ظهور جریانهای تکفیری – جهادی و داعش و نوع فعالیتهای این گروهها پدیدهای تازه در تاریخ گروههای تروریستی در منطقه و جهان است. در دو دهه گذشته اقدامات تروریستی این گروهها ابعادی بینالمللی یافته و قارههای آمریکای شمالی، اروپا، آسیا و آفریقا و حتی اقیانوسیه را در برگرفته است. در کشورما نیز در چند سال گذشته چند عملیات تروریستی از سوی گروههای کوچکی از این جریانهای تروریستی – تکفیری انجام شده است. عقبه فکری این جریان در جهان عرب متولد شد و سپس در افغانستان، پاکستان و سایر کشورهای اسلامی اشاعه یافت. تأسیس مراکز دینی و مدارس تربیت طلبههای علوم دینی و گسترش فعالیت این مراکز در گوشه و کنار دنیای اسلام از شرق دور تا آفریقا به بخشی از پروژه جریانهای تکفیری مبدل شد.
حمایتهای مالی گسترده از این شبکه فکری، آموزشی، تبلیغی و تروریستی در گوشه و کنار دنیای اسلام و فراتر از آن حتی در اروپای غربی و آمریکا، بارها از سوی کارشناسان و تحلیلگران مورد توجه قرار گرفته است. حمایت مالی گسترده و افزایش حوزههای فعالیت این گروهها موجب شده از فیلیپین و اندونزی تا پاکستان و افغانستان و آسیای مرکزی و قفقاز شمالی و جنوبی و خاورمیانه عربی و آفریقا، دهها گروه تروریستی هر روز بر شدت اقدامات تروریستی خود بیفزایند. بخش بزرگی از کشورهای آفریقایی مانند نیجریه، لیبی، آفریقای مرکزی، مصر و سومالی تا کشورهای شرق دور آسیایی مانند فیلیپین، اندونزی و تایلند در این روزها در ابعادی محدود یا گسترده با گروههای تروریستی تکفیری مانند بوکوحرام، الشباب، ابوسیاف، داعش، طالبان و القاعده در حال جنگ هستند.
در اطراف کشور ما نیز سالهاست طالبان و القاعده در افغانستان و پاکستان مشغول فعالیت هستند و فعالیت هزاران مدرسه علوم دینی در پاکستان بیشازپیش زمینه فعالیت و جذب نیرو را برای این گروهها مهیا کرده است. در غرب کشور نیز در پنج سال گذشته فعالیتهای داعش و دیگر گروههای تکفیری در عراق و سوریه موجب شده بخش زیادی از کشورهای سوریه و عراق با معضلات امنیتی و انسانی بزرگی روبهرو شوند. فعالیت گروههای تکفیری البته در کشور ما ریشه چندانی ندارد. از سویی بهدلیل آنکه اکثریت کشور پیرو آیین تشیع هستند، فعالیتهای جریانهای تکفیری در میان شیعیان (بهجز به شکل بسیار محدودی در جنوب و جنوب غربی کشور) چندان مجالی برای عرض اندام نداشته؛ بنابراین گروههای تکفیری چند سالی است که بخشی از مناطق سُنیمذهب را برای فعالیتهای خود هدفگذاری کردهاند. البته اکثریت قاطع جامعه سُنیمذهب در برابر این گروهها مواضع روشنی دارند و مخالف جدی این گروهها هستند.
گرچه این سخن به معنای نادیدهگرفتن فعالیتهای تکفیریها در برخی مناطق کشور نیست. در این سالها مجموعه گروههای تکفیری روشهای متنوعی را برای فعالیتهای خود در برخی حوزهها در داخل کشور تعریف کردهاند؛ تلاش برای یارگیری و حتی اعزام جوانان به مدارس علوم دینی خارج از کشور بهویژه کشور پاکستان، تلاش برای جذب جوانان با حضور در مساجد و مراکز علوم دینی، تأسیس سایتها، شبکهها و کانالهای تبلیغی و فعالیتهایی ازایندست، در مراحل بعد جذب نیرو و اعزام آنها برای جنگ به افغانستان، پاکستان، سوریه، عراق و در نهایت اقدامات تروریستی گاهوبیگاه آنان از جمله ترور ماموستا محمد شیخالاسلام و ماموستا عالی برهان در سال ١٣٨٨ در شهر سنندج. این اقدامات موجب شده در برخی از حوزهها نیز این گروههای تروریستی بتوانند به جذب نیرو بپردازند بهنحویکه حتی در برخی شهرستانهای غرب، شرق و برخی مناطق جنوبی کشور حضور گروههای تکفیری – تبلیغی شکل اجتماعی و محسوسی به خود گیرد. با این اوصاف شوربختانه امروزه تصویر دقیق و کارشناسانه و روشنی از ابعاد فعالیتهای گروههای تکفیری (اعم از جریان تبلیغی یا جهادی) و جریان افراط در کشور در دست نیست.
کمتر محقق و پژوهشگری میتواند تحلیل دقیق و روشنی از چگونگی فعالیتهای این دسته از نیروها، شبکهسازیهای آنان و نحوه یارگیریهایشان به دست دهد. کمتر دادههای متقنی درباره ابعاد فعالیتهای این گروهها در داخل کشور وجود دارد و کمتر پژوهشهایی درباره کموکیف فعالیتهای این گروهها در کشور تولید و منتشر شده است و کمتر نهاد پژوهشی را در میان دهها مرکز پژوهشی میتوان یافت که تمرکز بر ایندست از موضوعات را در دستور کار خویش قرار داده باشد. در دهه گذشته و بهویژه در چهار سال گذشته راقم این سطور بارها و بارها چه در جلسات کارشناسی، چه در سخنرانیها یا نوشتههای خود درباره این مهم یعنی توجه جدی به گسترش جریانهای تکفیری– جهادی در کشور مشفقانه به مسئولان سیاسی و دستگاههای پژوهشی تذکر داده و خواهان مواجهه جدیتر دستگاههای راهبردساز کشور و مراکز علمی کشور با این موضوع بااهمیت در دنیای امروز شده است. حادثه تروریستی سه روز گذشته تهران اهمیت توجه به موضوع تکفیریها در کشور را بیشازپیش روشن کرد، بهویژه آنکه هر دو تیم تروریستی به گفته مسئولان کشور از شهروندان کشور و ایرانیالاصل هستند. در سالهای گذشته بخشی از غرب کشور شاهد فعالیتهای مشهود جریانهای مختلفی از افراط و تکفیریهاست. در این حوزهها نیازمند مطالعه موردی فوری و دقیقی از چراییها، زمینهها و علل بروز و ابعاد حضور این پدیده مخرب و چگونگی و مکانیسم فعالیتهای این گروهها هستیم. کمااینکه در گزارشهای تأییدنشدهای هم شاهد فعالیت این جریان در صفحات جنوبی کشور و حتی فرایند تغییر مذهب در این بخشها هستیم.
در شرق کشور نیز برخی گزارشها حاکی از کمتوجهی به زمینههای اجتماعی و علل ظهور و بروز فعالیتهای جریان افراط هستیم. خوشخیالی و بیتوجهی به موضوعات مبتلابه جامعه، تا زمانی که بعینه مشکل و مسئله بزرگی را ایجاد نکرده بخشی از ویژگی فرهنگی جامعه ایرانی است گویی مانند بسیاری از رویدادهای جاری و ساری در کشور تا موضوعی به مسئلهای پرهزینه در کشور بدل نشود شایسته توجه و رسیدگی نیست و البته آن زمان هم تنها به برخوردهای نظامی و امنیتی بسنده میشود بیآنکه به شکلی جدی چراییها، علل و ابعاد و زمینهها و مکانیسم ظهور و بروز پدیدههایی از این دست مورد توجه قرار گیرد.
در شرایط فعلی و با توجه به حساسیت افکار عمومی به موضوع تکفیریها و داعش و رویداد تروریستی تهران شاید کورسوی امیدی باشد که توجه کارشناسی و جامع و چندبُعدی و مستمر به پدیدههایی مانند افراطگرایی مذهبی و قومگرایی افراطی در دستور کار اتاقهای فکر و نهادهای علمی و راهبردساز کشور قرار گیرد تا ضمن سنخشناسی این دست از جریانهای هراسانگیز بتوان ابعاد مختلف مرتبط با موضوع را در دستور کار مطالعاتی قرار داد تا با هدف بررسی ابعاد مختلف پدیده افراطیگریهای مذهبی و قومی، مکانیسم و دینامیسم ظهور و بروز فعالیتهای افراطی در این حوزه از ابعاد گوناگون مورد توجه کارشناسان امر قرار گیرد تا از این طریق، راهبردهای علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجهه با این پدیدههای نفرتافکن تدوین شود.
در همین زمینه ضروری است بهعنوان اقدامی فوری و ضروری مطالعه موردی (case study) چند منطقه از کشور در صفحات غربی، شمال غرب، شرق و جنوب کشور که در سالهای گذشته بیش از سایر نقاط شاهد حضور و فعالیتهای علنی افراطگریان بوده در دستور کار قرار گیرد تا ابعاد و وجوه متنوع مرتبط با این پدیده در این حوزهها شناسایی شود. همچنین کانونهای ظهور رفتارهای افراطی قومگرایانه یا افراطیگری مذهبی و نیز زمینهها و علل و ابعاد مختلف چنین رفتارهایی در سطوح رسانهای و سایر حوزهها که میتواند همبستگی ملی و انسجام اجتماعی را هدف قرار دهد مورد توجه قرار گیرد و با انجام مطالعات جامع برای مدیریت این پدیدهها راهبردسازی شود. انتشار اسناد ویکیلیکس و نیز سخنان صریح مقامات اسرائیلی و عربستان و حتی برخی از مقامات کشورهای دوست همسایه نشان میدهد تفاوتهای مذهبی و نیز ویژگیهای قومی یکی از وجوهی است که استفاده ابزاری از آن در جهت ناامنسازی کشور و اعمال فشار بر کشور در دستور کار قرار گرفته است. مواجهه با چنین پدیدههای شومی جز با تکیه بر دانایی و دانش نمیتواند اثرات دیرپایی داشته باشد. بدیهی است در این راستا بیش از هر زمان دیگری باید تحولات مرتبط با افراطیگری مذهبی و قومی رصد شود و در سطح ملی برای مدیریت کارشناسیشده موضوع، راهبردسازی و برنامهریزی کرد. بهویژه آنکه بخشی از این پدیدهها مانند ظهور داعش و جریانهای تکفیری ابعادی منطقهای و فرامنطقهای یافته است و نباید از کنار چنین وضعیت پرچالشی بدون تکیه بر دانش و دانایی گذر کرد.