۲۹ بهمن ١٣۹٣
پرسش: تداوم حصر غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد چه دستاورد و چه پیامدهای برای حاکمیت داشته است؟
کورش زعیم: واژه “غیرقانونی” شما بیشتر به مزاح می ماند. کدام قانون؟ قانون اساسی، قانون انتخابات، قانون مدنی، قانون جزای اسلامی، قانون شورای نگهبان، قانون روزنامه کیهان، قانون سرداران و امامان جمعه، یا قانون حکم حکومتی؟ یک قانون می گوید حصر شدگان باید آزاد شوند و قانونی دیگر می گوید باید اعدام شوند. یک قانون کسی را بجرم اینکه گفته حضرت یونس در شکم ماهی نمی گنجد به اعدام محکوم می کند، قانون دیگری اجازه می دهد آمران اسیدپاشی و چاقوزدن به دختران بیگناه ما سرافراز در امنیت و افتخار بسر برند؟ همه این قانون ها وجود دارند، هرچند که با هم تضادهای بنیادین داشته باشند. پس حاکمیت می تواند همه کار با همه کس بکند و آنرا قانونی بخواند. هرچند زندانی کردن یا حصر این سه نفر را هیچ قانونی پیش بینی نکرده، چون محاکمه نشده اند و حکمی درباره ایشان صادر نشده، ولی بر پایه قانون های موردی و سلیقه ای جمهوری اسلامی حصر این سه نفر هم می تواند قانونی باشد. پس ما مانند کشورهای دیگر بر روی یک ستون قانون نایستاده ایم، بلکه بر روی چند ستون قانونهای موازی برای خرسند نگه داشتن همه گروههای سیاسی و فرقه ای، بجز مردم، ایستاده ایم و ثبات وجود خود و محور نفوذ خود را از بی ثباتی کشور و ترس در دل مردم کسب می کنیم.
دستاورد حصر برای حاکمیت بسیار زیاد بوده، زیرا توانسته شخصی را که مردم نمی خواستند و ریاست جمهور شدنش در دوره نخست هم با شگفتی روبرو شده بود، و در درازنای مسئولیت خود بجز دروغگویی و کارهای ضد ملی و ضد مردمی و اتلاف منابع و ترویج فساد انجام نداده بود، دوباره بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند و اجازه بدهد بیسوادترین، نادانترین و فاسدترین اشخاص را بر مسئولیت های مهم بگمارد، با کارهای تحریک آمیز در سطح بین المللی کشور را دچار قطعنامه ها و تحریم های خانمان برانداز بین المللی کند و کشور را به دره سقوط بکشاند. این دستاورد کمی نیست. همیشه وقتی می خواهند ساختمانی نوین و بهتر بسازند ساختمان فرسوده موجود را ویران می کنند. شاید برنامه حاکمیت همین بوده، که در این صورت به بخش اول هدف خود که ویرانی کشور بوده رسیده است.
یک پیامد محروم کردن حصر شدگان اینست که اگر هر کدام از آنان به ریاست جمهوری می رسیدند، حاکمیت می توانست مردم را به هشت سال دیگر امیدوار و به صبر و تماشا وادارد. باز ما شاهد هشت سال حرکت لاک پشتی و کجدار و مریز می بودیم و فرصت اینکه ثابت کنیم اینگونه حکومت فرقه ای نمی تواند بجز آسیب به ملت و کشور بزند را پیدا نمی کردیم. در دوره هشت ساله دکتر محمود احمدی نژاد که در همه کار کارشناس بود، این ثابت شد و مردم دیگر تردیدی ندارند. بنابراین، با فداکاری اجباری این سه نفر، مردم به ماهییت حاکمیت بیشتر پی بردند.
پرسش: ارزیابی شما از عملکرد دولت برای پایان دادن به حصر غیرقانونی چیست و چه اقداماتی باید انجام دهد؟
کورش زعیم: برخلاف سران نظام در زمان دولت دهم که از آزاد بودن حصر شدگان واهمه داشتند، برای دولت روحانی آزاد شدن یا نشدن نامزدان معترض به “انتخابات” ۸۸ هزینه ای ندارد. آزاد شدن آنان ممکن است به تظاهراتی توسط هوادارانشان در خیابانها بیانجامد، و آنان سخنرانی هایی در حقانیت خود بکنند، ولی این رویدادها برای دولت کنونی فقط می تواند جنبه مثبت داشته باشد. آقای روحانی هم ممکن است به سخنرانی در همان تظاهرات بپردازد. ولی آنچه برای دولت روحانی مهم است رعایت الویت هاست. در حال حاضر الویت اول به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای و برداشتن تحریم ها است که موجودیت دولت روحانی به موفقیت در آن بستگی دارد. اگر روحانی نتواند به این پیروزی دست یابد، شاید سرنگون یا شیر بی دندان شود، و متعاقب آن نظام حاکم با خطر سقوط مواجه گردد. روحانی بنظر می رسد که این را خوب می داند و خودش را آلوده درگیریهای رفع حصر و ایجاد جبهه جدیدی علیه خودش نمی کند. چون مردم دیگر توان بردباری ندارند، و جامعه در آستانه انفجار است. ده درصد جمعیت درآمد نود درصد جمعیت را، با احتساب دزدی ها، از آن خود کرده است و اصلن نه خبر و نه احساسی از شرایط آن نود درصد دارند. شرایط خیلی شبیه شرایطی است که انقلاب فرانسه را بوجود آورد. در حال حاضر فقط جناح فاسد مالی کشور که رفع تحریم ها را باعث بهم ریختن شبکه های قاچاق و دور زدن تحریم ها و به زیان اشتهای سیری ناپذیر خود می داند، علیه موفقیت مذاکرات تلاش و توطئه می کنند. در صورت دخالت روحانی در رفع حصر، که برای آن الویت چندانی قایل نیست، شبکه هایی که در روی کار آوردن دولت نهم و دهم و اجرای طرح تضعیف مالی و سیاسی کشور با نابود کردن زیربنای اقتصادی و اجتماعی و روابط بین المللی فعال بوده اند با جدیت بیشتری علیه روحانی به طراحی و اجرای پروژه های تخریبی خواهند پرداخت.
پرسش: نقش نهادهای مدنی و غیرحکومتی در حل این مسئله تا چه حد تاثیرگذار است؟ راه حل شما چیست؟
کورش زعیم: نهادهای مدنی اصلاح طلب تا آنجا که جو امنیتی اجازه می دهد در این باره می نویسند و می گویند و اعتراض می کنند. مقام های مذهبی و دولتی هم گهگاه بر له یا علیه آزادی ایشان سخن می گویند. ولی بنظر می رسد که اراده ای برای رفع حصر و آزادی ایشان نیست. به باور من بیشتر مخالفان رفع حصر ترس دارند بحث تقلب باز شود و نقش آنان در تغییر نتیجه انتخابات بیشتر و بیشتر به بحث و ارائه سند و شاهد منتهی گردد. اگر تقلبی در کار نبوده، ترسی از آزاد کردن مدعیان انتخابات یا محاکمه کردن آنان نیز نباید باشد. ولی ترس هست و بسیار هم ژرف است.
http://www.rahesabz.net/story/90079/
http://www.kouroshzaim.org/DetailsData.asp?IDdata=692