آیا بازدید نخست وزیر سوئد از ایران کمکى به بهبود حقوق بشر در ایران خواهد کرد؟ کاووس ارجمند


آقاى Stefan Löven نخست وزیر سوئد از حزب سوسیال دموکرات همراه با وزیر بازرگانى کابینه خود و نمایندکان بیش از سى شرکت بزرگ سوئدى که به ایران سفر کرده است روز شنبه یا زدهم  فوریه همراه  با همتاى ایرانى خود آقاى حسن روحانى در بین خبرنگاران حاظر شدند و از نتیجه گفتگو هاى خود نمایندگان رسانه هاى داخلى و خارجى را آگاه ساختند

بى تردید بازدید سران و نمایندگان کشورهاى داراى دموکراسى و آزاد مانند سوئد به کشورهاى دیکتاتورى و بسته مانند ایران مى تواند تا حدودى راهگشا باشد ولى از آنجائى که کشور هاى داراى دموکراسى و آزاد و بصورت مشخص کشورهاى غربى همزمان کشور هاى پیشرفته اى در زمینه اقتصاد و صنعت نیز مى باشند و رفاه ملى آنها بصورت کلان وابسته به تولید کالاهاى پیشرفته در زمینه سلاح ، تکنولوژى هاى گوناگون و فن آورى مدرن ، دارو و مواد غذائی است و با صدور آنها به کشور هاى عقب افتاده و یا در حال پیشرفت دارائى هاى لازم را گرد مى آورند تا پروژه هاى رفاهى کشور خود را که به رآى دهندگان در زمان فعالیت هاى انتخاباتى قول اجراى آنها را داده اند با پشتوانه مالى لازم به پیش ببرند و لذا  خود این مسئله سیاستمداران کشور هاى دموکرات و مرفه را در محدودیت قرار مى دهد و همواره ترجیح منافع ملى اینگونه کشورهاى آزاد بر دموکراسى و حقوق بشر در کشورهاى دیکتاتورى خریدار تکنولوژى مدرن  چشمان سیاستمداران کشورهاى دموکرات غربى را به روى واقعیت هاى آشکار مانند دیکتاتورى، سرکوب آزادى ها و سانسور رسانه ها در کشور هاى عقب افتاده و یا در حال رشد را مى بندد و دیکتاتورى و سرکوب در اینگونه کشورها به نوعى از سوى غرب پذیرفته مى شود و از کنار آن مى گذرند.

 نمونه نخست کشور عربستان سعودى است که مرکز رواج تروریسم اسلامى وهابى است و با روش هاى قبیله اى یک خاندان از پس از جنگ جهانى اول و با سیاست و دخالت مستقیم انکلستان کشور ثروتمند عربستان را با رسوم ١۴٠٠ سال پیش اداره مى کنند و با باز نگاهداشتن بانوان و دوشیزکان از ادامه تحصیل و ورزش ، بکار گیرى روش هاى امنیتى مدرن براى جلوکیرى از فعالیت هاى سیاسى و حزبى ، گرفتن حق رآى و انتخابات آزاد از مردم ، شیوخ آل سعود با حمایت کامل کشور هاى دموکراتیک غربى و بویژه ایالات متحده به حکومت سلطانى خویش ادامه مى دهند و هیچکس نیز مزاحم کار آنها نیست .

نمونه دوم کشور ایران است ، ملت ایران با داشتن حد اقل ١۵٠ سال سابقه مبارزه سیاسى براى ایجاد حکومت پارلمانى و دموکراتیک و بر آمده از اراده ملت و در حالى که بیشتر کشور هاى آفریقائى نیز از  پنجاه سال پیش به این سو داراى انتخابات آزاد و حکومت هاى  پارلمانى  مى باشند ، کشور ایران پس از آن همه تلاش ها دوباره  به جاى ١۵٠ سال پیش خود بازگشته است  و همه کار ها و سیاست گذارى هاى کلان کشور بر اراده و تمایل یک شخص یعنى ولى فقیه استوار مى باشد و انتخابات آزاد و اراده ملت به هیج گرفته مى شود و این بدین معنى است که نخست وزیر سوئد و هیئت همراه اجازه پیدا نخواهند کرد که رژیم جمهورى اسلامى و ساختار قومى ، قبیله اى ، مذهبى  آنرا زیر سئوال ببرند و تنها به این بسنده خواهند کرد و خواهند گفت که ما از دولتمردان ایران تقاضا کردیم که حقوق بشر در ایران محترم شمرده شود و آنها به ما بر و بر نگاه کردند و پرسیدند شما از چه حرف مى زنید !؟ کشور ما ایران به برکت اسلام و ولایت فقیه و نظارت امام غائب بر کار هاى دولت خوشبختانه همه مردم خوشحال و از حکومت اسلامى راضى هستند و آقاى وزیر امور خارجه ایران که  تحصیل کرده فرنگ مى باشد با تمام  شارلاتان بازى مى گوید در کشور ایران کسى بخاطر داشتن عقیده سیاسى در زندان بسر نمى برد زهى بى شرمى !! و کار به همین سادگى جمع و جور مى شود .،

حال پرسش من این است که وقتى شما با یک مسلمان شیعه باورمند و طرفدار ولایت فقیه ولى تحصیل کرده در یکى از بهترین دانشگاه هاى ایالات متحده  یعنى آقاى دکتر ظریف رو برو هستید و این یاوه گوئى و دروغ ها  را مى شنوید آیا باز انتظار دارید آقاى   Stefan Löven که تحصیلات آکادمیک  هم ندارد و بعنوان نماینده کارگران سال ها در حزب سوسیال دموکرات سوئد با حقوق کارگران رشته صنعت سر وکار داشته است  کارى براى رعایت بیشتر حقوق بشر در ایران انجام دهد ؟ سیاستمداران کمبریج و آکسفورد و هاروارد رفته ها پیش دولتمردان جمهورى اسلامى  لنگ انداخته اند ، حالا ما از نخست وزیر سوئد چه انتظارى باید داشته باشیم ؟ ! و به گفته سعدى شیرازى:

آنجا که عقاب پر بریزد

از پشه ناقصى چه خیزد ؟

و ترفه آنکه در همین دولت آقاى کلید دار چند وزیر کابینه در کشتارهاى سال ۶٧ در زندانها و بعنوان نمایندگان وزارت اطلاعات و سر بازجو و غیره نام آور مى باشند و برخى نیز در رانت خوارى ها شهرت دارند و خود آقاى روحانى هم سال ها رئیس و سخنگوی پستو خانه شوراى امنیت ملى بوده است که در تمام تصمیم گیرى ها براى سرکوب دانشجویان ، مخالفین نظام و روزنامه نگاران مسئولیت کلیدى داشته است.

 به نوشته ”  عبید ذاکانى  نویسنده طنز پرداز ٨٠٠ سال پیش در ایران در سروده موش  و گربه:

موش ها از ظلم گربه به موشها و گرفتن و کشتن آنها شکایت به شاه موش ها مى برند و درخواست کمک مى کنند و مى گویند:

گربه کرده است ظلم بر ما

اى شهنشاه جان به قربانا

سالى یک دانه مى گرفت از ما

حال حرصش شده فراو أنا

این زمان پنج پنج مى گیرد

چون شده تائب و مسلمانا

و همگى در جریان هستیم که بگیر و ببند ها و به محاکمه کشیدن روزنامه نگاران و حقوق هاى نجومى و فرار مغزها از ایران در دوران چهار سال دولت آقاى روحانى بشدت افزونى گرفته است و هرچه بیشتر مردم عادى و حقوق بگیر ها به زیر خط فقر مى روند و رانت خوارها میلیاردها دلار از دارائى هاى ملى را بین خودى ها تقسیم کرده اند و این قصه سر دراز دارد و به عبارتى فساد اقتصادى و رانت خوارى در بین روحانیون سرشناس و دولتمردان و سران سپاه به اوج خود رسیده است و لذا من بر این باور هستم که این آمد و شدهاى سران کشور هاى دموکراتیک و فربه مشکل آزادى خواهان و زندانیان سیاسى و عقیدتى را در ایران  نخواهد گشود ولى دولت هاى غربى به سود هاى خوبى دست پیدا خواهند کرد . نماینده اطاق بازرگانى سوئد که همراه آقاى Stefan Löven به تهران رفته است به روزنامه نگاران سوئدى مى گفت کشور٨٠ میلیونى ایران با دارائى هاى هنگفت نفتى و نیاز به تکنولوژى مدرن در تمام زمینه ها مى تواند در کمک به رشد تولید و ایجاد کار در کشور سوئد با خرید کالاهاى ما مؤثر باشد.

و این را هم باید اضافه کنم که نوسازى تکنولوژى هاى نفتى و گازى و سیستم ها ى ارتباطى و تر ابرى و خرید هوا پیماهاى مدرن و خرید دارو و تجهیزات بیمارستانى و نوسازى ى مدرنیزه کردن بنادر در ایران مى تواند تا حدودى از درد و رنج مردم بکاهد و این تنها نقطه قوت اینگونه سفرهاى دولتمردان کشورهاى مرفه و دموکراتیک غرب به ایران است.

اهورا مزدا سرزمین ایران را از دروغ ، جنگ و خشکسالى بپا.

سنگ نوشته داریوش بزرگ پسر ویشتاسب در تخت جمشید.

زنده باد آزادى :

کاووس ارجمند 

١٢ فوریه ٢٠١٧

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است