درباره سیاست های اتحادیه اروپا در قبال لیبی : علی سرداری


shahre-makhroubeرسانه های اروپا در قبال لیبی احساس گناه می کنند و اتحادیه اروپا را در این زمینه مقصر می دانند که نظام “معمر القذافی” را سرنگون ساخته، اما ثبات سیاسی و یا امنیتی لیبی را تامین نکرده‌است.
این در حالی است که به خاطر فعالیت گروه های سلفی جهادی در لیبی، مهاجرت غیر قانونی از خاک این کشور به قاره اروپا و همچنین احتمال کاهش شدید صادرات نفت و گاز به برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا از قبیل ایتالیا در نتیجه تسلط شبه نظامیان مسلح بر بندرها و میدان های صادرات نفت و گاز لیبی، وضعیت این کشور را به تهدیدی علیه کشورهای اروپایی تبدیل گردیده است:
در واقع رسانه های غربی، برخی کشورهای بزرگ شرکت کننده در کمک به انقلابیون لیبی جهت سرنگونی نظام “معمر القذافی” را به بی توجهی به این کشور و رها کردن آن به حال خودش، متهم می کنند، کار به جایی رسید که حتی روزنامه فرانسوی “لوموند” در صفحه نخست شماره روز ۱۹ مارس گذشته خود با به کار بردن تیتر “لیبی، کشوری که همه آن را رها کرده اند”، به آن دسته از کشورهایی اشاره داشت که در سرنگونی نظام “معمر القذافی” مشارکت داشته، اما پس از آن، هرج و مرج بی سابقه در لیبی را به نظاره نشستند.
در همین حال، بخش آلمانی پایگاه اینترنتی “انترنیشنال بزنس نیوز” در مقاله ای که روز ۱۸ مارس گذشته تحت عنوان “لیبی، کشوری در هم شکسته پس از سه سال از انقلاب” منتشر کرد، نتیجه دخالت نیروهای غربی در لیبی را مورد انتقاد قرار داد، چرا که لیبی کنونی بهتر از لیبی دوران رهبری “معمر القذافی” به نظر نمی رسد.
در ماه آوریل گذشته نیز، “کاترین آشتون”، مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا طی دیداری با هیئت لیبیایی شرکت کننده در نشست سران کشورهای عضو اتحادیه های اروپا و آفریقا در شهر “بروکسل”، پایتخت بلژیک، اظهار داشت: وضعیت لیبی باعث وحشت و ترس می شود.
بنا بر گزارش خبرگزاری ایتالیایی “آکی”، “کاترین آشتون” قصد دارد در آینده نزدیک نماینده ویژه خود در لیبی را معرفی کند تا با این کار، مشارکت اتحادیه اروپا در اداره مرحله کنونی لیبی را افزایش دهد.
به نظر می رسد که نقش نماینده ویژه مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا در لیبی سیاسی خواهد بود، تا او بتواند با تمامی بازیگران اصلی لیبی از احزاب سیاسی گرفته تا فرماندهان گروه های شبه نظامی و رهبران قبایل محلی ارتباط برقرار کرده و گزارش های دوره‌ای به وزرای امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا بدهد.
بنابراین برخی بر این نظرند که نقش نماینده ویژه “کاترین آشتون” در لیبی اطلاعاتی خواهد بود، اینها سخت در اشتباه هستند، چرا که لیبی کشوری باز در برابر تمامی سرویس های اطلاعاتی منطقه‌ای و بین المللی است و در نتیجه، نماینده ویژه مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا نیازی به ایفای نقش اطلاعاتی در این کشور ندارد.
از سوی دیگر، مسئله مبارزه با تروریسم همچنان نگرانی مشترک کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا است و در همین جهت،هدف آنها درلیبی این است که در جهت اولویت بزرگ خود که همان تامین امنیت اسرائیل است قدم بر دارند، تا از رسیدن سلاح های موجود در لیبی به دست جنبش های مقاومت اسلامی ،حماس و جهاد اسلامی فلسطین در نوار “غزه” از طریق خاک مصر، جلوگیری کنند، به ویژه آنکه پس از پیروزی انقلاب های مصر و لیبی، امنیت مرزهای میان دو کشور از بین رفته و ساکنان مناطق مرزی می توانند از راه های بیابانی، سلاح های سبک و نیمه سنگین را به طور قاچاق به آنجا برسانند.
علاوه بر این، مسئله گسترش تروریسم در کشورهای واقع در شمال قاره آفریقا و نفوذ آن به مناطق مرکزی این قاره، بر کشورهای بزرگ درگیر این مسئله و به ویژه آمریکا،فشار زیادی وارد می‌کند.
با این حال، با توجه به کاهش نقش آفرینی آمریکا در سراسر جهان، انتظار نمی رود دولت “باراک اوباما”، رئیس جمهوری این کشور چشم انداز راهبردی واضحی در مورد لیبی اراء نماید، حتا از برخی منابع آگاه نقل شده که آمریکا، اتحادیه اروپا را مامور کمک به لیبی جهت دستیابی به ثبات کرده، اقدامی که از نظر تاریخی، شبیه دست کشیدن فرانسه و بریتانیا (دو قدرت بزرگ وقت جهان) از نقش خود در منطقه “خاور میانه” به نفع آمریکا پس از جنگ جهانی دوم می باشد.
با توجه به این که، آمریکا اعتماد زیادی به ایتالیا به عنوان هم پیمان و شریک راهبردی لیبی دارد، ایتالیا از طریق بزرگ ترین شرکت صنعتی خود یعنی شرکت دولتی “انی” که یکی از بزرگ ترین شرکت های فعال در زمینه تولید نفت و گاز، پتروشیمی، توسعه میدان های نفتی و ارائه خدمات مهندسی در قاره اروپا و جهان می باشد، در لیبی نفوذ کرده است.
در همین راستا منابع آگاه همچنین نقل کرده اند که وزارت امور خارجه آمریکا به اطلاع مسئولان تونس رسانده که قصد دخالت در امور داخلی این کشور را ندارد و برای دولت آمریکا مهم نیست که نظام سیاسی در تونس دیکتاتوری و یا خودکامه باشد، بلکه تنها چیزی که برای “واشنگتن” اهمیت دارد این است که دولت های پیاپی در تونس، به مبارزه با تروریسم بپردازند.
اما از سوی دیگر، به نظر نمی رسد که اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان، توانایی ارائه کمک قابل توجهی به لیبی را داشته باشد، چرا که این اتحادیه با دشواریهای اقتصادی جدی دست و پنجه نرم می کند که همین موضوع باعث شده توانایی های سیاسی و نظامی آن را کاهش دهد.
بدون شک اتحادیه اروپا تمایلی به روی کار آمدن اسلام گرایان در لیبی ندارد و امیدوار است شرکای خود در این کشور، از طبقه بازرگانان و سرمایه دارانی باشند که اخلاق لیبرالیستی و سرمایه داری را به عنوان رویکرد سیاسی و اقتصادی در پیش گرفته و تا حد زیادی از منافع این اتحادیه در لیبی حمایت می کنند، کشوری که نخبگان آن در هیچ دوره ای چنین اخلاقی را نشناخته و در پیش نگرفته اند.
دست کم در شرایط کنونی اتحادیه اروپا در برابر جرات “ولادیمیر پوتین”، رئیس جمهوری روسیه بهت زده‌است، فردی که بر این باور است که کشورش جایگاه خود در لیبی را برای آمریکا، فرانسه، بریتانیا و تا حد کمتری آلمان، خالی کرده و در نتیجه اروپایی های متکبر و مغرور نباید در اوکراین به عنوان زمین راهبردی روسیه، بازی کنند.
این در حالی است که به نظر نمی رسد رویکردهای سیاسی دارای ویژگی‌های تنبیهی باشند. به طوری که اتحادیه اروپا در حال حاضر نمی تواند با استفاده از چنین ویژگی‌هایی، روسیه را از سیاست های خود بازدارد، چرا که برگه های پراکنده میان دو طرف در سوریه، ایران، اوکراین، لیبی، عراق و لبنان به هیچ یک از آنها اجازه نمی دهد تنها پیروز نبرد باشند.
وضعیت کنونی میان اتحادیه اروپا و روسیه شبیه یک “موافقتنامه سایکس پیکو”ی غیر علنی است و به جای مذاکرات، جنگ های خسته کننده، اقتصاد خسته و عدم توانایی دو طرف در تحمل عواقب و پیامدهای اقدام نظامی، آن را تحمیل می کند.
این در حالی است که کشورهای بزرگ عضو اتحادیه اروپا نیز دارای سیاست های متفاوتی در قبال لیبی هستند که این سیاست ها، جزئی و متضاد بوده، چرا که هر کدام از کشورهای عضو این اتحادیه تمام توان خود را به کار گرفته تا به بیشترین دستاوردهای ممکن دست یابند.
در همین راستا، فرانسه لیبی را دروازه اصلی خود برای ورود به قاره آفریقا دانسته و در تلاش است تا از میراث پیشین “معمر القذافی” در قاره سیاه و سرمایه گذاری های هنگفت لیبی در این قاره در دوران زمامداری وی، نهایت بهره را ببرد، این در حالی است که فرانسه پیشتر جنوب لیبیای کنونی را در اشغال داشته و با اسرار و راز و رمزهای این منطقه، چگونگی نزدیک کردن رهبران محلی عرب، تبو و طوارق به خود و همچنین چگونگی ایجاد شکاف در میان این قومیت ها جهت سوء استفاده از آن، آشناست.
در همین حال، رسانه های فرانسه با پیروی از منطق و تفکرات سیاستگذاران این کشور، جنوب لیبی را پایگاهی اصلی از پایگاه های گروه های افراط گرا و مکان تجمع رهبران و عناصر شاخه آفریقایی گروه “القاعده” می دانند.
به عنوان مثال، پایگاه اینترنتی رادیوی خصوصی “آر ته ” فرانسه در گزارشی که در ۱۴ آوریل گذشته تحت عنوان “فرمانده جهادی مختار بلمختار به لیبی نقل مکان می کند” منتشر کرد، آورده است: “مختار بلمختار”، فرمانده جهادی که حمله خونین به میدان گازی “عین امیناس” در الجزایر را رهبری کرد، و اکنون در لیبی پناه گرفته است.
پایگاه اینترنتی فرانسوی زبان “آفریکا انساید” نیز در گزارشی که در ۲۷ مارس گذشته تحت عنوان “لیبی، پناهگاه تازه تروریسم” منتشر کرد، آورده است: دخالت فرانسه در مالی جهت مقابله با گسترش نفوذ گروه های اسلام گرای افراطی در منطقه شمالی “ازواد”، در اصل برای کاهش تاثیرات وضعیت امنیتی نابسمان لیبی بر منطقه ساحل آفریقا صورت گرفت.
علاوه بر این، “ژان ایو لو دریان”، وزیر دفاع فرانسه نسبت به تبدیل شدن جنوب لیبی به پناهگاه اسلام گرایان افراطی و مکان تامین اسلحه و عناصر گروه های جهادی هشدار داد، چرا که فرانسه پرونده لیبی را برای تامین منافع اقتصادی و امنیتی خود در قاره آفریقا به کار می گیرد.
این در حالی است که تمامی افراد دارای آگاهی اندک در مورد جنوب لیبی نیز به خوبی می دانند که این منطقه صحنه درگیری میان گروه های مسلح عرب، تبو و طوراق بر سر مسیرهای مهاجرت غیر قانونی، قاچاق اسلحه، کالا و مواد مخدر می باشد.
از سوی دیگر، ایتالیا نیز به عنوان نزدیک ترین کشور به لیبی از نظر تاریخی، اقتصادی و امنیتی، نزدیک به ۲۰ سال است که با مشکلاتی سیاسی بی پایانی دست و پنجه نرم می کند و این در حالی است که ضعف و ناتوانی نظام سیاسی در ایتالیا، کاهش نقش این کشور در لیبی را در پی دارد.
در همین حال، بریتانیا نیز به دنبال بازگشت به شمال قاره آفریقا از طریق دروازه لیبی است و منافع اقتصادی بزرگی در این کشور دارد و می خواهد در صورت تامین امنیت در لیبی، سرمایه گذارها و شرکت های بریتانیایی در این کشور دارای فرصت های مناسب برای سرمایه گذاری، جای پایی داشته باشند، در نتیجه دولت بریتانیا ناگریز است در برقراری ثبات در لیبی مشارکت داشته باشد.
آلمان نیز هر چند که میراثی استعماری در شمال قاره آفریقا ندارد، دارای سیاست خارجی جاه طلبانه ای در قبال این منطقه و لیبی نبوده و رویکرد خارجی اش روی منطقه شرق اروپا متمرکز بوده‌است، اما به دنبال رقابت اقتصادی، ورود به آفریقا به عنوان یک شریک مهم از طریق لیبی و همچنین رقابت با چین می باشد، کشوری که در مناطق تحت نفوذ غرب در گذشته، در سکوت کامل فعالیت می کند.
در واقع لیبی هنوز از نظر داخلی به ثبات نرسیده و در نتیجه پیش بینی سیاست خارجی دارای مواضع مشخص در قبال این نقشه پیچیده و به هم پیوسته، سخت می باشد، بنابراین این کشور همچنان صحنه اصلی رقابت میان چهار کشور بزرگ عضو اتحادیه اروپا یعنی فرانسه، بریتانیا، ایتالیا و آلمان خواهد ماند.
اکنون، به نظر می رسد که طرح مورد نظر فرانسه، خطرناک ترین طرح برای لیبی باشد، چرا که این طرح بر پایه تنش زایی در منطقه و وارد کردن اتهام های پی در پی به آن، طراحی شده است.
در چنین وضعیتی است که فرانسه پیشتر از هم پیمانی دولت مالی و برخی از قبایل شمال این کشور که از گروه “القاعده” آسیب دیده بودند، جهت حمله به پایگاه های این گروه در شمال مالی، جلوگیری کرده این کشور تلاش می کند تا هزینه جنگ های خود را از لیبی دریافت کند.»
در واقع لیبی هنوز از نظر داخلی به ثبات نرسیده و در نتیجه پیش بینی سیاست خارجی دارای مواضع مشخص در قبال این نقشه پیچیده و به هم پیوسته، سخت می باشد، بنابراین این کشور همچنان صحنه اصلی رقابت میان چهار کشور بزرگ عضو اتحادیه اروپا یعنی فرانسه، بریتانیا، ایتالیا و آلمان خواهد ماند.
اکنون، به نظر می رسد که طرح مورد نظر فرانسه، خطرناک ترین طرح برای لیبی باشد، چرا که این طرح بر پایه تنش زایی در منطقه و وارد کردن اتهام های پی در پی به آن، طراحی شده است.
در چنین وضعیتی است که فرانسه پیشتر از هم پیمانی دولت مالی و برخی از قبایل شمال این کشور که از گروه “القاعده” آسیب دیده بودند، جهت حمله به پایگاه های این گروه در شمال مالی، جلوگیری کرده این کشور تلاش می کند تا هزینه جنگ های خود را از لیبی دریافت کند.»
و تا زمانی که افراد باتجربه و کهنه کار مانند “محمود جبریل”، در لیبی حضور دارند ،از جاه طلبی های فرانسه دفاع خواهند کرد، این کشور تلاش می کند تا هزینه جنگ های خود را از لیبی دریافت کند.»
و تا زمانی که افراد باتجربه و کهنه کار مانند “محمود جبریل”، در لیبی حضور دارند ،از جاه طلبی های فرانسه دفاع خواهند کرد، این کشور تلاش می کند تا هزینه جنگ های خود را از لیبی دریافت کند.»
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است