وقتی سخنان رهبران انقلاب ۵۷ در روزهای نخستین آن، دررسانه ها پخش می شود، به نظر می رسد، این جنبش در روزهای نخست دموکراتیک بوده و اکنون به کج راهه رفته است، بقول خاتمی و موسوی از دوران طلایی انقلاب اسلامی فاصله گرفته است. زیرا در آن زمان از لزوم پایبندی به رای مردم سخن می گفتند. ولی امروز گفتار و کردار رهبران اسلامی خیلی چنین چیزی را نشان نمی دهد.
درحالیکه این طور نیست، تفاوت امروز و دیروز نظام اسلامی در موافق بودن و مخالف بودن مردم است نه چیزی دیگر. شعارهای دموکراتیک آیت الله خمینی، مطهری، بهشتی، …و حتی خامنه ای مربوط به زمانی بود که مردم موافق ایشان بودند و با اشاره ایشان به خیابان می ریختند و بی اعتنایی اکنون رهبر معظم و شورای محترم نگهبان به رای و نظر مردم که هر روز هم تشدید می شود، مربوط به زمانی است که همان مردم مخالف ایشان بوده و درچشم برهم زدنی برعلیه ایشان به خیابان می آیند.
این ویژگی موافق دوستی و مخالف ستیزی ویژگی تفکر مطلق گراست، اعم از اینکه دینی باشد و یا غیر دینی.این مطلق گرایی، ضد فرهنگ دموکراتیک است. معنی این سخن این است که فرهنگ دموکراتیک زمانی شکل می گیرد که کسی راه درست خود را الزاما راه درست دیگران نداند وحق تشخیص درستی و نادرستی را برای دیگران نیز قائل باشد.
برای یک نظام دموکراتیک با رای مخالفان پائین آمدن، مهمتراست از با رای موافقان بالا رفتن. درطول تاریخ بزرگترین دیکتاتورها با اقبال عمومی بالا رفتند، اما پس از دست یابی به قدرت، به هیچ طریقی پائین نمی آمدند.
بطورخلاصه پایه دموکراسی حقوق انسانهاست، فارغ از اینکه مخالف و یا موافق ما باشند. البته روح دموکراسی با پذیرش مخالف بیشتر سازش دارد تا ستایش موافق زیرا درپذیرش مخالف احترام به حق دیگری نهفته است ودر ستایش موافق صرفا خودخواهی.
قطعا با توجه به مطلق گرایی اسلام گرایان، چنین رویکردی در انقلاب اسلامی متصور نبوده و نخواهد بود. آنچه که طبیعتا از بطن انقلاب اسلامی زاده خواهد شد تبدیل جمهوری اسلامی متکی برمردم به حکومت اسلامی مستقل ازمردم خواهد بود. زیرا از دید مطلق گرایان اسلامی مردم به خودی خود فاقد ارزشند وارزشهای خود را ازپایبندی به ارزشهای انقلاب می گیرند.
تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - اروپا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است