ترکیه و جنگ بر سر آب؛ چالش‌های مدیریت منابع آبی و اهداف ژئوپلیتیکی- بهار مقدم


تلاش‌های دولت ترکیه در سدسازی در ظاهر ممکن است برای ساکنان این کشور نویدبخش توسعه اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی باشد، اما پیامدهای زیست‌محیطی و ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای کشورهای همسایه به دنبال دارد.

ترکیه کشوری با تنوع جغرافیایی و اقلیمی قابل توجه است که بخش عمده‌ای از آن در منطقه‌ای نیمه‌خشک قرار دارد. این کشور با جمعیتی بیش از ۸۶ میلیون نفر با چالش‌های جدی در زمینه مدیریت منابع آبی خود روبه‌رو است.

تغییرات اقلیمی، افزایش دما، کاهش بارندگی و طولانی‌تر شدن دوره‌های خشکسالی، ترکیه را به انجام تدابیر گسترده‌ای در مدیریت منابع آبی واداشته است. یکی از محورهای اصلی این مدیریت، تمرکز بر توسعه زیرساخت‌های آبی از جمله ساخت سدها، نیروگاه‌های برق‌آبی و مخازن بزرگ است که نقش مهمی در تأمین آب، تولید انرژی و کنترل سیلاب‌ها ایفا می‌کنند.

اداره دولتی هیدرولیک ترکیه به عنوان نهاد اصلی مسئول مدیریت منابع آبی، در سال‌های اخیر پروژه‌های متعددی را برای افزایش ذخایر آب و کاهش تقاضا اجرا کرده است که بیشتر روی ساخت سد متمرکز بوده‌اند.

تاریخچه سدسازی و مدیریت منابع آبی ترکیه

پروژه‌های عظیم سدسازی در ترکیه به دهه ۱۹۳۰ میلادی بازمی‌گردد، زمانی که مصطفی کمال آتاتورک، بنیان‌گذار جمهوری ترکیه، اهدافی بلندپروازانه برای توسعه مناطق محروم کشور اعلام کرد. در بازدید از شهر دیاربکر در جنوب شرقی ترکیه، آتاتورک بر اهمیت زیرساخت‌های مدرن مانند کشاورزی آبی، خانه‌های بهداشتی و جنگل‌های سبز تأکید کرد. این دیدگاه بلندپروازانه، بعدها در قالب پروژه‌های گسترده سدسازی شکل عملیاتی به خود گرفت.

در دهه ۱۹۷۰، پروژه توسعه جنوب شرقی آناتولی (GAP) به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و جامع‌ترین پروژه‌های زیرساختی در تاریخ ترکیه آغاز شد. این پروژه که با الهام از برنامه توسعه دره تنسی (TVA) در ایالات متحده طراحی شده بود، با هدف اصلی توسعه مناطق محروم جنوب شرقی ترکیه کلید خورد. پروژه «گاپ» شامل ساخت ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه برق‌آبی بود که برای بهره‌برداری از منابع آبی رودخانه‌های دجله و فرات طراحی شده بود.

یکی از مهم‌ترین اجزای این پروژه، سد آتاتورک است که بر روی رودخانه فرات ساخته شد. این سد با ظرفیت ذخیره‌سازی عظیم خود، نقشی حیاتی در تولید انرژی برق‌آبی و آبیاری اراضی این کشور ایفا می‌کند.

در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ترکیه دامنه پروژه‌های سدسازی خود را گسترش داد و برنامه‌های دیگری نظیر پروژه آناتولی شرقی (DAP) را آغاز کرد. پروژه «داپ» متمرکز بر ساخت سدهایی روی رودخانه ارس و شاخه‌های آن است. هدف اصلی این پروژه تأمین آب برای کشاورزی، تولید انرژی برق‌آبی و بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مناطق همجوار بوده است.

بر اساس اطلاعات موجود، پروژه «داپ» شامل ساخت ۹۰ تا ۱۲۰ سد در حوضه رودخانه ارس است که بسیاری از آن‌ها با هدف مدیریت منابع آبی و تأمین نیازهای داخلی ترکیه طراحی شده‌اند.

این تلاش‌ها که در ظاهر ممکن است برای ساکنان ترکیه نویدبخش توسعه اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی باشد، پیامدهای زیست‌محیطی و ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای کشورهای همسایه – به ویژه ایران- به دنبال داشته است.

لایه‌های زیرین توسعه؛ تأثیرات مخرب محیط‌زیستی، اقتصادی و اجتماعی

سدسازی‌های گسترده ترکیه، به‌ویژه در حوضه‌های آبریز دجله، فرات و ارس، تغییرات اساسی در رژیم‌های آبی منطقه ایجاد کرده است. این تغییرات اثرات زیست‌محیطی شدیدی را به دنبال داشته که از جمله آن‌ها می‌توان به کاهش تنوع زیستی، نابودی زیستگاه‌های طبیعی و گسترش بیابان‌زایی در مناطق پایین‌دست اشاره کرد.

بر اساس اظهارات کارشناسان، پروژه «گاپ» موجب از بین رفتن میلیون‌ها هکتار از زمین‌های کشاورزی در سوریه و عراق شده و زمین‌های حاصلخیز را به بایر تبدیل کرده است. همچنین این پروژه یکی از عوامل اصلی خشک‌شدن تالاب هورالعظیم و شکل‌گیری کانون‌های ریزگرد در منطقه به‌شمار می‌رود.

پروژه سدسازی «داپ» در ترکیه تأثیرات جدی بر منابع آبی ایران خواهد داشت. تکمیل این پروژه می‌تواند سهم ایران از منابع آبی حوضه ارس را بین ۲۵ تا ۳۰ درصد کاهش دهد، مسئله‌ای که سه استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل را با مشکلات جدی روبه‌رو خواهد کرد. کاهش جریان آب ارس به دریای خزر نیز تعادل اکولوژیک این دریاچه را مختل می‌کند و پیامدهای آن به استان‌های شمالی کشور سرایت خواهد کرد.

منطقه آزاد ماکو و منطقه آزاد ارس، به عنوان مراکز اصلی کشت گل‌خانه‌ای کشور، نیز با ادامه سدسازی‌های ترکیه در معرض خطر نابودی قرار می‌گیرند. این امر تهدیدی جدی برای امنیت غذایی کشور محسوب می‌شود.

فرشید شکرخدایی، عضو کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، هشدار داده است که کاهش یا قطع جریان آب رودخانه مرزی ارس توسط ترکیه، علاوه بر مشکلات تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی در مناطق پایین‌دست، می‌تواند به شکل‌گیری مهاجرت اقلیمی از سه استان اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی منجر شود.

این سدسازی‌ها به مرزهای ترکیه محدود نشده و حالا ترکیه که پروژه‌های آبی‌اش باعث کاهش آورد رودخانه‌های مرزی کشورهای همسایه، از جمله رودخانه ارس شده، در مرز شرقی ایران با همکاری طالبان سد بخش‌آباد را روی رودخانه فراه تکمیل می‌کند. پیش‌بینی می‌شود این پروژه گردوغبار در منطقه سیستان را به شکل قابل‌توجهی افزایش دهد و همچنین باعث خشکی تالاب هامون شود.

سدها به‌عنوان ابزاری برای هژمونی سیاسی

ظرفیت‌های ذخیره‌سازی مخازن سدها امکان کنترل حجم زیادی از آب را فراهم می‌کنند و به دولت‌ها این فرصت را می‌دهند که جریان آب و میزان دسترسی به آن را در مناطق پایین‌دست، تحت یک راهبرد ژئوپلیتیکی گسترده، تنظیم کنند.

ترکیه راهبردی هوشمندانه و هدفمند را در دو سطح داخلی و بین‌المللی دنبال کرده است. این کشور با مطرح کردن دو ادعای کلیدی تلاش کرده نگرانی‌ها را در مورد تاثیر مخرب اقدامات آبی خود کاهش دهد:

  1. بحران و کمبود آب داخلی: ترکیه ادعا می‌کند که به دلیل وجود تنش‌های آبی و کمبود منابع آب، ناچار به توسعه زیرساخت‌های آبی و سدسازی‌ست.
  2. عدم تهدید برای کشورهای پایین‌دست: این کشور تأکید دارد که اقدامات و سازه‌های آبی‌اش تهدیدی برای کشورهای همسایه و پایین‌دست محسوب نمی‌شود.

با این حال بررسی پروژه‌های عظیم سدسازی و تاثیر مخرب آن از جمله کاهش منابع آبی در کشورهای پایین‌دست، افزایش تنش‌های منطقه‌ای و تهدید امنیت غذایی و بالاخره همکاری با افغانستان، نشان می‌دهد که این کشور اهدافی فراتر از مدیریت منابع آبی و توسعه پایدار را دنبال می‌کند. ترکیه تلاش می‌کند با بهره‌گیری از زیرساخت‌های بزرگ آبی، این منابع را به ابزاری برای اعمال هژمونی سیاسی بر کشورهای همسایه تبدیل کند.

/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

آب اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر توسعه فضایی می گذارد لذا این پدیده روز به روز رقابتی تر سیاسی تر و امنیتی تر می شود. یکی از مناطقی که کمبود منابع آب در آن پررنگ است جنوب غرب آسیا می باشد و این وضعیت در کشور عراق و سوریه با توجه به پایین دستی نسبت به رودخانه مرزی دجله و فرات برجسته تر است. یکی از کشورهای پر آب با توجه به میزان بارش و شرایط اقلیمی مناسب که رودخانه های دجله و فرات از آن سرچشمه می گیرند کشور ترکیه است و بیشتر منابع آب کشور عراق و سوریه از کشور ترکیه سرچشمه گرفته و این کشورها بشدت در ابعاد کشاورزی، زیست محیطی و شرب وابسته به منابع آب ورودی از کشور ترکیه هستند. کشور ترکیه با ایجاد پروژه های کلان آبی(پروژه گاپ) در جنوب شرق ترکیه درصدد کنترل آب های مرزی در سرشاخه های دجله و فرات و دنبال کردن اهداف ژئوپلیتیکی خود مبتنی بر هیدروهژمون[۱] و هیدروپاور[۲] است. با توجه به وابستگی عراق و سوریه به آبهای مرزی مشترک با کشور ترکیه به نظر می رسد در آینده نزدیک کشورهای پایین دست رودخانه های دجله و فرات با تنش های آبی گسترده رو به رو خواهد کرد. این پژوهش با ماهیت توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنتی، در صدد تحلیل ژئوپلیتیکی سیاست های آبی ترکیه و پیامدهای آن در کشورهای پایین دست رودخانه های دجله و فرات(عراق و سوریه) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اهداف راهبردی ترکیه و سیاست های آبی این کشور در زمینه استحصال و کنترل آبهای مرزی، بهره برداری از این عنصر ژئوپلیتیکی قدرت ساز در راستای اهداف ژئواکونومیک(توسعه متوازن داخلی و رسیدن به استاندارهای مورد نظر اروپا، همسو کردن کردها با هسته مرکزی، بالارفتن قدرت چانه زنی در معاملات انرژی در منطقه) و ژئواستراتژیک(تضعیف پ ک ک و همسایگان حامی آنها، عملیاتی کردن گفتمان نئوعثمانی گرایی در قلمروهای عثمانی) می باشد.

رادیوزمانه

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است