نیلوفری در مرداب- علی مرادی مراغه ای


امروز پنجم شهریور، سالروز تولد عباس میرزاست کسی که زندگی کوتاهش، قصه ای بوده پر غصه و برای ایرانیان و پروژه ای بوده ناتمام و حسرت آلود…
در زندگی هر فرد یا جامعه، فرصتهای طلایی و نادری هست که اگر بموقع استفاده نشود برای همیشه پشیمانی بدنبال خواهند داشت، بقول معروف:
والفُرصَهُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب، فَاْنتَهِزُوا فُرَصَ الخَیرِ
فرصت همچون عبور ابر می‌گذرد، پس فرصت‌های خوب را غنیمت شمرید
وجود عباس میرزا برای ایران یک فرصت بود فرصتی که از دست رفت!
از آن نوسازی و اصلاحاتی که او از دارالسلطنه تبریز آغاز کرد تقریبا ۲۰۰سال می گذرد، ۲۰۰سال کشمکش بین سنت و مدرنیته…!

♦️ کاری که او با کمک وزیر فرهیخته اش قائم مقام فراهانی در آن زمان آغاز کردند تقریبا در کل آسیا ناشناخته بود!
گفتگویش با ژوبر فرستاده ناپلئون به روشنی دغدغه و رنجِ ولیعهدِ جوان و محبوب ایرانی را در آن برهوت جهل و استبداد پژواک می دهد.
اگر او بر تخت سلطنت می نشست و آن جریان نوسازی از بالاترین نقطه قدرت آغاز میشد و اگر مرگ نابهنگام و شوم آن دو، که به فاصله کمی از همدیگر روی داد رخ نمی داد چه می شد؟!
متاسفانه تاریخ ما، مشحون از «اگرهای» حسرت آلود هست!

♦️مدلِ «تحول از بالا» برای جوامع تاخیری به عنوان یکى از مدلهاى نوسازى و توسعه بوده نظیر آنچه در ژاپن یا کج دار و مریز در ترکیه و مالزی…رخ داد.
در این کشورها که بورژوازى ضعیف بوده، نوسازى«از بالا» از طریق یک دولت مقتدر، با توسل بر قوه قهریه پیش برده شده و موانع سر راه رشد تجارت داخلى از میان برداشته و از بالا کوشیده تا با آموزش شهروندان و تغییر روحیه و تفکر جامعه، آنان را براى زیستن در جامعه جدید آماده سازند.
به عبارتی، خود دولت نقش مهمى در انباشت سرمایه، ایجاد صنایع، حمایت گمرکى از تولیدات داخلى و تغییر ساختارهاى اجتماعى، اقتصادى و فرهنگی بر عهده گرفته و از بالا، موانع بی شمار سر راهِ نوسازی اعم از مقاومتها و دسیسه هایِ قشریون‏ سنتی را از سر راه برمی دارد و جامعه را به جلو می راند…

♦️با آغاز اصلاحات، مرتجعین از یک طرف و برادران تشنه قدرت اش از طرف دیگر، چو انداختند که عباس میرزا میخواهد ایران را مسیحی کند! انواع کارشکنی ها کردند که سرانجام، رهبر نوسازی ایران، آرزوی مرگ میکرد و می نوشت:
«بعضى فقرات مذکور مى‏شود که کاش مى‏ مُردم جانم خلاص مى‏شد والله در میان دو سنگ آرد شدم…»

♦️آن دو مکمل هم بودند:
عباس میرزا یک شخصیت پراگماتیست و عملگرا و قائم مقام شخصیت فرهیخته و فکرى…که هر دو نبض زمان را به عمیق‏ ترین وجه حس کرده بودند…
آنها اگر در رأس قدرت قرار مى ‏گرفتند بدون شک تاریخ ایران مسیر متفاوت طی می کرد اما متاسفانه هر دو در بدترین زمانِ ممکن مُردند و طومار نوسازی و اصلاحاتی را که آغاز کرده بودند تا مدتها بسته شد.
قائم مقام که در وجود عباس میرزا و آینده ایران، شاهى دادگستر و رهبر«طرح نو» مى ‏دید با مرگ نابهنگامِ او، همه امیدهاى خود را از دست رفته می بیند و این، به تلخترین شکل در نامه او به همسرش به چشم میخورد:
«… در این واقعه هایله، که خاک بر سر من و ایران شد، تلف خواهم گردید… دریغ و درد که آسمان نخواست ایران نظام گیرد و دولت و دین انتظام پذیرد… این غلام پیر به چه زبان گوید و به چه بیان بنویسد؟ خدا نخواست که جهان در عهد جهاندارى او زنده و نازنده شود…»

♦️خود قائم مقام نیز بیشتر از دو سال پس مرگ عباس میرزا زنده نماند و بعد از کشته شدنش، پس مانده ‏ترین عناصر وابسته ایران در همه جا بر علیه او تبلیغ کرده، حتی به نزد کمپل وزیر مختار انگلستان رفته کشته شدنش را بدو تبریک میگفتند!.
اعتمادالسلطنه در واکنش مردم نسبت به قتل قائم مقام فراهانى می‏نویسد:
«جمعى از مردم عوام در روز قتل او به یکدیگر تهنیت و مبارک باد گفته مصافحه مینمودند»!

♦️برای نوسازی یک جامعه سنتی، موانع عدیده فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی… وجود دارد اما در سربزنگاههای تاریخی، با قرار گرفتن یک لیدر مصلح و برجسته، میتواند معجزه کند! و با کوشش از بالا، خواست نوسازی را به یک جریان تبدیل کند.
و این با وجود عباس میرزا و فراهانی مهیا شده بود اما با مرگ نابهنگامشان همه امیدها برباد رفت و گویی ایران به شوره زاری بدل گردید که بعدها نیز با کوششهای امیرکبیر و اصلاحات سپهسالار به نتیجه نرسید….

🔷اکنون ۲۰۰سال از تلاشهای سیزیف وارِ عباس میرزا برای به بالای قله رساندن آن تخته سنگ می گذرد و در این ۲۰۰ سال، حتی کشورهایی که در آن زمان اصلا وجود نداشتند وجود پیدا کرده و به جرگه جوامع مدرن پیوسته اند، اما ما خسته و نا امید، نه پرواز که بر روی زمینِ هموار می خزیم!
و همچنان
دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را…

(https://t.me/Ali_Moradi_maragheie)

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است