مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی – هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین
روزها، آخرین روز پاییز و بلند ترین شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن ، روزها بتدریج
بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده وآغاز سال قرار دادند.
بدینسان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه Sareda,
Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را بذهن می آورد که خود به معنای «سرد» است و
این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن ، روشنی برجهل و خرافات ، پندار نیک همراه با
کردار نیکو بر فساد ،دروغ ، ستم و تباهی انچنانکه برکودکان حتی پیر زنان داغدار در همین ایام نیز
«خود فروشان مزدور» رحم و انصافی برامده از طینت نا یافته از هستی بخش ندارند….
برای خاطره انگیز ماندن این شب و پاسداشت «این سنت راستین دیرین » بطول تاریخ پر افتخار
ایرانیان که از باد و باران نیایش گزند …؟؟ پیشنهاد میشود :
دور همی شب یلدای امسال برای جلوگیری از مخاطرات اقتصادی بجای انار، پسته و بادام ! به افراد
حاضر در این مراسم کادوئی ماندنی از نوع پول خارجی هدید نمائید تا هم به ذخائر ارزی افزوده و هم
از افت بیشتر ریال در دست محفوظ بمانید .
& واژه «یلدا» به معنای «زایش- زادروز و تولد » ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با
دمیدن خورشید، روزها بلندتر و تابش نور ایزدی افزونی مییابد.
آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا
میکردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادا و آفریننده) میگویند که
ماه تولد خورشید است .
یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار مشود، سنتی باستانی است.
مردم روزگاران دور که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن
فصلها و تضادهای طبیعی همراه بودند ، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای
خود را با گردش خورشید ، تغییر فصول ، بلندی و کوتاهی روزو شب ، جهت ،حرکت و قرار ستارگان
تنظیم کنند.
اینکه در بعضی فصول روزها بتدریج بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید
بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور، روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق
بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش .
مردمان ان دوران دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و
بلافاصله پس از آن روزها بتدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش
خورشید نامیده و آغاز سال قرار دادند.
& در« آثارالباقیه ابوریحان بیرونی» ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده و
در« قانون مسعودی» نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر
«خرم روز» نامیده شده است.
& در «برهان قاطع» ذیل واژه «یلدا» چنین آمده : یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که
اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال ، در آن شب و یا نزدیک به آن شب،
آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک میباشد وبهمین دلیل بایستی
با دور هم جمع شدن و شادی کردن بد یمنی را از جامعه دور کرد .
بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم «جدی» است – سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل
میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه
بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.
روز پس از شب یلدا (یکم دیماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت
میپرداختند و تعطیل عمومی بود- فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از
شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه میگوید :
که ما را ز دین بهی ننگ نیست / به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
-همه راه داد است و آیین مهر / نظر کردن اندر شمار سپهر
شب چله:در ایران باستان ۶۰ روز از ۳ماه اخر هر سال یعنی :چهل روز از زمستان که آغاز آن برابر
است با هفتم دی ماه جلالی ( بیست و هشتم دسامبر ) و پایانش برابر است با شانزدهم بهمن ( پنجم
فوریه ) چله بزرگ و بیست روز از فصل زمستان که آغاز آن از هفدهم بهمن ماه جلالی شروع می شود
و در ششم اسفند پایان می یابد. چله کوچک میگویند و( در بیان عامه ) کنایه از سرمای سخت (چله
زمستون ) .
در ایران مرکزی چله بزرگ از آغاز زمستان برابربا اول دیماه شروع میشود و مدت آن چهل روز و
چله کوچک زمستان از شب دهم بهمن ماه تا پایان ماه که مدت آن بیست روز است، تمامی این شب های
بلند به کتاب خوانی و قصه گویی، بزرگداشت اندیشمندان، دانشمندان، خدمتگذاران جامعه وماند گاران
شهر و دیار ها و تکرار حماسه های شاهنامه فردوسی، اشعار پر مغز و محتوا و شیوای مولوی، سعدی،
حافظ و دیگر شعرا و فلاسفه دیرین و نام اوران امروزهمچون : شهریار، پروین، بهبهانی؛ مشیری
اختصاص می یافت.
مراسم، تشریفات و یاد بودها ی بسیاری از پیشینیان پاک و متفکر ما ایرانیان در تاریخ پر شکو همان –
زنده و بیاد مانده اند و در این فرصتها و شبهای بلند جشن و سرور، که شادی بخش خانواده ها وجوانان
و باعث خلاقیت، ابتکار، سازندگی، دور شدن از خرافات، جهل و نادانی، خمودگی و اندوه است با مغتنم
شمردن مناسبت ها بر پا میشده که شاخص ترین انها را میتوان جشن سده در دهم بهمن ماه عنوان نمود.
این باور دیرین و عملکرد اندیشمندانه اجداد گرامی و بزرگ ما ایرانیان، امروز در علوم پزشکی، روان
درمانی، روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت و… به ثبوت رسیده که:افسردگی و غم غصه بنیاد شکر
گزاری و سپاس افریدگار را و باور یگانه بودن او را، بتبع آ ن سلامت ، شرف و عزت را از جوامع
دور میسازد .
توصیه اینکه : با همه درد مندی ملت بزرگوارحاصل جهل حکومت …. بمناسبت ها – اما برای ارج
گذاری براین پیشینه ملی ایرانیان «آزرده از ادامه شرایط غیر انسانی حاکم » در این روزگار پر آب و
چشم که بخش اعظم گرفتاری هایش حاصل محافظه کاری ، مصرف کنند گی ، عافیت طلبی ها و عدم
احساس مسئولیت اجتماعیست – دقیقا بر خلاف راه و رسم جوامع پیشرفته که حکومتها اولا: منتخب
جامعه از میان بهترین ها و متخصصین بدون رانت و سهم خواهی و دویم : مطیع رای اکثریت و
خواست واقعی مردمان پاک نیت نیک پندارکه با اراده جمعی در صورت کوچکترین خلاف یا نداشتن
شرایط احراز برکنار میشوند و اموالشان چنانچه بیش از حد معقول با تعریف اصولی باشد – مصادره ….
بدون هر گونه تامل ، تردید ، نگرانی و واهمه – در بزرگداشت حفظ و احترام این روزها و شبها با
اعتقاد و اطمینان به اثر بخشی مثبت آن، بکوشند که در هر شرایطی وظیفه شاد کردن انسانها :خدایی،
ملی ، میهنی و مردمی است،
هر چند با افزایش بسیار شدید هزینه ها مخصوصا تدارک آجیل و خوردنی های سنتی مربوط به این دور
هم آئی ، بسیاری از هموطنان با میزهای خالی پذیرای زمستان ۱۴۰۳ در پسین و شامگاهان ادینه در
پیش برابر با ۳۰ آذر- ۲۱ دسامبر » خواهند بود……………..
برای ملت بزرگواراهورائی ،اندیشمند ، پر تحمل ،هشیار و وطن خواه این سر زمین کهن آرزوی
سلامتی و عبور از مصائب را داریم …
و به امید چنان روزگاری یلدائی پر از مهر و صفا برای هموطنان ارزومندیم .