ارتجاع جنسیتی دولت ها و وظیفه سازمان ملل متحد :فرهنگ قاسمی


به مناسبت هشت مارس
هر سال زنان و مردان برابری خواه به استقبال بزرگداشت هشت مارس می روند و در این روز برابری حقوق زن و مرد را در جوامع انسانی خواستار میشوند. همینطور ومتاسفانه، در مقابل این حرکت هرسال به مناسبت هشت مارس، اصولگرایان دینی ازهر قماش در راس آن مسلمانان افراطی درهمین روزها یا زبان برمی بندند و هیچ نمی گویند یا دهان باز میکنند و جهانیان را به رسومات وقوانین عقب مانده دعوت می کنند. نظام جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت ترکیه هر دواز این فقره هستند.
تلاش های گروه نخست تحسین آمیز وامیدوار کننده، مواضع بخش دوم تاسف آمیز و ضد اتسانی است. زنان و مردان آگاه بایستی از اولی حمایت کرده و به جنگ دومی برخیزند؛ زیرا در برابر ارتجاع جنسیتی سکوت خلاف اخلاق است وبه هیچ دلیل وعلتی جائز نیست.
نباید فراموش کرد که روز جهانی زن یادآور دستاوردهای پر رنج و تلاشی است که زنان طی قرن گذشته برای رسیدن به موقعیت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برابر در جامعه داشته‌اند. برای همین این روز به عنوان نماد برابرى زن و مرد جهانشمول شده ودر بسیاری از ملل جهان روز تعطیل به حساب آمده وفرصتی همگانى و جهانی برای تجلیل از زنان برابری‌خواه و فعال در زمینه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی است.جنبش زنان، که از دل جنبش کارگری بیرون آمد، در ابتدا روز جهانی زنان کارگر نام داشت. اما با گسترش جنبش زنان برای به‌ دست آوردن حقوق مساوی با مردان، به روز جهانی زن تغییر نام داد. بخش زنان سازمان ملل متحد، به همین مناسبت تاریخچه مختصری از تغییرات این روز را طی یک قرن گذشته منتشر کرده است.
تجاوز به حقوق زنان در واقع همان تجاوز به حقوق بشر است. عادات و مناسبات قبیله‌ای ورفتار مردسالاری موجود در طوایف عقب‌ مانده در طول زمان، روابطی را به وجود آورده اند که در اثر آن اصل برابری حقوق زن و مرد اکثراً رعایت نشده و در برخی از قوانین عقب‌مانده و مذاهب از جمله در دین اسلام زنان مورد ستم و نابرابری قرار می‌گیرند. به همین دلیل باید روز جهانی زن را ارج گذارد و یادآور شد که علیرغم همه کوشش‌ها و قوانینی که در دنیای مدرن برای برابری حقوق زن و مرد به عمل آمده اما هنوزنابرابری و تجاوز به حقوق زنان ادامه دارد .
یکی از کسانیکه با افکار بدوی خود با برابری زن و مرد مخالفت می کند رجب اردوغان است “وی در مورد زنان از نگرش سنتی دفاع میکند و میگوید و معتقد است : ” برابری زن و مرد غیرطبیعی است”؛” فمینیست‌ها جایی در دین و تمدن ما ندارند”؛ با سقط جنین مخالف وآن راجنایت علیه بشریت می‌داند …
در ایران با وجود این که دین ورسومات مذهبی با فرهنگ سنتی و عوامانه مردم گره خورده است؛ اما ملاحظه میشود که رشد جنبش اجتماعی جامعه از رشد جنبش ها زنان جدا نیست؛ چرا که زنان در برابر وضعیت خفقان راه های مبارزات خود را با شرائط تطبیق داده اند و در ۳۷ سال اخیر نقش غیر قابل انکاری در مبارزات اجتماعی ایفا کرده اند. بطوریکه امروزهویت جنبش زنان ایران ازچهارخصلت برجسته زیرین برخوردار شده است:
۱٫ دامنه مطالبات و خواست های زنان در ردیف سطح مطالبات وخواست های جهانی قرار گرفته و خواستار برجیدن عرف ها و سنت های مرسوم در رسوبات عقب مانده جامعه شده است.
۲٫ بخش بزرگی از جامعه این مطالبات و خواست های را درک کرده و با جنبش زنان همراهی می کند. ‏
۳٫ جنبش زنان در مقابل اعمال ارتجاعی رژیم به شیوه های گونانون عکس العمل فوری نشان میدهد و در مواردی علیرغم همه سختی ها آن را به عقب نشینی وادار کرده و همچون چریکی پیر، زخم خورده و سختی کشیده، اما هوشیار، مصمم واستوار ایستاده است ودر برابر بربریت از حقوق خود دفاع می کند.
۴٫ منشا جنبش زنان علاوه بر حقوق فردی و اجتماعی برابر، حقوق برابر اقتصادی نیز بوده وجنبش زنان ایران به درستی آگاه است که این حق اوکماکان زیرپا گذاشته می شود. این خصلت جنبش زنان ایران اخیرا بطور رسمی توسط سازمان ملل متحد در سطح جهانی مورد تائید قرار گرفته است “صدو پنجاه‌ ونه سال بعد از آن‌که زنان کارگر نیویورکی در اعتراض به دستمزد نابرابر برای کار یکسان و ساعات کار طولانی، مشت‌های گره‌ کرده‌ خود را بالا بردند و فریاد زدند، هنوز «نابرابری اقتصادی» از مهم‌ترین، ریشه‌ای ترین و جدی‌ترین مشکلات گریبان‌گیر زنان جهان است”.
می بینیم که متأسفانه تجاوز به حقوق زنان دامنه گسترده ای دارد و امروز به‌عنوان یک مسئله جهانی مطرح است. براساس آمار سازمان ملل ۷۰% از زنان در دوران زندگی خود مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار گرفته‌اند. گزارش جهانی «شکاف جنسیتی» در سال ۲۰۱۵ نشان می‌دهد که حتی در ایسلند، نروژ و فنلاند که به‌ ترتیب بهترین کشورهای جهان از نظر «برابری جنسیتی» محسوب می‌شوند، برابری کامل محقق نشده و نا برابری اقتصادی میان زنان و مردان وجود دارد. ایران دراین بررسی آماری، در میان ۱۴۵ کشور در جایگاه ۱۴۱ قراردارد. امکانات و دسترسی زنان ایران به فرصت‌های شغلی، توان‌مندی سیاسی، خدمات بهداشتی و آموزشی با مردان فاصله‌ی بسیار دارد و وابستگی اقتصادی زنان به مردان، یک معضل عریان و فراگیر است.
تا وقتیکه نرخ مشارکت اقتصادی زنان ایرانی% ۱۳ بماند در این وضعیت بهبودی حاصل نخواهد شد. مسولان رژیم خود اقرار میکنند به‌ خاطر نبود مقررات ونظارت بر عمل‌ کرد کارفرما در محیط‌های کاری، زنان شاغل با شرایط سختی از نبود بیمه، برخورداری از درآمد کمتر برای کار برابر، پایین بودن شرایط ایمنی کار و فضای ناسالم مناسبات روزمره مواجه‌اند.
تازمانیکه تعداد شاغلین زن افزایش پیدا نکند این نا برابری ادامه دار، در گزارش “بانک جهانی” در سال ۲۰۱۶ اعلام شده که فقط ۱۷% از نیروی کار شاغل در ایران زن هستند.
تا زمانیکه ترکیب “رجل سیاسی” در قوانین ایران وجود داشته باشد برای زن حقی نمی توان در نظر گرفت. عدم رعایت برابری حقوق زن و مرد چیزی غیر از تبعیض از نظر حقوقی وعینی بین احاد مردم نیست. مبادرت به این امر وعدم مبارزه با آن نشاندهنده آشکارعدم رشد اصل برابری در روند متعادل جامعه می‌باشد.
تا زمانیکه افرادی مانند نادر قاضی‌ پورنماینده ارومیه، می گوید “مجلس جای زنان نیست؛ جای مرد‌ان است” و “مجلس جای سوسول بازی نیست به مجلس مرد بفرستید” و تازمانیکه این رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار است حقوق زنان پایمال خواهد شد و وظیفه ما مبارزه علیه این تجاوزات است؛ زیرا تجاوزعلیه حقوق زنان باعث عواقب سنگینی در جامعه می‌ شود و راه رشد و توسعه مانند: از بین بردن فقر و بیچارگی و مبارزه علیه بیماری های جنسی را سد می‌کند و نمی‌گذارد صلح و امنیت در جامعه برقرار گردد.
مبارزه علیه تجاوز به حقوق زنان امری ناممکن نیست. پیش گیری آن حتی اگر دشوار و مخاطره آمیز باشد امکان پذیر واقدامی اساسی ولازم در جامعه ها محسوب می شود. یکی از شیوه های مبارزه با این عمل ناشایست اطلاع ‌رسانی است. سازمان ملل متحد موظف است از این اطلاعات برای رفع تبعیضات استفاده و دخالت کرده ودولت های متجاوز به این حقوق را به مجازات‌های سنگین محکوم کند.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است