همزمان با مسائل تودرتو و پیچیده داخلی، کشور با مسائل حساس و خطیر منطقهای نیز روبهرو شده است. این چالشهای نگرانکننده منطقهای، پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه در فروردین سال جاری، وارد مرحله تازهای شد و سپس در اقدامی دیگر، ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در مردادماه در تهران موجب شد تا شرایط بیش از هر زمان دیگری ملتهب شود و در روزهای گذشته نیز ترور دبیرکل حزبالله در بیروت، بر ابعاد این التهاب افزود و هر آن احتمال رویارویی نظامی با اسرائیل میرود. در چنین شرایطی و بهخصوص در روزهای اخیر، گروهی از عناصر سیاسی، بهویژه در صداوسیما، به صراحت خواهان واکنش نظامی و حمله ایران به اسرائیل شدند. این گروه با برجستهکردن ابعاد و پیامدهای حملات اسرائیل در ماهها و روزهای اخیر، عدم واکنش جدی و نظامی ایران را نشانهای از ضعف کشور و در نتیجه موجب تشدید اقدامات مشابه از سوی اسرائیل میدانند. جدا از آسیبشناسی جدی و همهجانبه ریشهها، ابعاد و جوانب ترورهای سالهای گذشته، ازجمله ترور آبسرد در سال ۱۳۹۹ و ترورهای بعدی در ایران و بررسی روشهای جاسوسی در درون کشور، باید به نکات دیگری هم توجه کرد؛ بهویژه آنکه با پیچیدگی شرایط و نیاز اسرائیل و دولت نتانیاهو به کشاندن پای آمریکا به درگیری منطقهای، ورود ایران به درگیری گسترده با اسرائیل میتواند موجب بروز رویدادهای محتمل دیگری شود و به درگیری گسترده منطقهای بدل شود. در چنین شرایطی، ضروری است سیاستهای کشور خردمندانه طراحی و اجرا شود:
۱- هر تصمیمی که از سوی نهادهای ذیربط اتخاذ شود، باید مطابق با مصالح ملی و منافع ملی باشد. در نظر گرفتن مصالح و منافع ملی وقتی معنا مییابد که سناریوهای پیشرو طراحی و پیشبینی شود، در صورت هر سناریو، واکنش دیگر طرفهای منطقهای و فرامنطقهای چه خواهد بود و این موضوع تا کجا پیش میرود؟ در نظر گرفتن توان و واقعیتهای موجود کشور، پیششرط اساسی طراحیها و سیاستسازیهاست. در این مورد باید هدفگذاری بهگونهای باشد که با شرایط کشور تطابق داشته باشد و اگر هزینههای یک مسیر بیش از آوردهها باشد، سناریو، روش و مسیر دیگری جانشین شود تا منافع ملی تأمین شود. پرهیز از اقدام شتابزده یا تصمیمهای هیجانی، مقدمه چنین رویکردی است. انعطاف در تصمیمگیری و در صورت بروز رویداد پیشبینینشده، پیشبینی راه برونرفت از شرایط پیچیده و خطیر از ملزومات چنین رویکردی است. آنچه در اینجا اصالت دارد، اقدام عقلایی مطابق با منافع ملی است، نه خود اقدام و واکنش.
۲- از ظرفیت دیپلماسی کشور به صورت جدی استفاده شود و رایزنیهای فشرده و مستمر و چندباره در دستور کار قرار بگیرد تا افزون بر دولتهای همسایه و دولتهای دوست، با دیگر کشورها و نیز نهادهای مختلف بینالمللی رایزنی دیپلماتیک شود. این رویکرد موجب میشود فرصتهای جدیدی برای کشور ایجاد شود و کشور را از تصمیمات هیجانی دور کند.
۳-افکار عمومی داخلی و انتظارات ملت ایران یا اکثریت ملت ایران متغیر بسیار بااهمیتی است که در تصمیمگیریهای کلان باید مطمح نظر نهادهای تصمیمگیر باشد. در غیر این صورت، تصمیمات بدون پشتیبانی اکثریت ملت ایران، خود پیامدهای دیگری در پی خواهد داشت. اتخاذ این رویکرد نیز مستلزم توجه به شرایط موجود در داخل کشور است.
۴-استفاده از توان کارشناسی کشور در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، سیاست خارجی، فناوریهای نوین و مانند آن، از دیگر ملزوماتی است که باید در طراحی راهبردهای کشور به خوبی از آن استفاده کرد. طرفهای مقابل در ماههای گذشته از ظرفیتهای فناورانه و علمی و نیز از شبکههای جاسوسی و مانند آن استفاده کرده و اقدامات هدفمند خود را طراحی کردهاند، در مقابل باید بیش از گذشته از ظرفیت کارشناسی در کشور استفاده شود.
۵-استفاده مطلوب از متغیر زمان موجب میشود تصمیمات اتخاذشده از گردوغبار شتابزدگی و هیجانزدگی مصون باشند. دراینباره ضروری است توجه شود هر اقدامی برای دیگر طرفهای این معادله، ازجمله عمر کابینه کنونی اسرائیل و نیازهای آن، انتخابات پیشروی آمریکا و کشورهای منطقه، چه کارکردهایی خواهد داشت؟ منطقی است که نتانیاهو بهشدت نیازمند گستردهکردن ابعاد درگیریها و کشاندن پای آمریکا به این درگیری است؛ بالطبع تصمیمات کشور نباید در این مسیر باشد، بلکه سیاستهای کشور در مقابل این وضعیت باید بهگونهای هدفگذاری شود که از وقوع جنگ و درگیری پیشگیری کند.
پنجشنبه، ۱۲ مهر