نگاه ما، گزارش اقتصادی اردیبهشت ماه «کانون علوم اداری ایران»- ضیاء مصباح


توافق ایران و آمریکا در هر سطحی صورت گیرد،که این روزها بیش از گذشته با چالش روبرو شده ، یکی از کلیدی‌ترین خواسته‌های تهران در مبحث اقتصادی آزاد سازی منابع بلوکه شده خواهد بود ، که نمی‌توان انتظار سریع و یکباره آنها را، آنگونه که در دوره اوباما اتفاق افتاد داشت.
در این مدت میهن مان با بی درایتی جماعت نابخرد دغدغه های سنگین‌تری را تجربه خواهد کرد که مهار آنها در همان شروع مستلزم جذب فوری ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار است؛
بنابراین حتی آزادسازی منابع مسدود شده هم پاسخگو نخواهد بود و نمی‌توان انتظار داشت که پس از توافق احتمالی همه چیز نرمال شود.
پس از تنش‌های پیاپی که مخصوصا در سال گذشته تجربه کرد یم و به دنبال آن افزایش ریسک و انتظارات تورمی که قیمت دلار، طلا و سکه را به قله رساند، سال ۱۴۰۴ از نظر اقتصادی و سیاسی برای ایران متفاوت شروع شده است
ادامه مذاکرات با میان جی گری عمان و روند آن انهم با توقف بیش از یکفته ای اخیر- با همه حاشیه ها ، تفا سیر و تعابیر….میتوان گفت چندان مایوس کننده نیست …. هر چند بسامان بردن این مهم مبتنی بر درایت و بکار گرفتن عقل سلیم ؟ قبل از همه بنفع ملک و ملتنمان خواهد بود …..
-در هر حال جذب سرمایه‌های مستقیم خارجی (FDI) به دلیل وجود موانع ساختاری یکی از مهمترین چالش‌های پیش روی نظامست.
چنانچه با تحریم‌های اقتصادی هم میهمان رو به رو نبود، باز هم به دلیل ساختار اقتصادی-سیاسی و نهاد‌های فشل محاط در ساختار معیوب و ناکارآمد و بی ثباتی اقتصادی، جذب سرمایه خارجی با چالش مواجه می‌شد؛ چندان که متاسفانه طی سال‌های متمادی منابع با ارزش ثروت ملی را هدر دادیم و به جای تخصیص آنها به سرمایه گذاری در زیر ساخت‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و دیگر حوزه ها، در امور غیر اقتصادی هزینه کردیم ….که تبعات آن در بروز انواع کمبودها، تقریبا در تمام بخش‌ها نمود یافته است.
بنابراین از آنجایی که جذب سرمایه‌های مستقیم خارجی به کشور مستلزم وجود زیرساخت‌های مناسب ، فضای شفاف کسب و کار و تجارت عاری از فساد اقتصادی و مالی است …علیرغم وجود جاذبه‌های سرمایه گذاری در این کشور پهناور و بالقوه ثروتمند، احتمال ورود سرمایه‌های خارجی به کشور امیدوارکننده نیست…. چراکه علاوه بر نبود زیر ساخت‌ها، بسیاری از گروه‌های تندرو و کاسبان تحریم – اصولا مخالف توافق هستند که به جذب سرمایه‌ گذاری نمی‌انجامد …..
در توافق برجام ۲۰۱۵ هیات‌های تجاری با نمایندگان دیپلماتیک وارد و تفاهمنامه‌هایی در شرف انجام بود، اما برجام با خروج ترامپ از توافقنامه ،دوامی نیاورد….
و معلوم نبود که با موج مخالفت تندرو‌ها و در شرایط عدم عضویت در CFT، FATF، پالرمو و دیگر کنوانسیون‌های مرتبط بین المللی چه سرنوشتی را رقم خواهد ‌زد.
در صورت تفاهم ، موانع ایدئولوژیک سالیان برای دشمن‌ستیزی با غرب، آمریکا و اسرائیل هزینه‌های زیادی را صرف شده وغیر محتمل به نظر میرسد رژیم از تمام مواضع ایدئولوژیک خود بازگردد.
مگر اینکه تغییر اساسی در ساختار‌های سیاسی و تغییرات پارادایمی در اندیشه سیاستگذاران صورت گیرد که در ذات حکومت‌های تئوکراسی بازگشت از مواضع ایدئولوژیک چالش‌های خاص خود را به همراه دارد…..
به‌ویژه از آنجایی که تقابل با آمریکا و اسراییل از مبانی ایدئولوژیک جماعت بوده احتمال سرمایه گذاری آمریکا درکشورمان بدون بروز چالش‌های ایدئولوژیک دور از ذهن است.
نا گفته نماند : اگر نظام ایران FATF را بپذیرد ممکنست از لیست سیاه این سازمان خارج شود…. اما مسئله مهم‌تر بحث تحریم‌هاست.
مگر اینکه توافق کلی درمورد رفع تحریم‌ها صورت گیرد که مستلزم رسیدن توافق میان ایران و آمریکا در این مذاکرات است.
البته سناریو‌های مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ یکی توافق با رضایت اسرائیل، دیگری توافق بدون رضایت اسراییل و در نهایت عدم توافق است.
اگر توافقی صورت گیرد، احتمالا همه خواسته‌های اسراییل در آن ملحوظ نیست چرا که اسراییل غنی‌سازی را تهدید بالقوه برای بقای خود می‌داند و خواهان برچیدن پروژه هسته‌ای حکومتست.
چنانچه مذاکرات به حصول توافقی در حد برجام یا کمی محکم‌تر هم منجر شود، رضایت کامل اسراییل حاصل نخواهد شد و احتمالا شروع به عملیات و حملات به سایت‌های هسته‌ای و پدافند هوایی ، حمله سایبری با دسترسی به فیبر‌های نوری پدافند هوایی و ترورافراد نظامی و سیاسی خواهد کرد که با واکنش ها …تبعات دستاورد‌های توافق را تضعیف می‌کند.
ضمنا حکومت در موقعیتی نیست که خواسته‌های خود را به آمریکا تحمیل کند. چنانچه توافقی صورت گیرد با تحمیل مواضع ترامپ بود ه و منافع آمریکا را بیشتر تأمین خواهد کرد که مورد رضایت نخواهد بود.
به این دلیل که ترامپ حتی در فرایند مذاکره به ادامه تجهیز نظامی در منطقه پرداخته و دستور افزایش نیرو را که این به معنای ادامه مذاکره در سایه تهدید نظامی ایران است.
– اگر توافق در هر سطحی صورت گیرد، یکی از کلیدی‌ترین خواسته‌ها آزادسازی منابع بلوکه شده خواهد بود که نمی‌توان انتظار آزادسازی یکباره آنها را، آنگونه که در دوره اوباما اتفاق افتاد -داشت.
بدین معنا که از آنجایی که ترامپ در پی توافقی بیش از برجامست، حتی اگر به غنی سازی ۳/۶۷ درصد هم رضایت دهد قطعا زمان پایداری توافق بسیار بیش از برجام یعنی حدود ۳۰ – ۴۰ سال خواهد بود و آزادسازی منابع بلوکه شده بر اساس نتایج مرحله‌ای راستی‌آزمایی که علاوه بر سازمان انرژی اتمی، نها‌های آمریکایی و غربی هم در آن مشارکت می‌کنند، ممکن است سال‌ها به درازا کشیده شود.
در این مدت ایران تحت تاثیر افزایش بحران‌های داخلی مانند ناترازی بودجه، کمبود برق، ورشکستگی آبی… که این روزها بشدت مطرح و حکومت بدلیل نا توانی در بر نامه ریزی اصولی- برابر با وظایف خود … طی ۴ دهه از هر لحاظ ناتوانی خود را بثبوت رسانده است ….
ضمنا مشکلات معیشتی و زیست محیطی، دارویی و نارضایتی‌ها و تنش‌های مردمی، چالش‌های سنگین‌تری را تجربه خواهد کرد که مهار آنها در همان شروع مستلزم جذب فوری ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار است.
از این رو حتی آزادسازی یک‌جا و قریب‌الوقوع منابع مسدود شده هم پاسخگو نخواهد بود؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که پس از توافق احتمالی همه چیز نرمال شود……
پیامد‌های اقتصادی و اجتماعی گسترش بحران‌ها از مخاطرات حمله نظامی نیز خطرناک‌تر است.

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است