تاریخ: چهارم اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
به: شورای مرکزی جبهه ملی ایران
موضوع: اعلام استعفای جمعی از هموندان شورای مرکزی و مسئولان سازمانی جبهه ملی ایران در اعتراض به روندهای غیردموکراتیک و ناکارآمدی تشکیلاتی
با سلام و احترام،
ما امضاکنندگان این نامه، بهعنوان جمعی از هموندان شورای مرکزی و مسئولان سازمانی جبهه ملی ایران، پس از چندین سال تلاش و پایبندی به آرمانهای ملی و دموکراتیک، ناچاریم اعلام کنیم که به دلیل تداوم تصمیمگیریهای خودسرانه، نادیده گرفتن اصول تشکیلاتی و عدم امکان اصلاحات درون سازمانی، از این تشکیلات کنارهگیری میکنیم.
یکی از اصول اساسی که جبهه ملی ایران همواره بر آن تأکید داشته، سازوکارهای دموکراتیک در تصمیمگیریهای تشکیلاتی بوده است. بااینحال، در سالهای اخیر و بهویژه در ماههای گذشته، بارها شاهد آن بودهایم که تصمیمات کلان بدون مشورت با اعضای شورای مرکزی و برخلاف رویههای مصوب اتخاذ شدهاند. بارزترین نمونهی اخیر، صدور نامهای از سوی هیئت رهبری-اجرایی خطاب به رئیس دولت جمهوری اسلامی بدون کسب اجازه از شورای مرکزی است؛ اقدامی که نهتنها اصول تشکیلاتی را زیر پا گذاشت، بلکه با مواضع پیشین جبهه ملی در تضاد آشکار قرار داشت. به این ترتیب که این نامه نه از موارد اضطراری بوده که هیئت رهبری-اجرایی بنا بر اختیارات اساسنامهای خود بتواند بدون جلب نظر موافق شورا تصمیم بگیرد و از امضای شورای مرکزی استفاده کند، و نه در تداومِ منطقیِ موضع صریح جبهه ملی ایران مبنی بر تحریم انتخابات اخیر بوده است.
این رفتار، نه یک اشتباه موردی، بلکه نشانهای از روندی است که بهشکل سیستماتیک، سازوکارهای تصمیمگیری را از مسیر جمعی و شفاف خارج کرده و به دایرهای محدود از افراد سپرده است. چنین عملکردی، ماهیت دموکراتیک جبهه را بهشدت مخدوش ساخته و امکان هرگونه اصلاح از درون را از بین برده است.
جبهه ملی ایران همواره بر اصل استقلال و حاکمیت ملی تأکید داشته و بر همین مبنا، انتخاباتی را که تحت نظارت استصوابی برگزار شود، غیرمشروع دانسته است. حالآنکه اقدام اخیر هیئت رهبری-اجرایی در نامهنگاری با رئیس دولت منتخبِ همان انتخابات، نهتنها مغایر با مواضع اعلامشدهی جبهه بود، بلکه بهنوعی مشروعیتبخشی به همان ساختاری تلقی میشود که پیشتر مورد تحریم قرار گرفته بود.
علاوه بر این، ادبیات نامهی مذکور نیز خالی از اشکال نبود. همسانسازی مبارزات دکتر محمد مصدق با سیاستهای رسمی جمهوری اسلامی، تحریف آشکاری در گفتمان ملی جبهه محسوب میشود. این نوع موضعگیریهای نسنجیده، ضمن ایجاد بحران مشروعیت در درون جبهه، دستاویزی برای مخالفان شده و به تضعیف جایگاه تاریخی این تشکل منجر گردیده است.
بارها تلاش شد که با انتقادهای درونتشکیلاتی و ارائهی پیشنهادهای اصلاحی، مشکلات موجود برطرف شود. بااینحال، نهتنها هیچ ارادهای برای پذیرش این نقدها مشاهده نشد، بلکه اعتراضات مشروع و سازندهی اعضا با برخوردهای غیردموکراتیک و دعوت از چهرههای مسئلهدار و مسئلهساز برای سرکوب منتقدان مواجه گردید. این رفتار، نشاندهندهی آن است که هیئت رهبری-اجرایی کنونی، نهتنها اصلاحات را برنمیتابد، بلکه حاضر است به قیمت ایجاد بحرانهای داخلی، موقعیت خود را تثبیت کند.
این انسداد ساختاری، در کنار حضور چهرههایی که صرفاً به دلیل پیوندهای شخصی و رویکردهای جناحی در موقعیتهای حساس باقی ماندهاند، موجب گردیده که جبهه ملی بهجای تمرکز بر اهداف کلان ملی، درگیر تنشهای فرسایشی داخلی شود.
با در نظر گرفتن تمامی موارد فوق، ما امضاکنندگان این نامه، استعفای دستهجمعی خود را اعلام میداریم. این تصمیم نه از سر کمصبری، بلکه نتیجهی ماهها و سالها تلاش برای اصلاح درونی، هشدارهای مکرر و مواجهه با درهای بستهی مدیریتی است. ما معتقدیم که بقای جبهه ملی ایران در گرو بازگشت به اصول دموکراتیک، شفافیت سازمانی، مشارکت واقعی اعضا در تصمیمگیریها و احیاء جایگاه مهم خود در میان مردم و خصوصا نسل جوان است. امیدواریم این استعفا، زنگ خطری برای آنانی باشد که هنوز به امکان اصلاحات درونسازمانی باور دارند.
با احترام،
امضاکنندگان:
۱- محمد اسدی
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
۲- فرهاد امیرابراهیمی
عضو شورای مرکزی و مسئول سازمان حقوقدانان جبهه ملی ایران
۳- الهه امیرانتظام
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
۴- آرمان امیری
مسئول سازمان هنرمندان و نویسندگان جبهه ملی ایران
۵- تیرداد بنکدار
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
۶- پریچهر مبشری
عضو شورای مرکزی و مسئول سازمان زنان جبهه ملی ایران
۷- ایمان مسلمیپور
مسئول سازمان اقتصاددانان جبهه ملی ایران
۸- محمدحسین ملکخطایی
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
۹- آذین موحد
عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
*) سامان پنجم