بیانیه‌ی نهضت مقاومت ملی ایران به مناسبت «انتخابات» ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی


بنیانگذار نهضت مقاومت ملی ایران شاپور بختیار از همان لحظه‌ی نخست قدرت خمینی و پیش ازولادت شوم این نظام، از مخفی گاه خود در تهران، با در دست‌گرفتن جان خویش و با صدور اعلامیه‌ای صریح و قاطع به «رفراندم» نمایشی آن نه گفت؛ و از آن زمان تا کنون نیز سازمان او در پیشاپیش همه‌ی هموطنان ارجمند دیگر به همه‌ی نمایش‌های «انتخاباتی» دیگر این نظام نه گفته است.

امروز نیز در آستانه‌ی برگذاری نمایشنامه‌‌ای تشریفاتی ـ تبلیغاتی که عنوان دوازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را یدک می‌کشد، پاسخ ما به این نمایش توهین آمیز نسبت به ملت ایران نه گفتن و تحریم قاطع آن است.

در اوضاع سیاسی ـ اقتصادی تیره و تاری که نظام مبتنی بر ولایت مطلقه‌ی فقیه بر میهن ما مستولی کرده‌است، و با نتایج اجتماعی و فرهنگیِ به‌غایت آشفته‌‌ی آن، همه‌ی جناح‌های رنگارنگ حاکمیت توتالیتر نیز، با چنگ‌ و دندان به‌جان هم افتاده‌ و هریک، با برملا کردن فساد و تباهی رقیب، بساط بی‌آبرویی کل دستگاه را بیشتر از دیگری گسترده‌‌اند بگونه‌ای که گویی همگی هم‌چون اصحاب کهف در خواب غفلت بسر می‌برند؛ غفلت از پایان ناگزیر دوران سلطه‌ی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خود و دستگاهی که ملت را نزدیک به چهار دهه به اسارت آن درآورده اند.

تأکید کنیم که در جمهوری اسلامی مفهوم انتخابات نیز هم‌چون سایر حقوق و قواعد مقرر در دمکراسی‌های دنیا بی‌معنی است. و این‌خود تنها یک نمونه از مشخصات بی‌شمار و بارز نظامی‌ است که در آن امکانِ بروز اراده‌یِ مردم که بایستی از طریق شرکت در انتخابات آزاد و اَمن از میان شخصیت ها و احزاب برخوردار از آزادی تشکّل و آزادی بیان و آزادی اجتماعات و اقتدارات قانونی واقعی برگزیدگانِ آن تجلّی ‌یابد از اساس محلی از اِعراب ندارد. و چه جای شگفتی؟ زیرا که در قانون اساسی جمهوری اسلامی جایی برای ملت تعبیه نشده و از رابطه‌ی ملت و حاکمیت ملی نشانی دیده نمی‌شود. همه جا، مردم یک گروه از امّت مستضعفی هستند که عنان اراده و اختیار خود را یکبار برای همیشه و بطور لایتغیّر به یک‌نفر سپرده‌اند و بنابر این همواره در قید قیمومت او خواهند ماند.

نیاز به یادآوری نیست که نخستین خشتِ کژ بَنایِ نظامی قهقرایی و ضدِ ایرانی که به اِعمال قدرت مطلقه‌ی ولی فقیه به‌نام حاکمیت شریعت انجامید، در همان رفراندم دهم و یازدهم فروردین ۱۳۵۸ و اعلام جمهوری اسلامی توسط آیت‌الله خمینی در دوازدهم فروردین همان سال گذاشته شد.

چنان که در بالا گفتیم دکتر شاپور بختیار به‌این مناسبت و مقارن همان روزهای آشفته و بحرانی از مخفی‌گاه خود در تهران به ملت ایران پیام تاریخیِ مهمّی فرستاد و طی آن با صراحت مخالفت خود با جمهوری اسلامی را بدینگونه اعلام کرد:

«اختناق، ازهم گسیخت‌گیِ شیرازه‌ی کشور، اقتصاد درهم‌ریخته، زور و قلدری عده‌ای به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جای عُمّالِ سابق، همه‌جا به‌‌‌‌‌چشم می‌خورد و بالاخره، ما یک دیکتاتوری فرسوده‌ی فاسد را به یک دیکتاتوریِ با هرج‌و مرج تبدیل نموده‌ایم.

و تمام این‌ها به‌امید یک جمهوری اسلامی؛ حال این جمهوری اسلامی چه خواهد بود و چگونه به مسائل ما پاسخ خواهد داد، از من سئوال نفرمایید.

این موضوع مرا به‌یاد شعری از خواجه‌ی شیراز می‌اندازد:

در ره عشق نشد کس به‌یقین محرم راز هرکسی بر حَسَبِ فکر گمانی دارد

جواب شخص من اینست که هیچ‌کس به‌طور روشن نمی‌تواند چگونگی و مشخّصات این جمهوری را بیان کند. تا آنجائی‌که جناب آقای مهندس بازرگان، که در لطافت طبعش خلاف نیست، می‌فرمایند، تاکنون کتاب و رساله‌ای در این موضوع نوشته نشده‌‌است. و صحیح هم می‌گویند. پس شما از مردم می‌خواهید بروند به مجهول مطلق رأی بدهند، یا ندهند؛ راه دیگری هم خیر. در این‌حال رادیو و تلویزیون هم بیشتر از هر وقت از آزادی صحبت می‌‌کنند.

خواهران و برادران عزیز، من به چنین جمهوری رأی نخواهم داد زیرا آنرا منافی پیشرفت جامعه، سربلندی کشور، شکوفایی اقتصاد و اجرایِ واقعی حقوق بشر می‌دانم.»

هرچند که فضای سیاسی و محیط آشفته و تحریک‌شده‌ توسط گروهی معلوم‌الحال که آزادی و استقلال ایران و سعادت و بهروزی ملت ایران را وسیله‌ی اِعمال تعصبات کور خود پنداشته، در گرو منافع زودگذرِ شخصی خویش گرفته بودند آن‌چنان بود که آن رفراندم کذایی جمعیتی عظیم را به پای صندوق‌های سرگشاده‌ی رأی کشانید و منجر به اعلام جمهوری اسلامی گردید، امّا دیری نگذشت که بخش بزرگی از همان جمعیت به اشتباه عظیم خود پی برد.

مقایسه‌ی تعداد شرکت کنندگان دردو نوبت از همه‌پرسی‌های متعاقب فروردین ۱۳۵۸، شاخصی است برای کاهش سریع میزان اعتماد مردم به نظامی که در حال تکوین بود و دوری و تنفر روز‌افزون آن بخش از مردمی که دیگر نمی خواستند امّت مستضعف به‌حساب بیایند.

برطبق آمار رسمی رژیم در صد مشارکت مردم در همه‌پرسی فروردین ۱۳۵۸ بیش از نود و هشت درصد (۹۸٫۳۱٪)، بود. در مدتی قریب به هشت ماه بعد، میزان مشارکت مردم در همه‌پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی در آذرماه همان‌سال به هفتادو پنج درصد و نیم (۷۵٫۵۶٪) کاهش یافت و بالاخره ده‌سال بعد و در ششم مرداد ۱۳۶۸ سیر نزولی شرکت مردم در رفراندم بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی و عدم تمایل ملت نسبت به حاکمیتی که ماهیّتش برایِشان هر روز بیشتر برملا می‌شد، به پنجاه‌و چهار درصد و نیم (۵۴٫۵۱ ٪) رسید.

نمونه‌ی بالا تنها یک شاخص از موارد عدیده‌ای از دوری روز افزون مردم و تنفر ایشان از حاکمیتی است که در چهار دهه‌ی گذشته با تعطیل آزادی‌های فردی و اجتماعی و زیرپا گذاشتن حقوق مسلم مردم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و بی‌توجهی مفرط به ایجاد حداقل امکانات برای تأمین زندگی روزمره‌‌‌‌ی آنان، مسبب اصلی نگون‌بختی ملت ایران بوده است.

این «انتخابات»، یا در واقع، معرکه‌گیری فریبکارانه، که در آن بار دیگر.آزادگی مردم به بازی گرفته شده و عزت و احترام ملت لگدمال می‌گردد نیز هم‌چون سایر برنامه‌هایی از این قبیل که در طی ۳۸ سال گذشته دولت‌ها در حاکمیتِ استبداد مطلقه‌ا‌ی به نام شریعت برپا کرده‌اند، کوچک ترین هم‌خوانی با اصول دموکراسی و مفاد اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر ندارد و از هرگونه اعتباری ساقط است.

از این‌رو، نهضت مقاومت ملی ایران که از بدو پیدایش خود همواره مبارزه با نظام سیاه و ایران برباددهِ جمهوری اسلامی را در سرلوحه‌ی فعالیت‌های سیاسی خود قرار داده‌است مجدداً بر آن‌چه که دکتر شاپور بختیار سی‌و هشت سال پیش با استفاده از نخستین فرصت ممکن، در پیام نوروزی خود به ملت ایران و در مخالفت با جمهوری اسلامی بیان داشت تأکید می‌کند و اعلام می‌نماید که دوازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری در نظام قهقرایی و شدیداً ارتجاعی جمهوری اسلامی نیز هم‌چون همه‌ی این‌ گونه برنامه‌ها نشانه‌‌ی تحقیرِ ملت ایران، توهین به وی و منافیِ آزادی و آزادگیِ اوست.

نهضت مقاومت ملی ایران مانند همیشه شرکت در این نمایش زننده و خوارکننده را به نشانه‌ی عدم اطاعت از رژیم زور و جنایت تحریم کرده هموطنان را دعوت می کند تا با پشت‌ کردن به آن از حرمت و آزادی خود دفاع کنند.

ایران هرگز نخواهد مرد

۱۸ اردی‌بهشت ۱۳۹۶

۸ مه ۲۰۱۷

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است