*امریکا بعد از سالها در یافته که ابرقدرتی جهان درشرایط جدید مخصوصا در منطقه پر تشنج خاور میانه مانندکذشته امکان پذیر نیست وعلاوه بر انچه از بعد روابط درست بین المللی ،در اختیار دارد در این بخش از گیتی به دنبال متحدی قوی می گردد تا آرامش این منطقه بسیار حساس و ژیو پو لیتیک را حفظ کند
*ایران مهم ترین کشور مطرح و به دلایل گوناگون مقدم مینماید
*از نظر اطاق فکر درون دولت امریکا ، این متحد در منطقه باید ویژگی هایی داشته باشد که منافع دو طرف را تضمین کندو این تمایل در امریکا به دلا یل فراوان منجمله : فر هنگ دیرین ،هوش ،اندیشه و کثرت جوانان تحصیلکرده ،نقش ایران در منطقه ،امکان سرمایه گذاری،شرایط جغرا فیایی و…. برای جلب همکاری کشورمان ، با همه اما واگرها در حال قوت گرفتن است .
* در مو قعیت فعلی که مذاکرات پنهانی یا علنی ظرف دو روز اینده قرار است در عمان انجام شود وبا گسترش دنیای مجازی که همه چیز « مجاز »دشمرده میشود و سانسور نا پذیر …. دقایقی بعد دیدارها…با واسطه یا بدون «محلل- واسطه» که برای نگارنده هنوز مفهوم این «ژست مصحک »روشن نشده !حتی جزئیات و چگونگی نگاهها انهم با اب و تاب منتشر میشود و همراه یا در پی ان صدها تفسیر و تعبیر به روال هر کسی از ظن خود یار ….
* مجمو عه انانکه حفظ مو قعیت و منافع شان به ادامه بحران گره خورده اگر بتوانند به تضعیف پزشکیان به دلیل اشاره اخیرش به ضرورت مذاکره و انچه که درروزی نامه هایشان از قبیل پرداختن به ممانعت از اجرای مصوبه مربوط به حجاب می اید … نمی خواهند و چنانچه فرصت یابند نمی گذارند«این رابطه» که قطعا بدنبال مذاکرات مثبت ضرورت می یابد و رهائی بخش ملک و ملت از این وضعیت فلا کت بار است شکل گیرد .
*افراد اگاه ،دلسوز و عاقلی که در درون نظام فعا ل وازنفوذ مناسب بر خوردارند بایستی همزمان عرصه را بر انانکه ،امریکا هراسی را تبلیغ و بر طبل مما نعت های بی دلیل می کو بند،محدود کرده و با استدلال اصولی منطبق با منافع ملی راستین ، مانع تفکر قطع مذاکرات و منع روابط با کشور امر یکا که خواهی نخواهی «کد خدای حائز شرایط گیتی » بشمار میرود ،بشوند
*چنا نچه البته گذشه از موضوع هسته ای که میتواند بهانه ای بیش نباشد و ازانس متولی اصلی ان بر غیر تسلیحاتی ان تلویحا بد فعات اشارت داشته … این رابطه براساس منافع متقابل شکل بگیرد که با وابستگی و سر سپردگی متفاوت است…..
* حکومت باید به ازادی های مند رج درهمین قا نون اساسی با همه اما و اگرها ، که ضرورت زمان و خواسته اکثریت اگاه و خا موش درون کشور میباشد بیشتر و بمفهوم واقعی پای بند باشد .
* به نظر می رسد امریکابا همه تند ر وی های جناب ترامپ موفق شده از سیاست مداخله مستقیم، که از دوره بوش پسر شکل غالب در روابط خارجی امریکا بود ،فاصله و به سوی مهارتند روی هاو کنترل همه جانبه کشورها در راستای منافع ملی خود وتو سعه دمکراسی پایدار، تغییر جهت داده است
* اغراق نیست اگر :در این راستا اشاره شود که کشور در بندمان در این مرحله تاریخی نقش مهمی با همه ضعف در مدیریت داخلی و روابط خارجی که گاه می تواند به عنوان متحد تاکتیکی امریکا مورد محاسبه قرار گیرد نقشی مهمتر از عربستان بازی کند؛که البته پیچیده خواهد بود.
*این رویه در حال محک زدن از سوی امریکا ست و فراز و نشیب های سخنان گاه دو پهلوی ترامپ و در مواردی کنترل نخست وزیر اسرادیل در اخرین ملاقات میتوان با چنین بر داشت هائی همراه گردد،هر چند در این مورد علائم و سخنانی که مصرف داخلی دارد، تبلیغ میشود .
*امریکا در وضعیت فعلی باور دارد که یک رژیم تضعیف شده بهتر از یک حکومت پایدار برافکار عمومی خواهد بود، هر چند تصمیم پو تین و حمایت های لفظی چین با ابعاد مختلفی که دارد ، گذشت زمان بیشتری جهت قضاوت درست را می طلبد.
*در این میان باید تفاوت سلیقه دو کشور ایران و عربستان ،تضاد شیعه و سنی ،انچنانکه اغلب در سریال « معاویه » در ماه رمضان با همه ممنوعیت مشاهده کردند وروش و منش حکومت های موفق پایدار بر سیاست و کیاست صدها سال قبل ،انهم با بازی گری های لازم در مقابل : اعتقاد به ایدئولژی های خش دیدند ، این بهترین وضعیت برای امریکا در صورت کنترل این جدال و توفیق «طرح ابراهیم »متعاقب ان بوده ،از آن سود خواهد برد.
*نباید فراموش کرد که امریکا که همواره توانسته اعراب نگران را به دنبال خود بکشد، از این لحاظ چندان مشکل ندارد
* اما با هوشیاری ایرانیان با فر هنگ غنی و ارامش نسبی که بهر حال نشات گرفته از تدبیرو متانت ملت است و طبعا مانع خسارت به زیر ساختها و سرمایه های ملی ، باید با همه ناتوانی اما با مدد خواستن از ملیون صاحب نظر ایستاده در حاشیه…. سیاستی ارام اما پیچیده ای را در پیش گرفت
*مجموعه عواملی منفی نیز در این مبحث مطرح میباشد،به عبارت دیگر در داخل ایران ، در منطقه و در درون حاکمیت امریکا زمینه به هم خوردن رابطه احتمالا در دست ترمیم ؟!ایران و امریکا وجود دارد.
* دو سیاست خارجی از آغاز انقلاب در کشورمان مطرح میباشد :
اول /- دموکراسی و منافع ملی در خدمت قدرت منطقه ای شدن ایران
دوم / – قرار گرفتن قدرت منطقه ای ایران در خدمت منافع ملی و دموکراسی *در کنار این دو نگاه غالب- گرایشات بینا بینی هم وجود داشته که با نگاهی به ۴ دهه قبل میتوان گفت :
* نگاه مهندس بازرگان موید دید دوم و نگاه خمینی موید دید اول است ،منتها با فراز نشیب هایی ،دولت های بعد ی گاه نزدیک به سیاست اول یا دوم بوده اند ،اما زمانی گذشته و تجربه فراوان حاصل شده که قابل اعتنا بوده و می توان با عنایت به آن ، از فرصت پیش امده که به نوشیدن جام زهر مجدد تعبیر میشود! راهبرد جدیدی انتخاب کرد.
* در شرایط فعلی پزشکیان تمایل دارد که با سیاست تعامل با جهان ،برای کاهش مشکلات اقتصادی هم که شده و جلب افکار عمومی بشدت نگران و ناراضی …بر نقش منطقه ای تخریب شده ایران صحه بگذارد و از مرحله ستیز با غرب ، مخصوصا امریکا و دشمن پنداری ها…خارج شود
* این سیاست آغاز خوبیست که میتواند با سیاست دولت نسبتا عاقل همراه شود و در عمل زمینه را برای پیروزی ملیون در درون کشورمان فراهم سازد .
*در این وادی، جامعه مدنی ایران و اپوزیسیون فهیم ، اگاه و دلسوزداخلی میتواند با دولت با همه ایرادات – اما بر مبنای اصل نسبیت همراه و برلزوم فضای باز داخلی تاکید و این دو را لازم و ملزوم هم بداند
*به این دلیل که ایران به ثبات در سیاست خارجی خود نیاز دارد و این ضرورت با کو شش همه دلسوزان وطن میسر خواهد بود
*البته این سیاست به معنی تغییر بنیادین موافق با سیاست خارجی امریکا ،نیست و این همه ماجرا نیست چرا که سیاست مدیریت دشمنی با امریکا در میان صاحبان قدرت غاصب طرفدار دارد
* این نگاه در امریکا هم پر طرفدار و قدرتمند ست، پس هم راهبرد جدید دولت امریکا و هم راهبرد دولت منتخب ۲۴ درصد حائزین شرایط رای دادن ، با موانع روبروست، چنانچه امر یکا هراسی رابتوان از سیاست های افراطی و شعارها حذف کرد وصول به هدف سر یعتر خواهد بود .
* لذا تنها راه ممکن که میتواند جریان راست افراطی را عقب بزند و راست سنتی را هم از مدیریت دشمنی با امریکا به تغییر بکشاند :حمایت قدرتمند و مستمر جامعه مدنی از راهبرد تعامل با جهانست یعنی سیاستی که با همه حرف شنوی ! اقای پزشکیان بشدت بدان نیاز مبرم وتمایل دارد.
*در این راستا روشنفکران و دانشجویان می توانند زبان توسعه و ترویج این پیام باشندو در این راه فرهنگ سازی کنند و نشان دهند که تعامل با وابستگی سیاسی متفاوت است و توضیح دهند که در درون ستیز و منطق آن، ترسی وجود دارد که می انگارد : توان تعامل و گفتگو با رقیب را ندارد ، پس با تولید ترس بر دشمنی می افزاید ….
*جوانان برومند و روشنفکر بایستی دلسوزانه تفسیر و تبلیغ کنند که در سایه تعامل،قدرت البته مشروع ؟ بیشتر جلوه می کند و توجه به اینکه مدیریت دشمنی با غرب عا مل اصلی نا بسا ما نی هاست.
*در نتیجه نگاه مدیریت دشمنی ،را می توان در جامعه عقب زد و ضرورت رابطه براساس منافع ملی را بدون خوش بینی یا خوش باوری به غرب ،به عنوان برنا مه سیاست خارجی مطرح ،وبر انجام تد ریجی ان همت گماشت
* باید راهبرد تعامل با جهان را مطرح و پی گیری کرد و قدرت منطقه ای ایران را در این راستا در خدمت منافع ملی و دموکراسی قرار داد
* با توجه به این مهم که : قرار نیست ایران وابسته به غرب و امریکا شود، مناسب ترین مثال در این مقوله فرانسه و هندوستان هستند که بر اساس منافع ملی ،هم با امریکا رابطه دارند و هم توانسته اند استقلال خود را حفظ کنند.
*بستر سازی برای چنین رابطه ای ضمن توجه به حساسیت های تلقین و تبلیغ شده ، راهکار را نیز بیان و نقش ووظیفه ملیون با تجر به ،فعال و فر هیخته ،روشنفکران ،دلسو زان وطن ، جا معه جوان پو یا و….رادر این مر حله نشان مید هد
*تا انجا که منادیان ممنو عیت را نیز از تردید بر این ضرورت ، رها یی میبخشند و نگرانی ها را تدریجا برطرف میسازند .
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است