترناتیو اتحادهای قومی – عربستانی و یا امید بستن به تغییر در نظام نکبت بار اسلامی، حضور زنده در جامعه و برافراشته تر کردن چتر ملی “جمهوری ایرانی” برای همه کسانی که خود را در چارچوب ایران و جامعه ایرانی تعریف می کنند، تا بتوان در مجلس موسسان نظام پس از حکومت اسلامی، پایه های ایرانی آزاد، سوسیال و لائیک دمکراتیک را بنا نهاد. چنین باد!

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است