ارمنستان در برابر چالش‌های موجودیتی- آرسن نظریان


برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی/ که در نظام طبیعت ضعیف پامال است.*

ارمنستان امروز روزهای سختی را می‌گذراند. کشور کوچکی که در محاصره همسایگان نسل کش و، در بهترین حالت، بی تفاوت است، باید در منطقه ای که زور حرف آخر را می‌زند با چنگ و دندان برای بقای خود بجنگد.

یک نظامی ارمنستان پشت آتش‌بار

در ۱۳ سپتامبر ماه جاری آذربایجان حمله گسترده و غافلگیرانه ای را علیه ارمنستان از ناحیه مرزهای شرقی، آغاز کرد. مدت دو روز ارتش علی اف با استفاده از توپخانه، سلاحهای کالیبر بزرگ و پهپادها انتحاری مراکز غیر نظامی شهرهای جرموک، گوریس و سوتک را مورد حمله قرار داده و موجب صدها تلفات نظامی و غیر نظامی و ویرانی‌های بی شمار در ساختارهای زیربنایی این شهرها شد.

این حمله تحریک نشده که با ارتکاب جنایات جنگی سنگین همراه بود هیچ ارتباطی با منطقه مورد مناقشه قره باغ نداشت و به طور بارزی به قصد تجاوز و اشغال خاک کشور هسایه و بیرون راندن سکنه آن از مسکن و ماوایشان صورت می‌گرفت. علی اف ظاهرا امیدوار بود که با مقاومت چندانی روبرو نخواهد شد و جهان نیز چشمش را بر جنایاتش خواهد بست. لکن، مقاومت شدید نیروهای رزمی‌ارمنستان ولو با دادن تلفات پیشروی بیشتر ارتش متجاوز را سد کرد و حتی مواضعی را از دشمن پس گرفت، به طوری که در پایان روز دوم جبهه‌ها آرام گرفتند.

سفر پلوسی، رییس مجلس نمایندگان ایالات متحده به ارمنستان و هشدارهای مقامات بالای امریکا به علی اف نیز در عدم از سرگیری تعرضات بی تاثیر نبود.

گفته می‌شود این حمله با این تصویر نادرست که در جنگ ۴۴ روزه کمر نیروهای رزمی‌ارمنستان را شکسته شده و اکنون که روسیه در اوکراین در گیر است، می‌توان کار را یکسره کرد و تا سرحد گشودن باصطلاح کریدور ارتباطی با نخجوان پیش رفت، طرح ریزی شده و البته از تایید و حمایت ترکیه نیز برخوردار بود. سفر اردوغان در اوایل آبان جاری به شهر شوشی و اعلام حمایت از باکو در “طرح دالان زنگه زور” از جمله گویای این واقعیت است.

لازم به یادآوری است که اندکی پیش از این رویداد رییس کمیسیون اتحادیه اروپا، خانم فون در لاین، طی مراسم پر طمطراقی در رابطه با راه انداری خط لوله گاز جدید اروپا علی اف تجاوزکار را “شریک قابل اعتماد” خوانده بود.

هم چنین، در اول اکتبر جاری، طی مراسمی‌که در صوفیه، پایتخت بلغارستان در رابطه با اه اندازی خط لوله جدید گاز یونان-بلغارستان (IGB) توسط باکو و بروکسل به عنوان گامی‌در جهت کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه برگزار شده بود، علی اف “مرد محبوب اروپا” خوانده شد.

پیروزی در جنگ ۴۴ روزه، که در واقع ترکیه، اسراییل و دیگر کشورها برای علی اف متحقق ساختند، بعلاوه تعریف و تمجیدهای متملقانه اروپاییان ظاهرا این مالیخولیا را در وی به وجود آوردند که بدون ترس از عواقب یک ماجراجویی تازه علیه ارمنستان دست به حمله گسترده ای بزند و حسابش را با این کشور تسویه کند.

ایالات متحده، فرانسه و حتی انگلستان، که به حمایت از جهان ترک معروف است، تجاوز باکو به ارمنستان را محکوم کرده و خواهان عقب کشیدن نیروهای آذربایجان از خاک کشور همسایه شدند. اتحادیه اروپا نیز تجاوز ارتش علی اف را محکوم و معامله گازی با این کشور را دلیلی برای چشم بستن بر جنایات جنگی و نقض فاحش حقوق بشر توسط رژیم باکو ندانست.

در مقابل، هیچ واکنشی از جانب روسیه، این “باصطلاح متحد نظامی ارمنستان” صورت نگرفت و صحبتی دایر بر محکوم کردن تجاوز آشکار شنیده نشد، بلکه مثل همیشه هر دو طرف به طور مساوی مورد خطاب قرار گرفته و با تحریف واقعه، موضوع به یک اختلاف مرزی قلمداد و پیشنهاد میانجی گری توسط مسکو داده شد.

حتی ظاهر شدن تصویر کشتار وحشیانه اسرای جنگی ارمنی توسط نظامیان آذربایجان در رسانه‌های اجتماعی، واکنشی از جاتنب روسیه بر نیانگیخت.

عدم مداخله روسیه و پیمان امنیت و دفاع جمعی، که ارمنستان عضو آنست، در مساله تجاوز آشکار باکو به ارمنستان، به احساسات ضد روسی در ارمنستان دامن زد و نداهای ضرورت خروج از پیمان دفاعی یادشده در میان مردم عادی و جامعه سیاسی ارمنستان بلندتر شد.

بیانیه پراگ در باره شناسایی متقابل تمامیت ارضی طرفین

سپس، با میانجی گری سازمان امنیت و همکاری اروپا و مدیریت فرانسه، در ششم اکتبر جاری نشست چهارجانبه ای در پراگ، پایتخت جمهوری چک برگزار شد و آذربایجان و ارمنستان بیانیه ای مبنی بر به رسمیت شناختن تمامیت ارضی یکدیگر و تعهد به منشور ملل متحد و اعلامیه آلماتی مورخ دسامبر ۱۹۹۱ (توسط جمهوری‌های پسا-شوروی در باره شناسایی مرزهای یکدیگر) صادر کردند.

هم چنین موافقت شد که یک هیات غیرنظامی اروپایی به مدت دو ماه به مرز آذربایجان و ارمنستان برای بازرسی اوضاع و “ایجاد اعتماد و کمک به کمیسیونهای تحدید مرزها” اعزام گردد. این هیات که مشتمل بر حدود ۴۰ ناظر و کارشناس است به ارمنستان رسیده و کار خود را شروع کرده است.

در بیانیه صحبتی از مساله قره باغ نشده و دولت پاشینیان بر این اساس عمل کرده است که فعلا باید موقعیت باثباتی برای ارمنستان به وجودآورد و بعد به مساله قره باغ پرداخت، زیرا “بدتر، بدتر از بد می‌تواند باشد”.

علی اف، اما هم چنان در موقعیتهای مختلف با زبان زور سخن می‌گوید. از جمله در کنفرانس روسای جمهوری‌های همسود پسا-شوروی در آستانا، پایتخت قزاقستان در اواسط اکتبر جاری، در پاسخ به اظهارات پاشینیان در رابطه با حمله تحریک نشده آذربایجان به ارمنستان و ارتکاب جنایات جنگی توسط ارتش علی اف، اتهامات بی اساسی را علیه ارمنستان، از جمله کار گذاشتن مین در مرزهای دو کشور (!) توسط ارمنستان، مطرح کرد و اظهار داشت “… ما صبوریم، اما صبر ما نامحدود نیست”!.

تا همین اواخر، دولتهای متوالی ارمنستان، حتی دولت پاشینیان، و مردم ارمنستان به طور کلی برای امنیت خارجی خود چشم به همسایه شمالی خود روسیه داشتند. در این راستا، در طول دهه‌ها موافقت نامه‌های متعدد سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی و غیره با این کشور منعقد شده و روسیه متحد استراتژیک ارمنستان به شمار می‌رفت. ارمنستان نیز به عنوان شریک قابل اطمینان، جاپای مهم، در واقع مطمئن ترین چاپا برای روسیه در قفقاز محسوب می‌شد و بر این اساس در سازمانها و مراجع بین المللی (اکثرا خلاف میل خود) به نفع متحد راهبردی اش رای می‌داد. بعد از “انقلاب مخملی” سال ۲۰۲۰  و به دست گرفتن قدرت توسط پاشینیان و تیم کم تجربه اش و به ویژه پس از جنگ ۴۴ روزه و رویکرد انفعالی روسیه و آشکار شدن زد و بندهای پشت پرده پوتین با ترکیه، این ذهنیت دستخوش تحول عمده ای شده  و ارمنستان به حق در جستجوی شرکای تازه ای برآمده است.

علی رغم همه فعالیتهای دیپلماتیک و توافق نامه‌های امضا شده، آذربایجان به احتمال قریب به یقین به حملات خود علیه ارمنستان ادامه خواهد داد، کما اینکه حمله غافلگیرانه ۱۳ سپتامبر که منجر به کشته شدن صدها نفر از طرفین منازعه گردید کمتر از دو هفته پس از نشست سران دو کشور به میانجی گری اتحادیه اروپا در بروکسل صورت گرفت.

علی اف نسل جوان آذربایجان را با تزریق نفرت علیه ارمنیان شستشوی مغزی داده و این تصور اهریمنی را در آنها بوجود آورده که آنها با حمله به ارمنستان در واقع “سرزمین اجدادی” خود را آزاد می‌سازند. دولت ارمنستان باید در زمینه افشاگری و آگاهی رسانی در سطح بین المللی خیلی بیشتر از این بکوشد و به این توافق‌های غیر مطمئن امید نبندد.

ترکیه اکنون به نیابت آذربایجان نقشه محو ارمنستان را پیش می‌برد. ترکیه خود اکنون تحت فشار ایالات متحده، متحدش در ناتو، برای عادی کردن روابطش با ارمنستان است و از اقدامات آشکارا خصمانه علیه همسایه شرقی خود پرهیز می‌کند. اما این عادی سازی را به عادی سازی روابط با آذربایجان مرتبط می‌کند، که این خود مساله ساز است، زیرا آذربایجان طی دوره پس از جنگ ۴۴ روزه نشان داده است که خواهان صلح با ارمنستان نیست و مساله اش مساله قره باغ هم نیست، بلکه آشکارا در پی تصرف هرچه بیشتر خاک ارمنستان تا قطع ارتباط زمینی با ایران و گشودن دالان باصطلاح زنگه زور میان ترکیه و ترک زبانان شرق است.

بنابراین، ارمنستان حق دارد هنگامی‌که همسایگانش با سکوت و با خالی کردن پشت او خصم وی را تشجیع و بی پرواتر می‌کنند، از هر جایی که بتواند کمک بگیرد. مساله در اینجا تنازع بقاست.

رسیدن به برابری نظامی با آذربایجان باید در دستور کار  دولت باشد. این تنها عامل مهمی‌است که باکو را از فکر تعرض جدید و اجرای طرحهای نسل کشانه در خاک کشور همسایه باز خواهد داشت.

گزینه‌های تامین امنیت خارجی
 جمهوری اسلامی ایران

در صورتی که حکومتی مردمی‌و ملی گرا بر ایران حاکم بود، حکومتی که از جمله منافع راهبردی کشور در قفقاز جنوبی را مد نظر داشت و از آن حراست می‌کرد، ایران می‌توانست بهترین گزینه برای ارمنستان باشد. اما جمهوری اسلامی با آن ایدئولوژی به غایت واپس گرایانه ولایت فقیه که نتیجه عملی آن سیاست تنش آفرینی در سطح منطقه و جهان و خصومت با غرب و به بار آوردن تحریمهای متعدد و سنگین بر ای کشور و مردم بوده است، نمی‌تواند چنین نقشی را ایفا کند، مضافا بر اینکه این حکومت اکنون توسط مردم خود به چالش کشیده شده است.

البته، مواضع جمهوری اسلامی نسبت به مناقشات میان دو همسایه شمالی اکنون نسبت به زمان شروع جنگ ۴۴ روزه تا حدی تغییر کرده و زمامداران ج. ا. اکنون خطر را نزدیک می‌بینند. به همین جهت، اکنون سپاه پاسداران مانوورهای متعددی را در طول مرزهای ایران- آذربایجان و ارمنستان ترتیب می‌دهد. پیش از آن، آقای رییسی در کنفرانس شانگهای در ۱۷ سپتامبر گذشته،که اردوغان هم در آن حضور داشت، صریحا به وی یادآوری کرد که با هرگونه تغییر مرز تاریخی ایران و ارمنستان مخالف است. طرحها و سناریوهای تازه ای در رسانه‌ها حول همکاری نظامی ج. ا. و ارمنستان مطرح می‌شود. حتی سناریوی دعوت از ارتش یا سپاه برای ورود به منطقه سیونیک برای خنثی کردن پیشروی ارتش باکو ترسیم می‌شود.

افتتاح سرکنسولگری ایران در قاپان (مرکز استان جنوبی سیونیک) از نظر ناظران سیاسی ارمنستان عمل سبمولیکی خطاب به باکو و آنکارا برای برحذر داشتن آنها از ماجراجویی‌های تازه در منطقه قلمداد شده است.

به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی در صدد است گافهایی را که در ابتدای شروع مخاصمات مرتکب شد جبران کند . معمولا در مخاصماتی که به تراژدی‌های بزرگ منجر می‌شود، طرفهای ثالثی نیز  که سکوت اختیار  می‌کنند یا خود را به کوچه علی چپ می‌زنند تقصیر کمتری متوجه آنها نیست. غفلت و قصور مقامات جمهوری اسلامی در پاسداری بموقع از منافع راهبردی خود در منطقه و پیش گیری از بروز فاجعه کنونی، زمانی که ترکیه صدهها و بلکه هزاران نیروی تکفیری را برای کمک به هم پیمانش، علی اف به منطقه و به در گوش جمهوری اسلامی منتقل می‌کرد – که جنایات فجیعی را در حق نظامیان و غیر نظامیان ارمنی مرتکب شدند و سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی فقط به اظهار اینکه “ما مخالف سر بریدن هستیم …” اکتفا می‌نمود، در حالی که قبلا اعلام می‌شد که تکفیری‌ها را “در همان لانه خود در  ۵۰۰کیلومتری مرزهایمان به هلاکت می‌رسانیم”، زمانی که دیپلمات بلند پایه جمهوری اسلامی (عراقچی) به عنوان میانجی به دو کشور همسایه شمالی می‌رفت تا صلح میان آنها برقرار سازد و در شرفیابی نزد دیکتاتور باکو با زیر پا گذاشتن همه اصول بیطرفی “آزادسازی اراضی از دست اشغالگران” را به وی تبریک می‌گفت، اینها همه حرکتها و پیامهایی بود که طرف متجاوز را بی پرواتر و افسار گسیخته تر  و ارمنستان، یعنی عمق استراتژیک ایران، را تنها می‌گذاشت.

باری، این همه ندانم کاری به آنجا منتهی شد که مسیر جنگ از ابتدا با انعطاف ناپذیر شدن باکو و انکارا و نقض مکرر آتش بسهای اعلام شده به زیان ارمنستان پیش رفت و مناطق همجوار مرز ایران که در کنترل ارمنیان بود تحت سلطه آذربایجان در آمد و عرصه جولان متحدش اسراییل شد.

در رابطه با اعتراضات عمومی‌فعلی در ایران، گرچه دولت ارمنستان، به دلیل محدودیتهایی که دارد، ناچار از حفظ ظاهر و حفظ روابط حسنه با همسایه جنوبی خود (بخوان جمهوری اسلامی) است، اما جامعه سیاسی ارمنستان، سوای احساسات ناشی از پیوندهای تاریخی با ملت و مردم ایران، دورنمای امیدبخشی را در جنبش اعتراضی ایرانیان از منظر روی کار آمدن قدرتی جدید که روابط عادی با جهان خارج و لذا عاری از تحریمها خواهد داشت، می‌بینند و از آن استقبال می‌کنند. یک ایران مردمسالار و با ثبات، نه تنها برای ارمنستان بلکه برای کل منطقه عامل تعادل و توازن قوا و ثبات و آرامش می‌تواند باشد.

گزینه روسی

روسیه گرفتار جنگ کثیفی در اوکراین است که خود برای خودش ایجاد کرده است. نشانه‌های زیادی از روند منازعه حاکی از باخت پوتین در این قمار خطرناک به چشم می‌خورد.

بعلاوه، نظام حکومتی و کشور روسیه خود کشور نمونه و مطلوبی برای ائتلاف و اتحاد به شمار نمی‌رود.

مهمتر ار همه رویکرد انفعالی روسیه در مناقشه میان ارمنستان و آذربایجان و اهمیت یافتن روابط وی با آنکارا و باکو به بهای روابط با ارمنستان است، که همان طور که پیشتر گفته شد بازخوردهای بسیار منفی در دولت و مردم ارمنستان داشته است.

از جنگ ۴۴ روزه گرفته تا امروز، در ارمنستان راجع به خروج از پیمان امنیت و دفاع جمعی (به سرکردگی روسیه) زیاد صحبت می‌شود، زیرا عضویت در این مجموعه هیچ ارزش اضافی برای ارمنستان نداشته و به عکس، تقریبا همه کشورهای عضو آن با آذربایجان، خصم ارمنستان، دارای روابط دوستانه و بسیار نزدیک هستند. اینها هیچ گاه حاضر نیستند تجاوز باکو به ارمنستان، یعنی عضو و متحدشان در این پیمان، را محکوم کنند. عضویت در این اتحادیه، حتی دست و بال ارمنستان برای دریافت سلاح از منابع دیگر، مثلا غرب، را محدود می‌سازد، در حالی که ارمنستان نیاز به سلاحهای پیشرفته برای مقابله با تجاوزات مداوم آذربایجان دارد.

با وجود این، روسیه حساسیت زیادی نسبت به موضع گیری ارمنستان نشان می‌دهد و هرگونه حرکت این کشور در  جستجوی منابع جدید برای تامین سلاح و تضمین امنیتش را با سوء ظن می‌نگرد و واکنش حسادت آمیز نشان می‌دهد. در این رابطه جالب است گفته شود که تاجیکستان نیز قصد خروج از پیمان دفاعی را دارد، اما کسی توجهی به آن نمی‌کند و اهمیتی به آن نمی‌دهد.

به همین جهت، پاره ای از ناظران و کارشناسان سیاسی ارمنستان بر این نظرند که ضمن اینک ارمنستان باید به جستجوی شرکای تازه ادامه دهد و از فرصت و امکان گرفتن کمک از غرب، هند یا هر قدرت دیگر استفاده کند، در عین حال، لازم است از اقدامات آشکارا خصمانه علیه روسیه احتراز کند تا این کشور را به واکنش‌های کین توزانه وادار نکند. مثلا، به جای خروج ناگهانی از پیمان دفاعی، عضویتش را در آن معلق سازد. این هشداری خواهد بود به روسیه و سایر اعضای پیمان که رویکردشان را نسبت به مناقشه آذربایجان و ارمنستان تغییر دهند، چیزی که کمتر انتظارش می‌رود، اما به هر حال روندی تدریجی برای خروج بدون هیاهوی ارمنستان از آن پیمان ضمن جستجوی شرکای تازه به وجود می‌آورد.

به هر جهت، اکنون زمان آن رسیده که ارمنستان راه خود را، ولو پر سنگلاخ، پیدا کند و به هر ترتیبی شده خود را قوی سازد (چه خوش گفت گلشن روانشاد: برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی  که در نظام طبیعت ضعیف پامال است).

گزینه غرب (اتحادیه اروپا، فرانسه، ایالات متحده)

در یکی دو سال اخیر غرب و به ویژه فرانسه و ایالات متحده توجه روز افزونی به منطقه و خصوصا به مناقشه باکو و ایروان نشان داده اند.

امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه اخیرا، طی یک مصاحبه تلویزیونی صریحا باکو را متهم به تجاوز علیه کشور همسایه کرد و از او خواست نیروهایش را به مبداء حرکت خود برگرداند. ماکرون اظهار داشت:

“فرانسه اینجا حضور دارد و به عنوان یک قدرت واسطه عمل می‌کند. ما ارامنه را رها نخواهیم کرد.

فرانسه گاز آذربایجان را نمی‌خرد … من در مقابل همه هموطنانمان می‌گویم که ارزش‌ها و اصول ما را با گاز یا نفت نمی‌توان خرید.

هم چنین، اظهارات سفیر امریکا در ارمنستان نیز قابل توجه است که گفته بود ایالات متحده متعهد به حفظ آرامش و ثبات در منطقه قفقاز است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده، به نوبه خود به علی اف هشدار داد که در صورت حمله مجدد به ارمنستان کشورش مشمول تحریمها خواهد شد.

این توجه، البته هدف بیرون رانده روسیه و خنثی کردن نفوذ وی در قفقاز جنوبی را هم دنبال می‌کند و صد البته به مذاق روسیه و نیز جمهوری اسلامی خوش نمی‌آید.

پیشتر روسیه از اقدام سازمان امنیت و همکاری اروپا در اعزام ناظر به منطقه انتقاد کرده و آنرا دخالت در روند مذاکرات میان آذربایجان و ارمنستان دانسته بود

لکن، روسیه به کنار، جمهوری اسلامی و غرب در مساله سیونیک و رد و نفی دالان کذایی “زنگه زور” مواضع مشترک و همانندی دارند. قابل توجه است که جمهوری اسلامی نسبت به سفر پلوسی، رییس مجلس نمایندگان امریکا  به ارمنستان واکنش حادی نشان نداد. ظاهرا مراجع جمهوری اسلامی متوجه شده اند که اگر خود نسبت به منافع راهبردی خود و حفظ عمق استراتژیک خود غفلت می‌کنند، خواه ناخواه دیگران جای او را خواهند گرفت.

گزینه هند

هند نیز یکی از قدرتهایی است که علاقمند به حضور در منطقه، ولو عمدتا به دلایل اقتصادی است. راه ترانزیتی -بازرگانی چاه بهار از جنوب ایران به دریای سیاه از طریق منطقه مقری در ارمنستان گزینه جالبی برای هند جهت ارتباط زمینی با اروپا به شمار می‌رود و بعلاوه، مورد علاقه جمهوری اسلامی هم هست. لکن، علاقمندی هند به حضور در منطقه اکنون حوزه‌های امنیتی و نظامی را هم در بر گرفته است.

اخیرا دو کشور ارمنستان و هند موافقت نامه خرید سلاح و تجهیزات پیشرفته به قیمت ۲۵۰ ملیون دلار منعقد ساخته اند. گفته می‌شود که این قدرت جهانی تازه دارای تولیدات تسلیحاتی بسیار وسیع و متنوع است که از نظر کیفیت و مرغوبیت با سلاحهای غربی برابری می‌کند و از لحاظ قیمت نیز مناسبتر است.

مزیت ارتباط با هند در این است که انتظار  نمی‌رود تعمیق روابط و تهیه سلاح از این کشور با مخالفت جدی هیچ یک از قدرتهای جهانی و یا جمهوری اسلامی مواجه شود.

تقارن مواضع و منافع جمهوری اسلامی (ایران) و غرب در منطقه سیونیک

ارمنستان به دلیل موقعیت ژیوپولتیک ویژه اش محل تقاطع منافع قدرتهای منطقه ای و جهانی از جمله غرب و ایران است. ارمنستان به طور جداگانه با هر دو کشور ایران و امریکا دارای روابط حسنه است. هر دو قدرت، یکی منطقه ای و دیگری جهانی، به دلایل و انگیزه‌های مختلف با طرح کذایی “دالان زنگه زور” مخالفت می‌کنند و خواهان حفظ مرز مشترک ایران و ارمنستان هستند.

از طرفی، منافع راهبردی ایران و روسیه، علی رغم مخالفت مشترک با نفوذ غرب، در منطقه با هم همخوانی ندارد. روسیه تردیدی در قربانی کردن ارمنستان برای منافع تصوری اش با ترکیه و آذربایجان به خود راه نمی‌دهد. زمامداران جمهوری اسلامی اما، اکنون دریافته اند که تضعیف ارمنستان به سود منافع دراز مدت کشورشان نیست. به همین جهت، در هفته‌های اخیر تکاپوی دیپلماتیک بیشتری در روابط دو کشور دیده می‌شود. هم اکنون، آقای عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان همرا با هیاتی در ارمنستان به سر می‌برد و رزمایشهای سپاه در امتداد مرز آذربایجان وارد مرحله تازه ای شده است.

از طرف دیگر، اتحادیه اروپا، فرانسه و ایالات متحده نیز طرحهایی برای گسترش نفوذ خود در منطقه دارند و ارمنستان را یک شریک بالقوه برای این طرحها به حساب می‌آورند. در حال حاضر، البته هم اهنگی و تقارنی میان سیاستهای جمهوری اسلامی و قدرتهای یاد شده غربی در منطقه وجود ندارد. اما این نفع و مصلحت مشترک می‌تواند به تدریج پررنگ تر شود و حتی به ذوب شدن یخ میان ایران و امریکا کمک کند. ارمنستان با این چالش بزرگ روبروست که سیاست خارجی خود را به ترتیبی تنظیم کند که اولا، قربانی اختلافها و تضادهای ج. ا. و امریکا نشود و ثانیا، بکوشد طرحها و مواضع ایران و غرب در منطقه به شکل متقارنی به همدیگر نزدیک و هم آهنگ شوند و چه بسا موقعیت و بهانه ای برای خاتمه یا کاهش دشمنی و خصومت میان آنها، حد اقل در این منطقه، به وجود آید.

*از علی اکبر آزادی متخلص به «گلشن»

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است