طبق آمار اعلام شده واجدین و حایزین شرایط رای دهی که ۵۶ میلیون نفر اعلام شد با کسر۴۱ ملیونی که رای دادند، از پانزده ملیون نفردیگر نبایستی بسرعت عبور کرد. این بخش مهم یعنی ۸،۲۶ در صد واجدین شرایط جامعه کشورمان کجایند، چه میگویند و چه میخواهند؟
بعبارت دیگر جمعیتی برابر با طرفداران اقای ریسی– به گردونه گزینش رییس مملکتشان نیامدند و در صحنه انتخابات نبودند …
اگر ۸/۶ در صد این جامعه را به دلایل مختلف و موجه همچون: بیماری، مسافرت، سالمندی، گرفتاری های روز مره و… از این گردونه خارج کنیم ۲۰ در صد معادل بیش از یازده میلیون نفر(از هر۱۰ نفرواجدین شرایط رای دادن یعنی افراد بالغ جامعه،۲ نفر معادل یک پنجم صاحبان رای) وارد این عرصه نشدند …
اگر طرفداران تغییر با تعریف اقای رییسی و قالیباف را فعالترین گروه درعرصه انتخاب و متظاهر یا معتقد به شعارها بدانیم که با نگرانی از ادامه روش و منش دولت روحانی به دلایل فردی یا گروهی در صحنه بر گزیدن رییس قوه اجرایی مملکتمان از مدتها قبل آنهم سازمان یافته، تشکیلاتی ، منظم و با داشتن قدرت مانور و تریبون، با برنامه، بودجه های فراوان بی حساب و کتاب و هماهنگ حضور فعال داشتند و به جد از جان و دل، با انگیزه و هدف، سخت در این مسیر میکوشیدند را ملاک قرار دهیم از سویی همراهان دولت تدبیر و امید را که معادل۴۲ در صد واجدین شرایط رای دادن بودند را از لحاظ مختلف مورد مطالعه قرار دهیم میتوان گفت:
در انتخابات ۲۹ اردیبهشت همه وهمه دارای انگیزه قوی مشارکت در عرصه انتخابات سر نوشت ساز و در ایفای نقش اجتماعی در حد توان کوشا بودند و با تعاریف منطقی و اصولی برمبنای استدلال خود و تشکیلاتشان، صحنه را به حریف واگذار نکردند و دلسوزان وطن و دلواپسان حقیقی مام میهن از نتایج کوشش صادقانه خودبا همه موانع و تردیدها بر خوردار شدند، که باش تا صبح دولتش بدمد.
در این میان باید پرسید و کنجکاو شد بقیه یعنی ۲۰ درصد واجدین شرایط چرا نیامدند و چرا طی حداقل یکماهه اخیر هیچ توصیه و تذکری بر انان اثر گذار نبود و نشد – آنان در کجای جامعه سیاسی قرار دارند ؟
بی تفاوتی در مورداین عزیزان که به نظر نگارنده مسیول ترین گروه و پایدارترین عقیده مندان را در خود جای داده ، مطلقا مناسب نیست و این جامعه دلسوخته ترین و نگران ترین ها هستند که شرایط را به دلایل روشن – پاک و خالص نیافته اند و روشهای متداول از قبیل شورای نگهبان و احراز شایستگی ها را با تعاریف رایج ، قابل دفاع ومناسب و شایسته ایرانیان نمیدانند .
اینان تحت هر شرایطی به بازی وارد نشده تن به تبلیغات این و ان چنانی نمیدهند و ندا ده اند، در حالیکه بمراتب بیش از من وشما دارای عرق ملی و دلواپس ملک و ملتند و نتوانسته خود را وارد این ماجرا نمایند وما رای دهندگان را بازی خورده میدانند ومیشمارند و میگویند:
در شرایط که مفاد همین قانون اساسی با همه اما و اگر ها یعنی : « آزادی های مشروع قانونی » مشابه :«رای دادن به بهترینهاو نخبه های ملت » که فراوانند و نبایستی به امثال آنانکه پروندهای غیر مردمی دارند اجازه ورو د به میدان را داد !! « ازادی مطبوعات » بدون نگرانی از محرم علی خانها «ازادی اجتماعات » بدون تردید از هجوم مخالفین سازمان یافته غیر متفکر « ازادی احزاب » با تعاریف رایج در کشورهای منطقه خودمان « حقوق شهروندی » « تعهد به انجام تمام و کمال سوگند ریاست جمهوری » که در جایی دیگر به آن خواهیم پرداخت و…. رعایت نمیشود ……بهیچوجه نبایستی موردی و جدا از « دیگر مولفه ها » اقدام کرد .
در انصورت بی دقتی ها گریبان سایر امور و منافع ملی را میگیرد…که گرفته است.
براستی دولت ابقاء شده روحانی در دوران تصدی جدید خود برای این جامعه « قوی، موثر، ساکت، نگران و متعهد واقعی» از همه مهمتر خواهی نخواهی « اثر گذار » چه برنامه ای دارد و در مسیر جلب رضایت آنان تا سال ۱۴۰۰ که نبایستی صحنه رادر آنزمان مانند دوران « سید مظلوم خاتمی » واگذار نماید و « چندان دور نیست » چه خواهد کرد؟
نکند آنان را به جلای وطن فرابخوانند که در گذشته نه چندان دور چنین موجی فرا گیر شد و در درون نیز « توصیهها و تهدیدها و تحد یدها»ی مشابه دوران حزب رستاخیز یا برچسب ضد انقلاب و از اینگونه تهمت ها که دیگر دراین شرایط با حماسه ۲۹ اردیبهشت مطلقا مسموع نیست.
از انجا که انتشار این متن را در مطبوعات درون کشورمان در این حال و احوال که «تا حدودی میشود نوشت و خواند» انتظار دارد به همین مختصر اکتفا و « حدیث مفصل خواندن » را توصیه دارد .