پیش از هر چیز باید از مسئولان بهخاطر تصمیم شجاعانهشان در مورد آتشبس تمجید کنیم. بدونشک، مهمترین وظیفه هر حکومتی، دور نگه داشتن کشور و مردم از عفریت جنگ و در صورت بروز جنگ، اقدام برای توقف آن از راههای دیپلماتیک است. در شرایطی که پس از این جنگ ۱۲ روزه شکل گرفته است باید حامی تلاشهای مقامات برای خروج از شرایط جنگی، حفظ امنیت کشور، جلوگیری از هرجومرج و بازسازی دفاع ملی باشیم. بیشک، اکنون کشور و نظام وارد شرایط جدیدی شدهاند و شرایط جدید نیز طبعا اتخاذ تدابیری جدید را میطلبد.
از جمله تدابیری که در برخی حوزهها باید اتخاذ شوند به این شرح هستند:
۱. آتشبسی که شکل گرفته است باید به دلایل نظامی، اطلاعاتی و امنیتی تحکیم شود و ادامه یابد. آنچه میتواند این آتشبس را آسیبپذیر کند، ماهیت جنگطلب و سلطهجوی شخص نتانیاهو، مخالفت برخی اعضای افراطیتر کابینه او با آتشبس و تزلزل مزمن در این کابینه است. تجربه آتشبسهایی در غزه و لبنان پیشِ روی ماست. رژیم اسرائیل در همه این موارد تحت فشار بینالمللی بهویژه فشار آمریکا به این آتشبسها تن داده و آنها را مکثهایی در مسیر اهداف تجاوزکارانه و توسعهطلبانهاش دیده است. یکی از این اهداف، تثبیت خود بهعنوان هژمون یا قدرت فائق در منطقه است. تصور باطل کابینه کنونی اسرائیل این است که گویا از طریق تضعیف ایران میتواند دیگر کشورهای منطقه را مرعوب و منفعل کند. همچنین باند حاکم هدف منتفی کردن شکلگیری یک کشور فلسطینی و وادار کردن غزه به تسلیم را دنبال میکند و برای این منظور در پی خنثی کردن تلاشهای دیپلماتیک است. این اهداف و برخی اهداف فرعیتر مانند رهایی از پیگردهای داخلی و بینالمللی علیه نتانیاهو و… خصلت جنگطلبی اسرائیل را بیشتر کردهاند.
۲. ایران نیاز به یک راهبرد امنیت ملی روشن از طریق نگاهی دوباره به راه طی شده در چند دهه اخیر دارد. تعیینتکلیف روشن برنامه هستهای یکی از مولفههای مهم چنین راهبردی است. متاسفانه برخی افراد، تحلیلگران و جناحها در چند دهه گذشته، بهاشتباه، از ساخت بمب اتمی بهعنوان یک سلاح و عامل بازدارنده سخن گفتهاند؛ غافل از اینکه چنین نظراتی بهدلیل شرایط خاص ایران و منطقه زیست ما، نتیجه عکس دارند و همیشه مخل امنیت ایران بودهاند. اگرچه رهبری نظام همیشه بهدرستی با این نظرات مخالف بوده اما مواضع عناصری در داخل و حواشی نظام، کار تنظیم یک راهبرد امنیت ملی روشن را دشوار کرده است. یکی از اولین گامها، فاصله گرفتن از سیاستهای نادرست ازجمله صحبت از خروج از پیمان منع اشاعه سلاح هستهای است. چنین نظراتی بار دیگر در چند روز گذشته مطرح شده است. روشن نیست وقتی ایران قطعا قصد ساخت بمب اتمی ندارد، خارج شدن از پیمان مذکور چه دستاوردی جز تنش و تقابل بیشتر میتواند برای مردم داشته باشد. خروج از انپیتی، ما را وارد یک لابیرنت هزارتوی دیگر خواهد کرد و بهانه بهدست کسانی خواهد داد که با قدرت، عظمت، وحدت و یکپارچگی ایران مشکل دارند.
۳. راهبرد امنیت ملی جدید ایران باید معطوف به تامین امنیت ملی و منافع ملی و سیاست «رفع تخاصم» باید یکی از محورهای قطعی این راهبرد باشد. روشن بود که سیاست «کنترل تخاصم» بهنحوی که در دستورکار دولت پزشکیان بود، راه به جایی نمیبرد. اگر قصدی برای حمایت از جریانهای عدالتخواه در دیگر نقاط جهان نیز باشد، این مهم بدون تردید، تنها در صورت قوی بودن ایران ممکن خواهد بود. تهدید اصلی علیه یک قدرت متوسط همیشه در درجه اول از ناحیه همسایگان محتمل است؛ قدرتهای جهانی نیز معمولا از طریق تبانی با همسایگان اقدام میکنند. بافت داخلی ایران میتواند همسایگان را بهطمع بیندازد؛ مشکلات در حوزه رفاه و توسعه نیز میتوانند کشور را از سرمایههای انسانی خود محروم کنند. مبارزه با نفوذ که در ظاهر بهصورت نقطهضعفی بزرگ برای ایران خود را در جریان جنگ نشان داد، در درجه اول از طریق شایستهسالاری در گزینشها و برکشیدن افراد متخصص و توانا ممکن است. توان دفاعی کشور نیز تنها در صورت شکلگیری ائتلافی با طیفی از کشورها و همکاریهای دفاعی گسترده عملی است.
۴. اکنون اقدام فوری، تنظیم سیاستی واقعبینانه در ارتباط با ادامه مذاکرات با غرب است. تکلیف برخی امور بهصورت رسمی باید روشن شوند. لغو تحریمها برای ما در رأس همه امور است. اگرچه ممکن است آمریکا در شرایط جدید سختگیری در اعمال تحریمها را تعدیل کند اما حاصل آن برای ما چیزی بیشتر از «بخورونمیر» (بهقول مسعود پزشکیان) نخواهد بود. بیشک، لغو تحریمها همچنان از کانال یک توافق رسمی در مورد برنامه هستهای ایران میگذرد. همچنان احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت وجود دارد و مکانیسم ماشه در دستورکار است. درخصوص آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز باید واقعبینانه برخورد کنیم. اکنون پرونده ایران در دست شورای حکام آژانس است که مرکب از ۳۵ کشور است و متاسفانه هیچکدام از این کشورها حاضر به محکوم کردن حمله به تاسیسات هستهای ایران نشدند.