جنگ گسترده و ۴۵ روزه جمهوری آذربایجان و ارمنستان بامداد ۲۰ آبان با امضای توافقنامه ۹ مادهای میان طرفین و با میانجیگری روسیه به پایان رسید. در روزهای نخست آغاز این دوره جنگ انتشار اسناد حضور نیروهای تکفیری در جبهه آذربایجان همراه با فرماندهی عملیات از سوی ترکیه و پشتیبانی گسترده تسلیحات توسط اسراییل و ترکیه نشان داد نقض آتشبس در این نوبت سنگینتر و جدیتر از تمام نقض آتشبسها در طول ۲۶ سال سپری شده از زمان برقراری حالت نه جنگ و نه صلح در سال ۱۹۹۴ است.
مشاهده آرایش تهاجمی، پشتیبانی وسیع و پرحجم تدارک دیدهشده و شروع سنگین و پردامنه حملات جمهوری آذربایجان، ارمنستان را مجاب کرد برای ایجاد بالانس در این رویارویی با استناد به معاهده همکاری نظامی با روسیه این کشور را متقاعد به ورود به جنگ از طریق اعمال فشار به باکو و متوقف کردن حملات کند اما پاسخ سرد و غافلگیرکننده مسکو در چند نوبت مبنی بر اینکه تعهد روسیه در قبال حمایت از ارمنستان مربوط به زمانی است که خاک این کشور مورد تهدید واقع شود و چون قرهباغ خاک ارمنستان نیست روسیه هم نمیتواند در این جنگ مداخله کند روبرو شد. اما علت بیتوجهی روسیه به درخواستهای مکرر ارمنستان برای دریافت کمک و اعمال میانجیگری چه بوده است؟ آیا این عدم توجه را میتوان اعمال مجازات علیه پاشینیان و همچنین مردم ارمنستان از سوی روسیه برای اجرای انقلاب رنگین در سال ۲۰۱۸ دانست؟
به نظر میرسد تنها یک دلیل را نمیتوان علت حضور دیرهنگام روسیه در این جنگ دانست و مجموعهای از عوامل در این رفتار موثر بوده است. با دقت در مفاد توافقنامه سهجانبه و همچنین بررسی شرایط حاکم در میدان جنگ میتوان نتیجه گرفت روسیه با هدف کسب حداکثر امتیاز از تمامی بازیگران مرتبط، با برنامه مشخص و هدفمند، دیرهنگام برای میانجیگری وارد صحنه شده است. در حقیقت روسیه با ارزیابی توان و شرایط بازیگران و نیاز متفاوت هر یک از آنان زمانی اقدام جدی برای میانجیگری را آغاز کرد که جنگ در وضعیتی قرار داشت که غالب و مغلوب و ناظران همه خواهان پایان یافتن آن بودند. در این موقعیت پوتین در ردای یک منجی ظاهر و در نتیجه تمام شروط پیشنهادی او هم پذیرفته شد. براساس این توافقنامه روسیه دستیابی به شش هدف اصلی را مورد توجه قرار داده است؛ به این معنی که روسیه با فراهم آوردن شرایطی برای کسب منافع توسط طرفهای درگیر در این جنگ بدون آنکه از جیب خود هزینهای کرده باشد امتیازات حداکثری از طرفین به دست آورد.
۱- کسب امتیاز از جمهوری آذربایجان
با اجرای این توافقنامه ارمنستان ملزم به خروج از دو منطقه باقیمانده از هفت منطقهای است که آذربایجان نتوانسته بود در جنگ آن را آزاد کند. در حالی که با توجه به طولانی شدن زمان جنگ و خستگی نیروهای نظامی، صعبالعبور بودن دو منطقه باقیمانده و فرا رسیدن سرمای سخت و بارشهای سنگین برف عدم امکان پیشروی بیشتر و زمینگیر شدن نیروهای آذربایجان که امکان ضربهپذیری از حملات چریکی طرف ارمنی را بالا میبرد قابل پیشبینی بود. بدینترتیب هم باکو بدون ادامه جنگ به فتوحاتش افزوده میشود و هم آنکه ارمنستان با امضای توافقنامه، مالکیت جمهوری آذربایجان را بر منطق هفتگانه پذیرفته و تایید میکند و در نتیجه علی اف با کسب این موفقیت خود را به عنوان ناجی و قهرمان جنگ در تاریخ آذربایجان به ثبت میرساند.
۲- کسب امتیاز از ارمنستان
روسیه با متقاعد کردن باکو به پذیرش توافقنامه، از ادامه جنگی که میتوانست منجر به تصرف استپاناکرت (خان کندی) و سقوط کامل قرهباغ کوهستانی شده و فروپاشی سیاسی در ارمنستان را به دنبال داشته باشد جلوگیری کرد. در عین حال هفت منطقه پیرامونی قرهباغ کوهستانی که برخی از جناحهای ارامنی خود به اشغالی بودن آن اذعان داشته و نگهداری آن را پرهزینه و پردردسر میدانستند رها میشد. علاوه بر اینکه باکو با امضای توافقنامه بقای موجودیت قرهباغ کوهستانی را خارج از حاکمیت خود تایید کرد.
۳- کسب امتیاز از ترکیه
قرار دادن بندی در توافقنامه که اجازه ایجاد کریدور ارتباطی میان نخجوان و سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان با عبور از خاک ارمنستان را میدهد بیش از باکو برای آنکارا یک هدیه طلایی و فرصتسازی تاریخی است. این کریدور امکان تحقق رویای دریای مدیترانه تا دریای خزر و شعار به سوی شرق اردوغان را فراهم میسازد. دسترسی به بنادر جمهوری آذربایجان و بهرهگیری از حملونقل دریایی با کشورهای شرق خزر بدون نیاز به استفاده از جادههای ایران از نتایج اولیه این توافقنامه خواهد بود.
۴- کسب امتیاز از امریکا و فرانسه
طی ۲۶ سال برقراری حالت آتشبس در منطقه قرهباغ، گروه مینسک به ریاست همزمان سه کشور امریکا، فرانسه و روسیه ضمن نظارت بر منطقه حایل مابین دو طرف درگیری، مسوولیت اتخاذ راهکارهای برقراری صلح دایمی برای پایان بخشیدن به مناقشه در منطقه را برعهده داشته است. اما در تمام این سالها این گروه کمترین موفقیتی در اجرای مسوولیتی که بر عهده داشته به دست نیاورده است. حال در مقطع زمانی که امریکا درگیر مشکلات داخلی ناشی از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری است و فرانسه نیز از توان لازم برای ایفای نقش قدرتمند برخوردار نیست، روسیه با ارایه طرح ابتکاری خود عملا دو رییس دیگر گروه مینسک را از میدان خارج کرده است. در این وضعیت اگر امریکا و فرانسه بخواهند در معادلات منطقه باقی بمانند و گروه مینسک را فعال نگه دارند باید توافقنامهای را به چالش بکشند که سه بازیگر از چهار بازیگر با کمال میل به آن پایبند هستند، بنابراین برای بازگشت به نقطه صفر باید امتیازات فراوانی به روسیه بدهند که فراتر از امتیازات کسبشده توسط مسکو از طریق توافقنامه جدید باشد.
۵- کسب امتیاز از اسراییل
روسیه با عدم مداخله فوری در جنگ که به معنی موافقت با طولانی شدن آن بود، این امکان را فراهم آورد تا بازیگر در سایه این جنگ یعنی اسراییل نیز به منافعی دست یابد. بهکارگیری تسلیحات مختلف رژیم صهیونیستی از جمله پهپادهای شناسایی و تهاجمی که نقش تعیینکنندهای در این جنگ داشت علاوه بر سودآوری مالی برای تلآویو موجب وابستگی بیشتر آذربایجان به اسراییل شد. تشکرهای پیوسته مقامات آذری از اسراییل مبین اهمیت این همکاری نظامی بوده است. علاوه بر اینکه رژیم صهیونیستی فرصت یافت تا برخی از تسلیحات خود را در شرایط جغرافیایی مشابه با ایران مورد آزمایش قرار دهد.
۶- کسب امتیاز از ایران
روسیه با ارایه این توافقنامه بر خلاف دیگر بازیگران که با دادن موقعیتی به آنان در مقابل امتیاز کسب کرده و خواهد کرد، با دور زدن و محروم کردن ایران فضایی را ایجاد کرده است که تهران برای کسب منافع حداقلی مجبور شود امتیازاتی را به مسکو واگذار کند. از جمله با ایجاد کریدور نخجوان – آذربایجان دیگر خودروهای این کشور برای رفتوآمد بین دو منطقه نیاز به تردد از داخل خاک ایران را ندارند. همچنین بخش زیادی از ناوگان حملو نقل جادهای ترکیه برای دسترسی به ترکمنستان و تاجیکستان و برعکس دیگر از جاده ترانزیتی ایران عبور نخواهند کرد. تقویت این کریدور میتواند به معنای تحقق یافتن طرح پاول گوبل و حذف مرز زمینی ایران با ارمنستان تلقی شود و بازگشت وضعیت در حال شکلگیری به شرایط گذشته که منافع ایران را تامین کند قطعا نیازمند واگذاری امتیازاتی به روسیه خواهد بود.
۷- تحکیم موقعیت روسیه در منطقه
علاوه بر تمام امتیازاتی که روسیه از دیگر بازیگران کسب خواهد کرد، تحکیم جایگاه این کشور در منطقه قرهباغ مهمترین دستاورد این توافقنامه خواهد بود. رفتار مسکو به گونهای بود که همه بازیگران تایید کردند که بدون حضور و خواست روسیه امکان برهم زدن وضع موجود یا ایجاد شکل جدیدی از مناسبات در منطقه وجود ندارد. حال روسیه بعد از انعقاد این توافقنامه و کمکهایی که به دیگران کرده تا احساس موفقیت کنند آماده بهرهبرداری از تلاشهایش و کسب نتایج دلخواه خود است. علی اف برای آنکه نشان دهد رییسجمهورکشور ثروتمندی است و تفاوتی میان شهروندان ارمنی و آذری قائل نیست به سرعت حداکثر دلارهای نفتی را در قرهباغ صرف خواهد کرد تا این منطقه را آباد کند و این فرصت طلایی است برای رونق بخشیدن به کسب و کار شرکتهای روسی، همچنین به نظر میرسد معادن غنی و سرزمین حاصلخیز این منطقه جذابیتهای فراوانی را برای پیشکشی و تقدیر از زحمات طراح این توافقنامه خواهد داشت.
روزنامه «اعتماد»